رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی گفت: گزارشهایی را از رنکینگ کشورها در حوزه منابع انسانی هوش مصنوعی تهیه شده است که در این رنکینگ، ایران رتبه هفتم را دارد که این نشاندهنده ظرفیت بالای ما در حوزه نیروی انسانی هوش مصنوعی است.
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، در همایش ملی هوش مصنوعی و هوشمند سازی صنعتی که در سالن همایشهای کتابخانه ملی برگزار شده است، محمد صادق خیاطیان رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی اظهار کرد: علاوه بر اهمیت تبادل تجربیات و انتقال دانش، موضوع همافزایی نیز بسیار حائز اهمیت است. همانطور که دوستان اشاره کردند، بخشی از این موضوع به این برمیگردد که ما هنوز یاد نگرفتهایم چگونه در کنار یکدیگر قرار بگیریم، با هم صحبت کنیم و از فعالیتها و اقدامات یکدیگر مطلع باشیم.
وی گفت: همه ما دغدغههای مشترکی داریم و به یک نقطه مشخص در این حوزه رسیدهایم. اگر دست به دست هم دهیم و برای حل این مسئله فکری کنیم، قطعاً اتفاقات خوبی در حوزه هوش مصنوعی رخ خواهد داد.خیاطیان تصریح کرد: دولتها سرمایهگذاریهای کلانی در حوزه هوش مصنوعی انجام میدهند، اما پنجرههای فرصتی نیز برای کشورهای در حال توسعه وجود دارد. شاید این فرصتها به اندازه سه ماه باشد، اما این اعداد و ارقام نباید ما را ناامید کند. مثال واضح آن، دیپسیک است که نشان داد بالاخره میشود با سرمایهگذاریهای کمتر نیز اتفاقات بزرگی را رقم زد.
خیاطیان خاطرنشان کرد: به نظر میرسد ما چهار محور اصلی در حمایت از هوش مصنوعی داریم: زیرساخت، شبکهسازی، تجاریسازی و توانمندسازی سرمایه انسانی. زیرساخت یکی از بخشهای بسیار مهم است و نقش دولتها در این زمینه پررنگ است. اگرچه معتقدیم که بخش خصوصی و صنعت نیز اگر وارد این حوزه شوند، توسعه زیرساخت با سرعت بیشتری اتفاق خواهد افتاد. شبکهسازی نیز موضوعی است که دوستانم به تفصیل در مورد آن صحبت کردند. تجاریسازی و نقش صندوقهای نوآوری نیز بسیار مهم است و باید به درستی ایفا شود. درنهایت، توانمندسازی سرمایه انسانی یکی از ارکان اصلی توسعه فناوری است و در حوزه هوش مصنوعی نیز میتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم.
وی گفت: در کشور ما، ظرفیتهای زیادی وجود دارد که میتواند ما را در حوزه هوش مصنوعی به جلو ببرد. به عنوان مثال، یکی از دوستانم که در این اکوسیستم فعال است، گزارشهایی را از رنکینگ کشورها در حوزه منابع انسانی هوش مصنوعی تهیه کرده بود. در این رنکینگ، ایران رتبه هفتم را داشت. این نشاندهنده ظرفیت بالای ما در حوزه نیروی انسانی هوش مصنوعی است.
اگر بخواهیم مثالهایی از این چهار سیاست بیان کنیم، موضوع این است که اگر بتوانیم توازنی بین این چهار سیاست و مشوقها برقرار کنیم، میتوانیم حرکت رو به جلویی در حوزه هوش مصنوعی داشته باشیم. تمرکز بیش از حد روی یکی از این سیاستها ممکن است ما را به هدف نرساند یا حداقل سرعت پیشرفت را کاهش دهد. به عنوان مثال، به نظر میرسد که کشور ما بیش از حد روی زیرساخت متمرکز شده است. اگرچه زیرساخت عنصر مهمی است، اما همه چیز نیست. ما باید در حوزههای پژوهش، نیروی انسانی، کاربردیسازی و تجاریسازی نیز تمرکز کنیم.
رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی گفت: تمرکز اصلی من امروز بر روی کاربردیسازی است. این که بتوانیم به همه این موضوعات و شاخصها نگاهی یکپارچه داشته باشیم.
