آیا واقعاً اگر فارغ التحصیلان، آموزش مهارتهای فنی و تخصصی را ببینند، یک هفته ای کار پیدا می کنند؟ مسلماً این نظر از وجهی صحیح و از وجه دیگر غلط است. وجه صحیح آن این است که آموزش های دانشگاهی عموماً تئوریک بوده و با بازارکار پیوند عملی ندارند. حتی کسانی که رشتههای مهندسی و فنی هستند در مدت زمان تحصیل خود، مطالبی می خوانند که با بازار کار فاصله زیادی دارد و لذا هر دانشجویی اگر بخواهد کار پیدا کند باید یا به شاگردی در مغازه ها و کارگاههای همسو با رشته تحصیلی خود برود تا تجریه بیندوزد و یا دوره های عملی خارج از دانشگاه را در آموزشگاه ها طی کند.
امّا وجه غلط نظر فوق این است که شرایط بازار به گونه ای است که همین حالا بسیاری از کسانی که مهارت فنی و حرفهای در رشتههای گوناگون دارند، شغل مرتبط با رشته خود را پیدا نمیکنند. به عبارت دیگر این نظر که مشکل اصلی همه بیکاران نداشتن مهارت است نمی تواند برای همه بیکاران صدق کند. چرا که بسیاری از مهارت آموختگان، فاقد شغل هستند.
به نظر می رسد در بین علل بیکاری تحصیل کردگان دو علت از همه بیشتر نقش دارد: یکی ترس کارفرمایان، کارآفرینان و صاحبان مشاغل و حِرَف از قانونکار و بیمه افراد است و دیگر شرایط سخت اقتصادی که باعث تعطیل شدن بسیاری از کارخانهها، مغازهها، شرکت ها و مشاغل شده و عموماً ورشکسته و متضرر شدهاند و توانایی نگهداری شغل خود و ادامه کار کارگرانشان را ندارند.
در گذشته که قانون کار و بیمه تأمین اجتماعی برای کارفرمایان اجباری نبود در هر مغازه کوچکی دو سه نفر شاگرد و کارگر مشغول فعالیت بودند و لذا به راحتی صاحبان مشاغل، افراد بیکار را جذب می کردند ولی از زمانی که سخت گیری در این حوزه ها شدت یافته، اکثر مغازهها بدون شاگرد هستند و بسیاری از کارفرمایان، جرأت استخدام کارگران به تعداد زیاد را ندارند. باید برای این مشکل اساسی، فکری شود وگرنه روز به روز، بیشتر صاحبان مشاغل از استخدام کارگر پرهیز می کنند.
مشکل دوم و فراگیر کارفرمایان و صاحبان مشاغل، اوضاع نامناسب اقتصادی (عدم رونق، کسادی، رکود، گاهی تورم و....) است که زندگی شغلی و اقتصادی آنها را تحت فشار شدید و ورشکستگی قرار داده است.
تعداد زیادی از صاحبان مشاغل، توانایی پرداخت اقساط و بدهیهای خود را ندارند و از طرف دیگر طلبی های آنها نیز از اشخاص حقیقی و حقوقی وصول نمی شود، لذا بسیاری از کارخانهها و کارگاه ها و شرکتها حالت نیمه تعطیل یا تقلیل پرسنل دارند. زمانی که این بنگاه های اقتصادی نتوانند از تمام ظرفیت خود بهره بگیرند و مجبور شوند تعدادی از کارگران خود را اخراج کنند،
دیگر بحث مهارت داشتن یا فاقد مهارت بودن مطرح نیست بلکه مشکل از شرایط کار اقتصادی است. صاحبان مشاغل همزمان باید هم شرایط سخت قانون کار و بیمه را تحمل کنند و هم با شرایط بد اقتصادی بجنگند.
اینکه در این گیر و دار چه بر سر کارفرما و کارگر می آید، همان است که نامش را خیل عظیم بیکاران نهادهایم!