معاون پرورشی و فرهنگی آموزشوپرورش ساختار فعلی نظام آموزشی را بزرگترین چالش پیش رو دانست و گفت: کنکور بهعنوان سد بزرگی در مقابل فعالیتهای تربیتی کاملاً خود را نشان میدهد.
به گزارش ایسنا، علیرضا کاظمی ساختار فعلی نظام آموزشی را بزرگترین چالش پیش رو دانست و گفت: کنکور بهعنوان سد بزرگی در مقابل فعالیتهای تربیتی کاملاً خود را نشان میدهد. در خود فضای آموزش در قالب برنامه درسی ملی نیز فرصتی که معلم بتواند برای تربیت زمینهسازی کند وجود ندارد. باید تغییرات جدی در مدلها و روشهای تربیتی خود ایجاد کنیم تا بتوانیم موفق شویم.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش بابیان اینکه وزیر نیز اکنون به دنبال ایجاد این موقعیتهای تربیتی است، گفت: ما تلاش میکنیم موقعیتهایی را بهعنوان مکمل برنامه درسی ملی ایجاد کنیم. اکنون هدفگیری به این سمت است که مربی پرورشی در مدرسه مدیریت فضای تعلیم و تربیت را به عهده بگیرد.
تحلیل خبر
خدای منان انسانها را متفاوت و با ویژگیهای متنوع آفریده است و به هر فردی نیز استعداد و توان لازم را عطا فرموده تا با بهرهگیری از آن همراه با تلاش و کوشش بتواند در زندگی خود و دیگران تأثیرگذار و سودمند باشد.
بیتردید نخستین لازمه موفقیت هر یک از ما شناخت خود و پی بردن به استعدادها و توانمندیهای خدادادیمان است که همراه با علاقه و شوق به حرکت و پیشرفت، سرانجام خوشی را رقم خواهد زد.
متأسفانه بیشتر پدران و مادران توجه لازم به این امر مهم را نداشته و سعی میکنند خواستههای درونی خود را در فرزندانشان با القائات و فشارهای تحمیلی برآورده کنند. همچنین مربیان و مسئولان آموزشی و پرورشی تنها در یک قالب بسته و کلیشهای بدون پیجویی استعدادها و توانمندیهای دانشآموزان، محدود و محصور شدهاند و ناخواسته به دفع و دفن خلاقیتهای دانشآموزان میپردازند.
برخی تصور میکنند که دانشآموز همانند یک ماشین ساختهوپرداخته شده و دستساز انسان است، بنابراین تمام تلاش خود را مصروف حرکت و چرخش او به سمتوسویی میکنند که در چارچوب ذهن و فکرشان تعریف و تعبیه شده است. ازاینروی تاکنون سیستمی تعریف و برقرار نشده که پیش از هر اقدامی به شناخت استعدادها و توانمندیهای دانشآموزان بپردازد و هر یک از آنان را متناسب با استعدادها و خلاقیتهای خود به رشته تحصیلی و یا حرفهی مرتبط با توانمندی او هدایت کند.
امروزه شاهد شمار بسیار فارغالتحصیل با مدارک مختلفی هستیم که متأسفانه کارایی لازم را در بازارهای کار و حرف گوناگون ندارند و همین امر موجب سرخوردگی آنان شده، چراکه احساس پوچی و پوکی دوران تحصیل هم دردناک و هم نفرتزاست و تأسفبارتر اینکه باوجود نیاز مبرم کشور به تبحرها و تخصصهای لازم، بسیاری از فارغالتحصیلهای ما از توانمندی برای جذب در بازار کار برخوردار نیستند و مجبورند همواره به دنبال استخدام شدن باشند و به حقوقبگیری بخورونمیر و اندک رضایت دهند و به تنهی سنگین و تنبل سازمانها و دستگاههای حاکمیتی و وابسته به آنها آویزان شوند.