خیاطیان گفت: یکی از مشکلات جدی ما، عدم تمرکز بر زیرساختها و کاربردهای هوش مصنوعی در سطح کسبوکارهاست. ما همچنان به حوزه بنگاهها و کاربردیسازی فناوری هوش مصنوعی توجه کافی نمیکنیم.رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی گفت: از سوی دیگر، رویکرد کشورهای پیشرفته مبتنی بر بهرهوری و استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی در صنایع بزرگ است.
وی گفت: ما معتقدیم صنایع بزرگ باید به سراغ شرکتهای دانشبنیان و فعالان حوزه هوش مصنوعی بروند تا مسائل خود را حل کنند و فرآیند هوشمندسازی را پیش ببرند. انتظار این است که شرکتهای حوزه فناوری این نقش را ایفا کنند. صنعت نمیتواند منتظر بماند تا فاز توسعه فناوری در یک شرکت دانشبنیان به پایان برسد و سپس آن را اجرا کند. خوشبختانه در کشور ما ظرفیتهای خوبی وجود دارد و شرکتهای توانمندی داریم که از نظر مالی و نیروی انسانی متخصص، توانایی پشتیبانی از چنین پروژههایی را دارند. اینجا است که نیاز به شکلگیری ۵ یا ۶ شرکت بزرگ دیجیتال احساس میشود تا بتوانند از ظرفیتهای زنجیرهای برای اجرای قراردادهای بزرگ صنعتی و هوشمندسازی استفاده کنند.
خیاطیان خاطرنشان کرد: رویکرد ما در صندوق نوآوری، حمایت از همکاری بین شرکتهای دانشبنیان و شرکتهای بزرگ صنعتی است. با توجه به اینکه کاربردیسازی هوش مصنوعی را در اولویت قرار دادهایم، هدف این است که از همکاری این دو بخش حمایت کنیم تا بتوانیم به توسعه پایدار و مؤثر در حوزه هوش مصنوعی دست یابیم.وی گفت: کنسرسیوم ما در حال حاضر نزدیک به ۴۷۰۰ شرکت دانشبنیان را تحت پوشش دارد که حدود ۵۰ درصد از آنها در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات فعالیت میکنند. از این تعداد، حدود ۱ درصد در حوزه هوش مصنوعی و بخشهای مرتبط با تکنولوژیهای پیشرفته فعال هستند. اگر بتوانیم این ظرفیتها را بهصورت هدفمند و مبتنی بر نیازهای صنعت هدایت کنیم، میتوانیم حرکت رو به جلویی در حوزه هوش مصنوعی ایجاد کنیم. یکی از چالشهای شرکتهای دانشبنیان فعال در این حوزه، عقبماندگی از نظر تأمین مالی است که در این زمینه نیز خدمات مختلفی ارائه میشود.
تحلیل خبر
چرا هوش مصنوعی در ایران در مسیر درستی قرار ندارد؟
وحید جعفری زاده دانشجوی دکترای مهندسی کامپیوتر
عصر، عصر هوش مصنوعی است و تب آن کل دنیا از جمله کشور ما را متأثر از خود کرده است. پیش از این نیز چندین بار در همین ستون درباره وضعیت هوش مصنوعی و کشورمان سخن گفتهایم، اما اکنون بهتر است شرایط را از نگاه طرفهای درگیر مورد بررسی قرار دهیم. در یک دسته بندی کلی میتوانیم چهار طرف درگیر را در حوزههای مربوط به هوش مصنوعی نام ببریم: دانشگاهیان و متخصصان، مصرف کنندگان بزرگ (صنایع و شرکتها)، مصرف کنندگان خرد (مردم عادی و کسب و کارهای کوچک) و دولت.
