دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: متهم کردن شورای محترم نگهبان شیوه همیشگی رسانههای بیگانه و عوامل نفوذی و انحصارطلب است.
به گزارش ایسنا، اسدالله بادامچیان در پایان نشست دبیران حزب موتلفه، گفت: رئیسجمهور اخیراً سخنانی گفته است که با موازین و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مغایرت دارد و چنانچه تصحیح نکند، عواقب قانونی آن برای ایشان آسیبآور است. رئیسجمهور طبق قوانین نظام در یک انتخابات با نظارت قانونی شورای محترم نگهبان و با رعایت قوانین و ضوابط و مقررات رسمی انتخاب میشود و با تنفیذ رهبر معظم انقلاب اسلامی بهطور قانونی ریاست قوه مجریه را به عهده میگیرد و سوگند یاد میکند که حافظ قانون اساسی باشد.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: مواضع ایشان باید تحکیم کننده مواضع قانون و حکومت قانون و خواست مردم باشد. تضعیف قانون اساسی و نهاد مهم پاسدار شرع و قانون اساسی یعنی شورای محترم نگهبان، ریاست جمهوری را از مشروعیت قانونی و شرعی بیبهره میسازد. در همه کشورها عقل و منطق و مصالح هر کشور و نظام ایجاب میکند که کسانی که در انتخابات شرکت میکنند از ضوابط قانونی و نظارت یکنهاد بر انتخابات جهت حفظ حقوق همگان بهرهمند شوند و هرجومرج و زمینه برای سوءاستفاده دشمنان و خائنین چهره پوشیده فراهم نشود.
وی ادامه داد: این نوع نظارت در همه جای دنیا استطلاعی نیست و استصوابی است والا نظارت بیثمر است. این نظارت تاکنون موجب راهیابی همه نوع تفکر و سلیقهای که در چارچوب قانون اساسی بوده است در مجالس ۱۰ دوره و در انتخابات ریاست جمهوری شده است که غیرقابلانکار است. در همه این انتخابات ملت پیروز بوده است زیرا ملت در انتخابات شرکت کرده و نظام به آنکس یا کسانی که رأی اکثریت مردم را آوردهاند بهعنوان مسئول احترام گذاشته است.
وی افزود: متهم کردن شورای محترم نگهبان شیوه همیشگی رسانههای بیگانه و عوامل نفوذی و انحصارطلبی است که میخواهند امثال بنیصدرها و مدنیها به بالاترین موقعیتهای نظام آزاد و مستقل جمهوری اسلامی ایران راه یابند. اگر در انتخابات مجلس اول بنیصدریها و لیبرالها و منافقین و حتی کمونیستها و تودهایها کوشیدند که مجلس اول انقلاب اسلامی ازاینگونه عناصر تشکیل شود تا استکبار غرب دوباره به ایران برگردد، همت بلند روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی با دبیر کلی شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی و همه نیروهای انقلاب در یک ائتلاف بزرگ، آن نقشه را خنثی کرد.
تحلیل خبر
کاری نکنیم که با برچسب زدن به منتقدین، نعمت انتقاد در یک جامعه سالم را به رؤیا تبدیل کنیم. جناحهای سیاسی و حزبی و باندی اگر میخواهند با هم تسویهحساب کنند آن را به قتلعام آزادی بیان و قلم نکشانند.
بعد از چهل سال که از پیروزی انقلاب میگذرد خیلی عجیب است که از بنیصدر و لیبرالها و امثالهم حرف بزنیم و از آنها ابزاری بسازیم تا هر کس خارج از گرایشهای جناحی و صرفاً برچسب دلسوزی و اصلاح امور کشور به نهادها و ارگانها و قوای سهگانه مملکت انتقادی صادقانه و بیپیرایه داشت، جرأت ابراز آن را نداشته باشد و نعمت آزادی که در پرتو انقلاب به دست آمد به خفقانی ارزشگرایانه تبدیل کنیم. شورای نگهبان برای مردم تافتهی جدا بافته نیست و همه نهادها و ارگانها و مسئولان باید انتقادات همه را بشنوند، حتی انتقادات مخالفان و دشمنان خود را و با روی باز پذیرا باشند آنگاه با غربالگری همه انتقادات، مواردی که وارد است با جانودل پذیرا باشند و آنها را اعلام و تأیید کنند و درصدد رفع اشکالات برآیند. این چه فرهنگی است که هنوز هم برای ساکت کردن افراد و به محاق بردن منتقدین، برچسبهایی بزنیم که بوی تهدید میدهد. البته همه انتقادها وارد نیست ولی به بهانه انتقادات ناوارد، نباید انتقادات صحیح که تقریباً نظر اکثریت قریب بهاتفاق ملت است، سرکوب کنیم. شکی نیست که از میان کاندیداهای ریاست جمهوری در هر دوره، از هزاران نفری که ثبتنام میکنند، فقط چند نفر انگشتشمار تأیید میشوند ولی همه میدانند اینطور نیست که در کشوری به این بزرگی و با وجود این همه انسانهای ارزشمند، فقط همین چند نفر صلاحیت ریاست جمهوری را داشته باشند اما نهایتاً مردم چهکار میتوانند بکنند مجبورند بین همین چندنفری که صلاحیت آنها تأیید میشود به یکی رأی دهند، در پایان دورهی ریاست جمهوری آنها نیز هیچ کدام مطلوب اعلام نمی شود. آیا کسی حق ندارد حداقل به این شیوه انتقاد کند؟