نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شدت گرمایش زمین در تابستان امسال نسبت به سالهای قبل بیشتر است، گفت: تأمین برق در این گرما هنر دانشمندان صنعت برق است.
محمد بهرامی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه دمای هوا افزایش یک درجهای داشته است، افزود: همین اختلاف یک درجهای در کارهای صنعت برق و فعالیتها برای تأمین برق تأثیر بسیار زیادی میگذارد.وی عملکرد صنعت برق را در این تابستان قابل قبول دانست و ادامه داد: تأمین برق در اوج بار هنر دانشمندان ایرانی صنعت برق بود.
این نماینده مردم در مجلس گفت: با این حال باید با برنامهریزی دقیق و جامع و بلندمدت طوری پیشبینی شود که این زحمات و مشکلات به حداقل برسد. بهرامی با اشاره به اینکه در بحث زیرساختها و عملکردها نیاز به بازنگری داریم چرا که در برخی موارد که باید سیستم بار شبکه را سبک کند، این اتفاق رخ نداده و به همین دلیل فشار روی شبکه بالا بوده است.
تحلیل خبر
هنر تبدیل «مسئله» به «بحران»!
وحید جعفری زاده
ناترازی انرژی در سطح کشور، نزدیک به یک دهه است که مشکلات و مسائل مختلفی را ایجاد کرده است. ناترازی انرژی را اوایل به عنوان «مسئله» مطرح میشد، اما شوربختانه امروز به یک «بحران» تبدیل شده و گستره وسیعتری نیز پیدا کرده است. اگر اوایل مشکل فقط در تأمین برق آن هم فقط در فصل تابستان بود، اکنون به بحران تأمین برق در تابستان، گاز در زمستان و حتی بعضاً سوخت رسیدهایم.
این روند تبدیل «مسئله» به «بحران» در حالی رخ داده که تغییرات اقلیمی، آب و هوایی و به تبع آن افزایش نیاز و مصرف سرانه انرژی از سوی محققین و کارشناسان پیش بینی شده بود، بنابراین طرح مواردی مانند افزایش گرما، افزایش میزان تقاضا، قاچاق سوخت و... به هیچ وجه توجیه کننده وضعیت فعلی و عدم توانایی در مدیریت این «مسئله سابق» و «بحران امروز» نیست! آن هم در شرایطی که در کشورهای اطرافمان با وجود شرایط مشابه و شاید سختتر میبینیم که از عهده حل چنین مشکلی برآمدهاند و حتی در اروپا نیز که بعد از جنگ اوکراین، پیش بینی یک بحران بزرگ انرژی در فصل زمستان میشد، با مدیریت صحیح، «بحران» را به «مسئله» تبدیل و از آن عبور کردند.
از نظر علمی، برای حل یک «مسئله» باید راهکارهایی مشخص توسط کارشناسان اندیشیده، طرح ریزی و اجرا شود، این راهکارها هم در بعد فنی، هم در بعد اجرایی و هم در بعد مدیریتی باید ارائه شود. اجرای برنامه خاموشی زمان بندی شده یا قطع برق صنایع یا تعطیلی، کاهش و جابجایی ساعت کار اداری، ممکن است برای یک سال اولِ مواجهه با مسئله به عنوان یک راهکار مقطعی و موقت قابل قبول باشد، اما وقتی بعد از یک دهه باز میبینیم چنین راهکارهایی مورد استفاده قرار میگیرد و بدتر از آن «مسئله» ای که در ابتدا وجود داشت، اکنون به «بحران» تبدیل شده، نشان میدهد که یک جای کار میلنگد. اگرچه بیشک کارکنان و کارشناسان صنعت انرژی تمام تلاششان را انجام دادهاند، اما در نهایت آنچه برای مردم، صاحبان مشاغل و صنایع باقی مانده، نارضایتی است و از طرف دیگر هم به دلیل قطعیهای مکرر ناشی از کمبود انرژی و تعطیلیهای ناگزیر، خسارت قابل توجه به کشور وارد میشود.
همانطور که گفته شد تلاش کارکنان بخش انرژی قابل تقدیر است و شاید بتوان طبق گفته نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس، تأمین انرژی در این شرایط را «هنر» دانشمندان ایرانی دانست اما با توجه به مسائل متعددی مانند استفاده از نیروگاههای سنتی، مازوت سوزی، پرتی و اتلاف انرژی زیاد در خطوط انتقال، جلوگیری از برندهای باکیفیت و کم مصرف و پر شدن بازار از لوازم مصرفی پرمصرف و با بازده پایینتر، عدم توانایی مناسب و متناسب با ظرفیت کشور در بهرهگیری از انرژی خورشیدی و پاک و...، این شرایط را بتوان ناتوانی مدیران بالادستی در تبدیل «مسئله» به «بحران» توصیف کرد.