یک روانشناس معتقد است، دیدن لبخند دیگران در اول صبح موجب میشود تا انرژی در خود فرد و طرف مقابل افزایش یابد.
الهام صدرایی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا توضیح داد: برخی از افراد میگویند چرا باید بیدلیل لبخند زد این حرف در حالی است که برخی از افراد بیدلیل اول صبح ناراحتاند و این مسئله موجب میشود تا اطرافیان آن شخص نیز ناخودآگاه دچار افت انرژی شوند.
وی بابیان اینکه بیدلیل لبخند زدن موجب میشود حال خوب به دیگران منتقل شود، اظهار کرد: حتی اگر بیدلیل لبخندی بر روی لب بنشیند موج میشود تا عضلات صورت به مغز دستور دهد که حال شخص خوب است و بهصورت ناخودآگاه انرژی مثبت در شخص ایجاد میشود.
به گفته این روانشناس، لبخند زدن و حال خوب در اول صبح بهخصوص برای افرادی که شاغل هستند موجب میشود تا با دیگران و اربابرجوع خود برخورد مناسبی داشته باشند و روز را برای خود و دیگران سخت نکنند.
صدرایی با اشاره به اینکه در روانشناسی میگویند با افرادی که نگرش منفی دارند ارتباط زیادی برقرار نکنید، عنوان کرد: اگر همکار یا دوست و... دارید که نگرش منفی دارند در وهله نخست او را راهنمایی کنید و اگر کمکی برای حال بد او از دستتان برمیآید انجام دهید اما نباید بیشازحد خود را درگیر حال بد دیگران کرد.
تحلیل خبر
از صبح تا شب اغلب مشاهدهگر چهرههای عبوس و اخمو هستیم و افراد شاد و خندان را بهندرت میبینیم. خیابانها و جادهها مملو از رانندههایی است که گویی پشت خودروهای جنگی نشستهاند و دیگران را دشمن میپندارند و تمام تلاش خود را مصروف تقابل و درگیری، لجولجبازی و... میکنند و ساعتهای طولانی از عمر گرانبهای خود را به کجخلقی، تلخی و سختی میگذرانند.
در چند قدمی ورود به اماکنی نظیر بانکها با افرادی مواجه میشویم که عجولانه سعی میکنند با دیگران مسابقه بگذارند تا زودتر به باجه بانک برسند و در این رابطه نیز هیچگونه توجهی نسبت به حرمتهایی که پیشتر نگهداشته میشد، نمیکنند و پیر و جوان، زن باردار و مرد سالمند و... برای آنان هیچ معنا و مفهومی ندارد.
همچنین خریدوفروشهایی که در فروشگاهها و واحدها و مراکز عرضه کالا، اقلام و اجناس صورت میگیرد، همراه با بدبینیهایی است که گاهی منجر به درگیریهای لفظی و حتی فیزیکی میشود و اوقات بسیاری را به کام طرفین تلخ میکند.
در مراجعه به ادارهها، سازمانها و دستگاههای مسئول نیز اغلب با چهرههای درهم و گرفتهای مواجه میشویم که انگار هرگز انتظار مراجعه اربابرجوع را نداشتهاند، گویی مراجعهکننده بلایی آسمانی و ناگهانی است که بر سر آنان فرود میآید!
این وضعیت که عوامل بهوجودآورنده آن بیشتر فرهنگی و اقتصادی است، خنده را از لبها فراری داده و جای آن را اخم تلخی نشانده که همواره و پیوسته قابلانتقال به یکدیگر است و عواقب وخیم بسیاری را نیز در پی دارد که ازجمله آنها میتوان به شیوع بیماریهای متعدد جسمی و روانی اشاره کرد.
و اما در این گیرودار تلخ و سخت نیز برخی که در اسارت باورهای غلط و مخوف گرفتار شدهاند، با تحریف و تغییر آنچه در آموزههای دینی و مذهبی آمده است، گریه و غم را ترویج و خنده و نشاط را تقبیح و حال عالم و آدم را خراب میکنند.