تقلب در همه جا و در هر رشته کاری و رسته شغلی، بد است. از تقلب در مواد خوراکی که باعث ظهور انواع بیماری ها و کمبود مواد مغذی برای بدن می شود و شهروندان را ضعیف و رنجور بار می آورد تا تقلب در قطعات لوازم خانگی، پوشاک، مصالح ساختمانی، بنزین و گازوییل و سایر مواد سوختی، قطعات الکترونیک، مواد شوینده و خلاصه همه مایحتاج انسان.
در هرکدام از اینها که تقلب صورت گیرد خسارتهای کوچک و بزرگی به جسم و روان و یا ثروت و دارایی مردم وارد می شود ولی بزرگترین چیزی که تقلب از جامعه انسانی سلب می کند، «اعتماد» به یکدیگر است. اگر در جامعه ای مردم به همدیگر و اجناس و کالاهای مورد نیاز، اعتماد نداشته باشند، این بیاعتمادی روح انسانها را فرسایش می دهد و اعصاب راحت را از آنها می گیرد.
بدترین نوع تقلب، تقلب در علم و تقلب در دین است. مبحث تقلب در دین را به فرصت دیگری واگذار می کنیم. اما تقلب در علم، آثار بسیار مخربی دارد و همه ابعاد جامعه را در معرض تهدید قرار میدهد چراکه همه رشته های علمی، نتیجه و محصول آن به صورت کالا یا خدمات در اختیار مردم قرار میگیرد. اگر فرد کمسوادی صرفا با تقلب به مدرکی دست یافته باشد، چون دانایی اش اندک است همه کارها و تولیدات و خدماتش، ناقص و معیوب خواهد بود. مثلا مهندسی که از طریق تقلب، پایان نامه اش را تنظیم کرده و کپیبرداری از آثار دیگران نموده است، چون سواد ندارد در آینده به هر کاری گمارده شود، خسارت به بار میآورد. پزشکی که پایاننامه یا رساله اش، کپی برداری از دیگران است در طبابتش موفق نخواهد بود و با جان مردم بازی می کند. استاد دانشگاه و معلمی که تحقیقات و پروژه ها و پایان نامه و تزعلمیاش، کپی برداری کرده، به خاطر قلت سواد، توانایی ارایه مطالب عمیق و پربار به دانشجویان و دانش آموزانش را نخواهد داشت. خلاصه همه افراد در تمام رشته ها اگر با تقلب، مدرکی را به دست آورند و جایگاهی را اشغال کنند، خسارتهای هنگفتی به مردم وارد می آورند.
فلسفه تعلیم و تحقیق و پژوهش، نوآوری، ابداع و ابتکارات به روز است که اگر به خوبی انجام گیرد، باعث پیشرفت روزافزون جامعه و رشد در ابعاد مختلف خواهد شد و همه مردم از آثار گرانبهای آن بهره مند می شوند. لازمه این کار دوری از تقلب و روی آوردن به روشهای عالمانه و محققانه است که درخت اعتماد را در جامعه بکارد و ثمرات شیرینی را به بار آورد.