محمدرضا خباز، نماینده چهار دوره مجلس و معاون امور تقنینی سابق دولت از درخواستهای نمایندگان از وزرا میگوید. اشرفی اصفهانی هم که زمانی عضو هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری دولت بود نیز از گفتهها و شنیدههایش درباره معاملات پشت پرده در زیر سقف بهارستان رونمایی میکند.
به گزارش ایسنا، خبر آنلاین نوشت: «آپارتمان میگیرند تا استیضاح نکنند»، «از وزرا خواستهاند تا امتیاز معدن به فرزند و دامادشان بدهند»، «باج میگیرند تا به ماندن فلان مدیر در سمتش کمک کنند» و... این جملات گوشهای از اتفاقاتی است که گفته میشود زیرپوست بهارستان رخ میدهد و گاهی زمزمههایش به بیرون از دیوارهای بتنی مجلس درز پیدا میکند. معاملات و بده و بستانهایی که گاهی میان نمایندگان مجلس و وزرا رخ میدهد و گاهی بین نماینده و آن مدیر بالادستی دیگر. بدهبستانهایی که این روزها نقل محافل شدهاند و یک روز آیتالله یزدی از آن حرف میزند و روزی دیگر احمد توکلی.
اما در میان این روایتها روایت محمدرضا خباز هم خالی از لطف نیست.
فعالیت و انتظارات برخی نمایندگان در چارچوب وظیفه نمایندگی نیست
محمدرضا خباز درباره بدهبستانهای نمایندگان به خبر آنلاین گفت: من در طول این چهار دورهای که در مجلس بودم متأسفانه مشاهده میکردم هر چه از عمر مجلس میگذشت این مسئله که تعدادی از نمایندگان انتظاراتی دارند و فعالیتشان در چارچوب وظیفه نمایندگی نیست بیشتر به چشم میخورد و روزبهروز تعداد این افراد افزایش پیدا میکرد تا اینکه در اوایل دولت آقای روحانی بهعنوان معاون تقنینی انتخاب شدم یعنی هرگاه مجلس نظر دولت را میخواست من باید نظر دولت را در صحن منعکس میکردم.
پشت برخی سؤالات نمایندگان، خواسته شخصی نهفته است
او ادامه داد: در آن مقطع اینکه فعالیت برخی از نمایندگان خارج از وظیفه ذاتی نمایندگیشان است برای ما عینی شد و این موضوع را با چشمان خودم مشاهده کردم.
در این راستا یک روز یکی از معاونین امور مجلس یکی از وزارتخانهها حدود ۱۵ سؤالی را که از سوی نمایندگان مطرح شده بود، به من نشان داد و نظر من را درباره این سؤالات پرسید به او گفتم به نظرم این سؤالاتی که از وزیر شما پرسیده شده است نه عقلی، نه منطقی، نه شرعی و نه قانونی است؛ چراکه مشخص است پشت تمامی این سؤالات یک خواسته شخصی یا حداقل یک خواستهای برای حوزه انتخابیهاش از برق رافتآباد گرفته تا آب اسماعیلآباد و خانه بهداشت اکبرآباد و... وجود دارد. در ظاهر چنین خواستهای وجود نداشت اما در باطن میشد تشخیص داد این سؤالات در راستای وظایف نمایندگی طراحی نشده است.
او ادامه داد: وقتی بحث استیضاح مطرح میشد ما بهعنوان دولت مایل نبودیم استیضاح مطرح شود بنابراین تلاش میکردیم نمایندگان امضاهای خود را پس بگیرند تا اتفاقی رخ ندهد؛ چراکه استیضاح آخرین تیری است که وزارتخانه را به تزلزل وامیدارد و شالوده وزارتخانه به هم میریزد؛ بنابراین تلاش میکردیم نمایندگان را قانع کنیم و اگر خواستههای بهحق و درستی داشتند آن را مرتفع کنیم و به آنها جامه عمل بپوشانیم در آنجا ما به این خواستهها
برمیخوردیم.
نماینده گفت همسرم عضو هیئتعلمی شود تا امضای استیضاح را پس بگیرم
خباز گفت: یک نمونهای که میتوانم برای شما مثال بزنم این است که وزیر آموزشوپرورش را میخواستند استیضاح کنند که من با یکی از نمایندگان صحبت میکردم و به او گفتم من فرهنگی و معلم هستم و میدانم این موضوعهایی که شما در استیضاح به آنها اشاره کردید صحت ندارد و اگر ممکن است شما امضایتان را پس بگیرید. او در جواب گفت من به یک شرط حاضرم امضایم را پس بگیرم. گفتم: شرط شما چیست؟ گفت: شرط من این است که همسرم که مدرک لیسانس دارد و در آموزشوپرورش تدریس میکند. اگر وزیر دستور بدهد که همسرم عضو هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان شود من حاضرم امضای خود را پس بگیرم.
نماینده اسبق مجلس گفت: یعنی آقای نماینده هیچ ایرادی در وزیر ندیده است فقط به علت آنکه وزیر حاضر نشده است همسر او را بهعنوان هیئتعلمی دانشگاه معرفی کند طرح استیضاح وزیر را مطرح کرده است و ازآنجاکه این خواسته ناحق و غیرقانونی او انجام نشده است میخواست وزیر را استیضاح کند.
