رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با صدور در بخشنامهای خطاب به مدیران کل حفاظت محیطزیست استانها، استفاده از محیطبانان در مراسم استقبال از مسئولان و برگزاری سایر تشریفات غیرضروری و هزینهساز در کلیه واحدهای سازمان حفاظت محیطزیست را ممنوع اعلام کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سازمان حفاظت محیطزیست، در بخشنامه عیسی کلانتری آمده است: از آنجایی که محیطبانان زحمتکش هر یک حجم بسیار وسیع و گسترده وظیفه پاسبانی از طبیعت این سرزمین را در راستای تحقق رسالت این سازمان و بهصورت پراکنده در اقصی نقاط کشور بر عهده دارند، مصلحت نیست که برای حضور مقامات کشوری و لشکری و حتی اینجانب به استان، در یک محل تجمع کنند و از مسئولان مراسم استقبال بهجای آورند.
بدیهی است از تاریخ صدور این بخشنامه، اجرای اینگونه مراسم همچنین سایر تشریفات غیرضروری و هزینهساز در کلیه واحدهای سازمان ممنوع است و در صورت مشاهده، مسئولیت آن متوجه مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مربوطه خواهد بود.
تحلیل خبر
وقت و هزینه بسیاری در ادارات و سازمانها و نهادهای حکومتی صرف مراسم و تشریفاتی میشود که بهطورمعمول هیچگونه بازدهی و فایدهای را در برندارد؛ اما شوربختانه به دلیل خوشایند برخی از مدیران از سوی کارکنانی که بیتردید ازاینگونه رفتارها و اعمال خود انتظار بهرهبرداریهای نادرست را دارند، صورت میگیرد.
وجود روحیه تملقگویی و نبود تفکر «نقد و نظر»، در شماری از دستگاههای حکومتی، موجب فراهم شدن زمینههای فساد شده و راه رانتخواری و ویژهطلبی را رواج داده است.
برخی از کارکنان بهقول خودشان از همان ابتدای ورود مدیر ارشد به سازمان و نهاد مربوطه، آنچنان وی را نمکگیر میکنند که در صورت وجود کوچکترین ضعف شخصیتی در او، راه شفافیت و اعمال ضوابط مقرر آن سازمان و نهاد، بسته میشود و شبکهها و سازمانهای کوچک و بزرگ غیررسمی در دل مجموعه شکل میگیرد و قدرت مییابد.
از زمانهای بسیار دور، همواره در سطح جامعه ضربالمثلها و جملات نغز و مغزداری رواج یافته که دراثر تجربیات و گذشت زمان بسیار، زبانزد خاص و عام شده است. یکی از این جملات طلایی و کلیدی همان «کارهای بزرگ را بهدست آدمکهای کوچک نسپارید» است. چراکه افراد حقیر و ناتوان در صورت یافتن پست و مقام، ظرفیتهای لازم را ندارند و سرانجام تسلیم خواستههای سرکوبشده درونی و دچار خودباختگی میشوند و دست به تخلفات بیشمار میزنند؛ مانند تشنگانی که عطش بسیار دارند و بهمحض رسیدن به چشمه و رودخانه، دستوپای خود را گم میکنند و آنقدر آب مینوشند تا خفه شوند. این پدیده را مردم خوب ما طی دورانهای مختلف در رفتار و اعمال برخی در سطوح گوناگون تجربه
کردهاند.