مردی که به دلیل جای پارک خودرو با همسایهشان درگیر شده بود، جان خود را از دست داد.
به گزارش ایسنا، حوالی ساعت ۱۶ مأموران کلانتری ۱۶۱ ابوذر از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از مرگ مشکوک مردی ۵۰ سالهای در بیمارستان ضیاییان با خبر و برای رسیدگی به موضوع در محل حاضر شدند.
با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که این مرد ساعتی قبل در کوچه محل سکونت خود با یکی از جوانان همسایه درگیر و پس از بازگشت به خانه دچار حمله قلبی و پسازانتقال به بیمارستان جان خود را ازدستداده است. با کسب این اطلاعات مأموران به محل درگیری که کوچهای در خیابان زمزم بود رفتند، بازپرس کشیک قتل نیز در محل حاضر شد و با هماهنگی قضایی جوانی که با متوفی درگیر شده بود، شناسایی و به کلانتری منتقل شد. این فرد که ۲۱ سال سن داشت، در کلانتری موردتحقیق قرار گرفت و به مأموران گفت: حدود ساعت دو بعدازظهر با خودروی پژو در حال خروج از خانه بودم که مشاهده کردم متوفی وانت پیکانش را مقابل خانه ما پارک کرده است و همین امر نیز باعث شد تا بهصورت سطحی با وانت پیکان تصادف کنم. از ماشین پیاده شدم و پیش همسایهمان رفتم به او اعتراض کردم و درگیری مختصری هم بین ما ایجاد شد، پس از درگیری هممحل را ترک کردم که چند ساعت بعد متوجه شدم حالش بههمخورده و به بیمارستان منتقل شده است. سرگرد رضا کریمی سرپرست کلانتری ۱۶۱ ابوذر با تأیید این خبر به ایسنا گفت: برای این جوان پروندهای تشکیل و او با دستور مقام قضایی برای انجام تحقیقات بیشتر به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد.
تحلیل خبر
هنگامیکه از وقوع قتلی مطلع میشویم، ذهن ما در مرتبه نخست بر روی قاتل، نوع و چگونگی قتل و آلت قتاله، انگیزه قتل و... متمرکز میشود؛ اما چنانچه عمیقتر و وسیعتر به این موضوع بیندیشیم، متوجه میشویم که عوامل متعددی در شکلگیری آن اثر گذاشته و غیر از قاتل، سازمانها، نهادها و ارگانهایی که هریک بهنوعی در انجام مسئولیتهای خود کاهلی و بیتوجهی و یا بیاعتنایی کردهاند را باید در اینگونه وقایع دخیل بدانیم.
در شکلگیری این قتل که از پارک در مقابل منزل مسکونی آغاز شده است، پرسشهایی مطرح میشود که پاسخ آنها را باید از زبان و بابیان مسئولانی شنید که سازمان، ارگان و دستگاه تحت مدیریت آنان نسبت به پیشگیریهای لازم توجهی نداشته و یا سستی کرده است.
بهطورمثال اینکه چرا ممنوعیتی برای پارک جلو منزلی که در مقابل معبری با عرض کم قرار داشته، صورت نگرفته و یا «به تعبیر پلیس راهور»، در این مورد اعمال قانون نشده است؟
دوم اینکه چرا اصول شهرسازی در این زمینه رعایت نشده و عرض معبر استاندارد لازم را نداشته است؟
سوم اینکه سازمانها و ارگانهای مسئول تا چه اندازه نسبت به پیادهسازی فرهنگ استفاده درست از وسیله نقلیه و رعایت قوانین و مقررات مربوطه موفق عمل کردهاند تا منجر به بروز چنین وقایعی
نشود؟
چهارم اینکه آیا بودجه فرهنگی شهرداریها در گسترش فرهنگ شهروندی و شهرنشینی مصرف شده و یا برای بعضی از تبلیغات ویژه! هزینه شده است؟
و سؤالهای متعدد دیگری که در این زمینه بر ذهن مینشیند.