شورای نگهبان به پاکدستی و پاکچشمی کاندیداها توجه کند
او در ادامه گفت: از این نمونهها زیاد است که متأسفانه گوش به گوش میچرخد و با آبروی مجلس بازی میکند. به نظرم در ابتدای کار باید شورای نگهبان بهجای تمرکز بر مسائل سیاسی بر موضوع پاکدستی و پاکچشمی افراد تکیه کند.
نماینده کارچاقکن، مصداق شعر «هر چه بگندد نمکش میزنند...» میشود
خباز گفت: مجلس شورای اسلامی یک مسئولیت کماهمیت نیست که اینچنین رفتار میشود. به قول حضرت امام مجلس عصاره فضائل ملت است اگر کسی قرار است اسما عصاره فضائل ملت باشد و در عمل کارچاقکن باشد میشود مصداق این شعر که هر چه بگندد نمکش میزنند وای بهروزی که بگندد نمک.
خبرهایی از معاملات نمایندگان با وزرا به گوش ما میرسید
محمد اشرفی اصفهانی عضو هیئت بدوی تخلفات اداری دولت یازدهم نیز که زمانی اظهاراتش درباره تخلف دو نماینده مجلس نهم بلوایی به پا کرد درباره این نوع از زد و بندهای نمایندگان و وزرا و خبرهایی که به گوش میرسد، به خبر آنلاین گفت: این هیئتی که در نهاد ریاستجمهوری تشکیل شده است مربوط تخلفات اداری است یعنی این نظارت و متوجه کارکنان دولت است مجلس سازوکار خود را دارد. لذا تخلفات مجلس با هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس و کمیسیون اصل ۹۰ است. بحث تخلفاتی که ما درباره دو نماینده مجلس نهم اعلام کردیم مربوط به زمانی بود که آنها از کارکنان و مسئولان دولتی محسوب میشدند یعنی قبل از آنکه نماینده شوند تخلفاتی را مرتکب شده بودند.
البته هرچند آنطور که اشرفی اصفهانی میگوید مسئولیتی در قبال تخلفات مجلسیها نداشته اما خبرهایش به گوش آنها نیز میرسید. اشرفی اصفهانی گفت: در هر دورهای از مجلس این اتفاقات رخ میدهد و معاملاتی میان نماینده و وزرا مطرح میشد و به گوش ما میرسید البته به این شکل واضح رخ نمیداد که اینچنین واضح درخواست خود را مطرح
کنند.»
تحلیل خبر
واقعیت تلخ این است که بهجز مجلس اول، بهمرورزمان در دورههای بعدی مجلس شورای اسلامی کسانی بهعنوان نماینده مردم وارد مجلس شدند که تعدادی از آنان صلاحیت علمی، سیاسی، دینی و عملی شایان توجهی برای ورود به خانه ملت را نداشتند. هرچه زمان گذشت و به دورههای بعد رسید تعداد این افراد بیشتر و بیشتر شد و بدتر از عدم صلاحیت علمی، سیاسی، دینی و عملی، ماجرای زد و بند، مالاندوزی، رفاهطلبی، تخلفات و امتیازطلبی به آن افزوده شد.
این خصوصیات زشت در هر دوره، از زمان تبلیغات کاندیداها تولد یافت که برای رسیدن به صندلی مجلس بعضاً حاضر شدند با هزینههای میلیاردی و قول و قرارهای ناروا به خواستههای خود نائل شوند. وزن و شخصیت سیاسی، اجتماعی و مذهبی برخی از نمایندگان فعلی مجلس با نمایندگان دوره اول را با هم مقایسه کنید تا ببینید که چقدر افت و سقوط را شاهد هستیم. گرچه در بین همه دورههای مجلس نمایندگان سالم و فهمیم بوده و هستند؛ ولی رشد تعداد نمایندگان ضعیف و نامناسب، حداقل آبروی یک یا چند حوزه انتخابیه (شهرستان) را خدشهدار و از وزانت و گرهگشایی مجلس میکاهد. اینهمه مشکلات و معضلاتی که امروز کشور با آن مواجه است نهفقط نتیجه کارنامه مردود قوه مجریه است، بلکه سایر قوا هم در آن نقش دارند و مجلس در رأس آنهاست چراکه هم ناظر بر عملکرد قوه مجریه است و میتواند با نظارت قوی و راهنمایی خود، دولت را در مسیر درست و نتیجهبخش هدایت کند و هم با تصویب و تنقیح قوانین، دولت را در سطح بالاتری نگه دارد. حتی با قوانین مجلس، قوه قضاییه هم در چارچوب کلی حرکت و اصلاح خود، مجبور به اطاعت و پیروی است. مجلس میتواند به استناد اصول 71 تا 90 قانون اساسی با اختیارات وسیع که دارد وضعیت کشور را دگرگون کند، ولی باید نمایندگانی شجاع و در قد و قواره نمایندگان مقتدر باشند تا از این اختیارات استفاده کنند. افراد ترسو و ضعیف که خود صدها نقطهضعف دارند نمیتوانند چنین نقشی را ایفا کنند و لذا آن میشود که پس از 40 سال هم رهبری، هم مردم، هم برخی نمایندگان قوی مجلس و هم خود مسئولان منتقد آن
هستند.