بااینکه اوایل هفتهی منابع طبیعی و روز درختکاری است، اما موج سبز توجه به درخت و طبیعت در بین اقشار مختلف جامعه، از مسئولان گرفته تا مردم عادی کوچه و خیابان از چند روز پیش شروعشده. کمپینهای درختکاری از فضای مجازی تا دنیای واقعی فعالیتشان را شروع کردهاند و همهجا صحبت از کاشتن نهال است؛ نهالی که قرار است پا بگیرد و درختی تنومند بشود و زندگی ببخشد.
به گزارش جام جم آنلاین، اما در سرنوشت بسیاری از نهالهایی که امروز در خاک ریشه میکنند، عمر زیادی نوشته نشده است و بسیاری از نهالهایی که امروز ریشههایشان با تن خیس خاک آشنا میشوند، عمری کوتاه دارند. اتفاقی تلخ که ما دلیلش را از دکتر اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست میپرسیم و او در جواب، پای دو عامل مهم را وسط میکشد و میگوید: «موج درختکاریهای مناسبتی بهاینعلت با شکست مواجه میشود که خیلیها نمیدانند که اولاً چه درختی را کجا باید بکارند و دوما وقتی درختی را کاشتند آن را به امید خدا رها نکنند.» این کارشناس محیطزیست در توضیح بیشتر میگوید: «قبل از درختکاری همه باید به این نکته توجه کنند که هر اقلیمی درخت خودش را انتخاب کرده است و هر تجربهای جز این با شکست مواجه میشود، یعنی خود طبیعت تصمیمش را گرفته و ما باید این رویه را دنبال کنیم، برای مثال شهر یزد، سرو میپسندد؛ این از قدیم در این شهر بوده و همانطور که میبینیم در ابرقو، سروی پنجهزارساله داریم که نشانه ماندگاری و دوام و بقای سرو در این خاک و آب است. شیراز هم همینطور است و سرو را میپسندد و درختهای سرو بلند در گوشه و کنار شیراز به همه میگویند که ای مردم بیایید و سرو بکارید؛ اما در رفسنجان، خاک درخت پسته را پسندیده، از قدیم پسته بومی رفسنجان بوده و بهخوبی در این منطقه رشد و نمو کرده. یا در باغ جوزا در استهبان فارس، انجیر بهخوبی رشد کرده، یعنی طبیعت این منطقه، آب، خاک و هوای این منطقه برای رشد درخت انجیر مناسب بوده است.»
تحلیل خبر
همهساله اسفند تبدیل به ماه تکریم و پاسداشت حرمت درخت میشود که البته بخش عمدهای از درختکاری از سوی مردم و بخش خصوصی صورت میگیرد؛ اما در بخش دولتی گوشههایی نیز به برپایی نمایش و همایش اختصاص مییابد.
بهطورمعمول از ابتدای این ماه هم شهرداریها و هم ادارات کل منابع طبیعی، با تبلیغات گسترده مردم را به دریافت نهالهای رایگان فرامیخوانند؛ اما درصحنه عمل، به حدی مشکل و گره به وجود میآید که هرسال بیش از سال قبل، اعتماد مردم به اینگونه فراخوانها سست و سستتر میشود.
از سوی دیگر نبود آموزشهای ساده عمومی در زمینه درختکاری و پرورش و نگهداری گونههای گیاهی مناسب و متناسب با اقلیم منطقه و محل، موجب از بین رفتن نهالها و درختان و هدر رفت وقت و سرمایه مردم میشود. این وضعیت در قیاس با گذشتههای دور نشانگر نهتنها عدم پیشرفت بلکه پسرفت ما در این زمینه است، درصورتیکه کشورهای خشک و نامساعد برای پرورش بسیاری از گونههای ارزشمند گیاهی بامطالعه و برنامهریزی و بهویژه ارائه آموزشهای لازم، موفق شدهاند که بخشهای قابلتوجهی از سرزمین خود را سبز کنند و بهرههای بسیار ببرند.
به وجود آمدن چنین شرایطی در کشور پهناور ما که مساعد برای تولید و پرورش گونههای پرشمار گیاهی محسوب میشود، نکته حائز اهمیت و قابلتأملی است که لزوماً نیاز به مطالعه، بررسی و پیگیریهای مجدانه دارد، چراکه پیش از راهاندازی دستگاهها و ارگانهایی مانند منابع طبیعی، جهاد کشاورزی و... از فضای سبز بیشتر و بهتری هم در شهرها و هم حواشی آنها و بهویژه در روستاها برخوردار بودهایم. حال چه عواملی موجب خشک و بیابانی شدن بخشهای عمدهای از سرزمین ما شده، موضوع و مسئلهای است که باید پاسخهای قانعکننده و مستدل آن به افکار عمومی داده شود.