دبیر انجمن سکته مغزی کشور ضمن اشاره به اینکه اگر متوسط سن سکته مغزی در جهان بالای ۷۰ سال باشد در ایران حدود ۶۰ سال است گفت: اگر میخواهیم به درمان سکته مغزی اهمیت نشان دهیم باید برنامه ۷۲۴ را با قدرت بیشتری پیگیری کنیم.
احسان شریفی پور، متخصص بیماریهای مغز و اعصاب و دبیر انجمن سکته مغزی کشور در رابطه با وضعیت سکته مغزی در کشور گفت: ما در ایران ۲ مطالعه مبتنی بر جمعیت در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ انجام دادیم و دیدیم که متاسفانه سن سکته مغزی در ایران ۱۰ سال پایینتر است و همچنین بروز سکته مغزی در کشور حدود یک و نیم برابر متوسط جهانی است و یعنی ما سالانه حدود ۱۵۰ در ۱۰۰ هزار نفر سکته مغزی جدید داریم.
به گزارش میزان، روند این بیماری در کشور ما افزایشی است و این یک زنگ خطر است که جان مردم را تهدید میکند.
لزوم توجه به علائم خطر در پیشگیری از سکته مغزی
وی ضمن اشاره به اینکه اگر متوسط سن سکته مغزی در جهان بالای ۷۰ سال باشد در ایران حدود ۶۰ سال است و این مسئله برای ما بسیار نگران کننده است، ادامه داد: خوشبختانه سکته مغزی هم قابل پیشگیری و هم قابل درمان است. برای پیشگیری از این بیماری باید به عوامل خطر مثل فشار خون، دیابت و بسیاری از عوامل زمینهای دیگر توجه کنیم. اگر برنامه جامعی در این مورد نوشته شود میتوانیم پیشگیری خوبی از این بیماری داشته باشیم.
سکته مغزی در یک زمان طلایی قابل درمان است
دبیر انجمن سکته مغزی کشور با بیان اینکه سکته مغزی در یک زمان طلایی قابل درمان است، افزود: ما در کشورمان قبل از سال ۱۳۹۵ برنامه جدی و منسجمی برای سکته مغزی نداشتیم و با همتی که پزشکان مغز و اعصاب در سراسر کشور، انجمن سکته مغزی، انجمن مغز و اعصاب و همچنین وزارت بهداشت داشتند ما جزو ۱۰ کشور برتر جهان در درمان سکته مغزی شدیم، اما متاسفانه کیفیت درمان سکته مغزی در سالهای اخیر تا حدودی افت پیدا کرده است و در حال حاضر مقداری با کمبود دارو و به مقدار زیادی با کمبود تجهیزات مواجه هستیم این در حالسیت که با روشهای جدید درمانی میتوانیم در زمان طلایی لخته را از عروق مغزی خارج کنیم و بیمار سریعاً بهبود یابد، در این شرایط میزان بهبودی بیمار بالای ۵۰ درصد است و برای درمان روش طلایی را در اختیار داریم.
این پزشک با مطرح کردن این سؤال که چرا با وجود موفقیت در گام اول در گام بعدی ناموفق بودیم، بیان کرد: این مسئله دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها کمبود وسایل و داروهای مورد نیاز و همچنین عدم توجه به کادر درمان است. بسیاری از پزشکان و پرستاران در بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی به دلیل عدم رسیدگی مناسب انگیزهشان را از دست دادند و مثل قبل با قدرت به این کار نمیپردازند. از طرفی دیگر برنامه جامعی که از طرف وزارت بهداشت به صورت جدی در این زمینه پیگیری شود در حال حاضر وجود ندارد.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب با اشاره به اینکه تا زمانی که مسئولان امر به این موضوع که سکنه مغزی دومین عامل مرگ و میر و از جمله علل نخست ناتوانی است توجه جدی نداشته باشند وضعیت ما رو به بدتر شدن میرود، توضیح داد: در مقابل اگر واقعاً توجه جدی به این مسئله صورت گیرد با ظرفیتی که در کشور وجود دارد بسیار زود میتوانیم جزو پیشرفتهترین کشورها در درمان سکته مغزی باشیم.
نقش تحریمها در تأمین داروی حل کننده لخته
وی در مورد تجهیزات و داروهای سکته مغزی با کمبودشان مواجه هستیم، عنوان کرد: در تأمین داروی حل کننده لخته که زمانی به وفور در کشور ما وجود داشت در حال حاضر با مشکل رو به رو هستیم که البته تحریمها نیز در این زمینه نقش مهی دارند. برخی از شرکتهای داخلی تولید دارو را آغاز کردند، اما به دلیل عدم حمایت کافی تولید آنها نیز فعلا به اندازه کافی نرسیده است.
شریفی پور نکته مهم دیگر در این مورد ایجاد واحدهای سکته مغزی یا SCU است، گفت: ما در سالهای اخیر توانستیم یک واحد ویژه به نام SCU یا واحد ویژه سکته مغزی را در بیمارستانها تعریف کنیم تا فردی که دچار سکته مغزی شده با توجه به اهمیتش در ساعتها و روزهای اول تحت مراقبت دقیق، عالی و استاندارد قرار گیرد، اما به دلیل عدم حمایت از سوی وزارت بهداشت و مسئولان امر و همچنین کمبود بودجه واحد ویژه سکته مغزی به اندازه کافی گسترش پیدا نکردند.
تحلیل خبر
آثار تحریمها بر بهداشت و درمان ملت ایران
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
آثار تحریمهایی که چندین سال است ملت ایران را زیر فشارهای شدید قرار داده، در همه ابعاد زندگی مردم کاملاً مشهود و هویداست. آثار این تحریمها بر تمام زوایای اقتصاد کشور، بر همه مسائل فرهنگی، بر همه ابعاد زندگی اجتماعی و فردی و ... از جمله بر اوضاع بهداشتی، دارویی و درمان مردم قابل مشاهده است.
از سادهترین داروهای بیماریها مثل سرماخوردگی تا حادترین داروهای بیماریهای خاص و صعب العلاج، هر سال با افزایش چشمگیر مواجه شده، به ویژه طی چند سال اخیر، چند نوبت در سال برقیمت آنها افزوده شده است.
بعضی از بیماریها که به موقع داروی آنها تأمین نمیشود علاوه بر زجر و دردی که بیماران باید تحمل کنند، درحالتی مظلومانه، جان خود را از دست میدهند.
اگر در زمینه افزایش قیمتهای داروها در همه کشورها، جستجو و تفحص کنیم، میبینیم هیچکدام به اندازه کشور ما با تغییرات روبه صعود قیمت داروها مواجه نیست. آن رئیسجمهوری که میگفت قطعنامهها و تحریمها، کاغذ پارهای بیش نیستند و اثری بر زندگی ملت ایران ندارند، باید در قبال تک تک مردم ایران و بیماران، پاسخگو باشد و محاکمه شود.
دبیر انجمن سکته مغزی کشور گفته است: «سن سکته مغزی در ایران 10 سال پایینتر از میانگین جهانی است و افزوده که تحریمها در عدم تأمین داروی حل کننده لخته نقش بسزایی دارد.»
موقعی که هم 10 سال سن سکته مغزی در کشور ما پایینتر از سایر کشورها باشد و هم داروی حل کننده لخته خون به علت تحریمها، به موقع به بیماران نرسد، معلوم است که نتیجهاش یا مرگ است یا فلج شدن همیشگی بیماران!
البته بعضی افراد با دور زدن تحریمها، مشکلات خودشان را حل میکنند ولی مشکلات ملت را در سیر صعودی و در روند افزایشی قرار میدهند.