دانشگاهیان و متخصصان: نخستین سمت ماجرا، شاید مهمترین آن باشند، چرا که این گروه، مولد، طراح و مغز متفکر تولید، توسعه، گسترش و کاربردی ساز مقوله هوش مصنوعی هستند. دانشگاهیان و متخصصان در دو بعد نقش ایفا میکنند، بعد اول در حوزه مطالعات و پژوهشهای علمی و دانشگاهی است. این بعد در کشور ما احتمالاً قویترین، فعالترین و جدیترین بخش به حساب میآید، چرا که جامعه دانشگاهی هم اهمیت موضوع را به خوبی درک کرده و هم به صورت علمی و پیوسته به مطالعات و پژوهشهای مختلف در این حوزه مشغولند و نتایج کارهای خود را در مجلات و کنفرانسهای بین المللی عرضه میکنند. بعد دوم، که بسیار هم حائز اهمیت است، متخصصانی هستند که تمرکز را بر تجاری سازی و کاربردی سازی هوش مصنوعی معطوف کردهاند. در این بخش متاسفانه نارساییهای جدی وجود دارد و هنوز آنطور که باید و شاید، شاهد نتایج ملموسی نبودهایم. یکی از بزرگترین دلایل هم احتمالاً ارتباط ضعیف دانشگاه و صنعت و همچنین ارتباطات ضعیف بین المللی دانشگاهها و مؤسسات علمی است. نتیجه ضعف در این بخش در نهایت به سرخوردگی یا مهاجرت نیروی متخصص میانجامد یا در بهترین حالت بخش اعظمی از توان و ظرفیت نیروی متخصص بلااستفاده میماند و به اصطلاح هرز میرود.
مصرف کنندگان بزرگ: در سراسر جهان، بزرگترین و موثرترین مصرف کنندگان علم و در اینجا به طور خاص هوش مصنوعی، صنایع بزرگ و کمپانیهای بزرگ تجاری هستند. این صنایع با سرمایه گذاری در حوزههای هوش مصنوعی و امضای قرارداد با مراکز علمی و پژوهشی و شرکتهای تخصصی این حوزه، هم به ارتقای اهداف تجاری خود کمک میکنند و هم نقش ویژهای در تأمین مالی و پیشرفت علمی و عملی هوش مصنوعی دارند. شوربختانه در کشور ما، صنایع بزرگ آن چنان که باید، در این زمینه ایفای نقش نکردهاند.
علاوه بر دلیلی که در قسمت قبل گفته شد، شاید یکی از مهمترین دلایل آن ضعف در زیرساختهای مورد نیاز هوش مصنوعی
باشد. البته منظور از زیرساختها، صرفاً زیرساختهای سخت افزاری نیست، بلکه زیرساختهای تکنولوژیکی و فناورانه نقشی پررنگتر و مهمتر دارند. به عبارت دیگر به دلیل اینکه فناوریهای پیش نیاز هوش مصنوعی، هنوز در کشور ما به طور کامل مستقر و اجرا نشدهاند، به تبع آن فناوری پیشروتری مثل هوش مصنوعی نیز با زیرساختهای موجود قابلیت خودنمایی و عرض اندام ندارند. به عنوان مثال فرض کنید یک شرکت خودروسازی بخواهد برای ماشینهای تولیدی خود، پاور ویندوز نصب کند، اما ماشینهای خط تولید هنوز شیشه برقی نداشته باشند؛ بدیهی است امکان نصب پاور ویندوز روی شیشههای دستی وجود ندارد! بنابراین بسیاری از صنایع و شرکتهای بزرگ ما از نظر فناوری و تکنولوژی چند نسل عقب هستند، اگر چه در همین شرایط هم احتمالاً بزرگترین مصرف کنندگان بومی هوش مصنوعی، همین صنایع بزرگ محسوب میشوند.
مصرف کنندگان خرد: این بخش، طیف بزرگتری از جامعه و کشور را در بر میگیرد. مهمترین نقش این گروه، اول استقبال و بهره برداری از فناوریهای ارائه شده است و دوم تأمین دادههای مورد نیاز دو گروه قبلی است.
دولت: دولت هم میتواند نقشی تسهیل گر و تنظیم گر و حمایتگر به ویژه در قبال دو گروه اول داشته باشد، اما به نظر میرسد در کشور ما هنوز تصویر و درک درستی حتی از مفاهیم و کاربردهای اولیه هوش مصنوعی وجود ندارد، به طوری که حتی گاهی دیگر فناوریهای هوشمند را با هوش مصنوعی اشتباه میگیرند! اغلب دولتمردان در مصاف حرف و کلام، بر موج روز سوار شده و سوژه جدید و به روزی برای سخنرانیها و مصاحبههای خود پیدا کردهاند، همچنان که قبلاً هم موارد مشابهی مانند علم نانو در ادبیات گفتاری آن روزها رواج داشت، بدون آنکه خروجی چندان ملموس و موثری از آن را در کشور شاهد باشیم. طبیعتاً در چنین شرایطی نمیتوان انتظار آینده نگری و برنامه ریزی دقیق و جدی (حتی مانند کشورهای عربی همسایه) از دولتمردان داشت.