مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشور ضمن ارائه توضیحاتی درباره وضعیت افراد مجهولالهویه تحت پوشش سازمان بهزیستی گفت: ۵۱ هزار نفر (اعم از سالمندان و معلولان) تحت نظر مراکز شبانه روزی توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی هستند که از این تعداد، ۱۴ هزار و ۶۷۳ نفر از آنها مجهولالهویهاند.
مصطفی سراج در گفت و گو با ایسنا، به وضعیت بیماری آلزایمر در سالمندان اشاره کرد و افزود: عمدتاً میزان شیوع آلزایمر بعد از سن ۶۵ سالگی است و هر پنج سالی که سن افزایش مییابد، میزان شیوع دو برابر میشود به طوری که ۴۰ تا ۵۰ درصد سالمندان بالای ۸۵ سال به بیماری آلزایمر مبتلا هستند لذا اگر بتوان برای پیشگیری از آلزایمر سالمندان برنامههایی برای مسائل فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم، میتوانیم موفقتر عمل کنیم. همچنین یکی از بحثهایی که در خدمات توانبخشی وجود دارد این است که اگر بخواهیم برای سالمندان برنامهریزی سالمی داشته باشیم باید از دوران کودکی و نوجوانی افراد برنامهریزی کنیم.
تحلیل خبر
پزشکان و متخصصان، اصلیترین علت «آلزایمر» و یا «زوال عقل» را افسردگی میدانند. حال باید دید که این بیماری چگونه در شماری از سالمندان بروز میکند و آنان را از شیرینی دورانی که در بیشتر فرهنگها، زمان آسودگی و لذت بردن از آزادیهای بهدست آمده پس از سالها کار، زحمت و تلاش محسوب میشود، محروم و بخش سوم زندگی جوامعی را با تلخی، درد و رنج همراه میکند.
متاسفانه در فرهنگ متعارف ما، دوران سالمندی، هنگام آماده شدن برای مرگ بهحساب میآید و سالمند فردی فرض میشود که از تمام لذایذ زندگی محروم شده و جز به وداع با دنیا و مقید شدن به بسیاری از باید و نبایدهای موهوم و خالی از منطق، جایز نیست به چیز دیگری فکر کند!
جوامع توسعهنیافته، سالمند را در حصارِ محدودیتها و محرومیتهایی قرار میدهند که نه با ملاک و معیارهای برگرفته از دانش و عقلانیت همخوانی دارد و نه همراستا با باورهای دینی و مذهبی است، گویی این دوران تنها ویژه افراد خاصی است و دیگران هرگز پا به این عرصه نخواهند گذاشت!
تمام این عوامل موجب بروز افسردگی و درنهایت زوال عقل در سالمندان در جوامعی همچون جامعه ما میشود و شمار بالایی از افراد را از شیرینیهای ویژه این دوران محروم میکند که از این امر میتوانیم بهعنوان گناهی نابخشودنی و ناشکری و ناسپاسی بزرگ یاد کنیم.
خدای منان برای هر دوره از زندگی ما انسانها، شیرینیهای منحصر به خود را هدیه داده است تا هم به تلاش و کار و کوشش بپردازیم و هم از نعمتهای بیکران بهره و لذت ببریم.
دوران سالمندی هنگام آسودگی خیال و رهایی از قیدو بندهایی است که در زمان کودکی، نوجوانی و جوانی گریزناپذیرند. هرچند که متاسفانه اقتصاد نیمهجان ما موجب شده است بسیاری از سالمندان تا آخرین سالهای عمر، از روی ناچاری، همچنان کار کنند و مانند دوران جوانی زحمت بکشند تا بتوانند چرخ شکسته و لنگانِ اقتصاد خانواده خود را بچرخانند.