اگر از بعضي از كودكان سوال مي شود كه مثلا اسمت چيست؟ چند سال داري؟ و... فورا به مادر يا پدر خود نگاه مي كنند. به خصوص مادران كه اوقات زيادي را با كودكان خويش صرف مي كنند و چون مادران كارهاي آنان را انجام مي دهند و نمي گذارند كودكان كارهايشان را انجام دهند و احساس مسئوليت كنند ، لذا نبود اعتماد به نفس، اضطراب، خجالت در آن ريشه مي دواند و زمينه ي فكريشان مي گردد و كم كم رشد مي كنند و در بزرگسالي خود را نشان مي دهند. در ارتباط با ديگران قرار نمي گيرند، گوشه گيري كرده و اضطراب شديد دارند. بنابراين سعي كنيد هرگز از كلمه خجالت كه گاهي اوقات با كلمه شرم اشتباه گرفته مي شود، استفاده نكنيد. خجالت كشيدنها را در جمع به رخشان نكشيد. سعي كنيد درجمع از نكات مثبت و توانايي هايي كه دارند تعريف كنيد و او را گرايش دهيد تا با ديگران تعامل داشته باشد و بهترين راه حل آموزش يك سري مهارت ها و توانايي هاست كه شما مي توانيد به كودكان خود ياري بدهيد.(مثل انجام كارهاي مربوط به خودشان ، شعر خواندن و حفظ كردن، نقاشي، حركات ورزشي و ....) با مهارت هاي ياد گرفته كودكان در خود اعتماد به نفس راتقويت مي كنند و از اضطرابشان كاسته مي شود و بهتر از زندگي لذت مي برند. بعضي خانواده ها از روي دلسوزي و يا ترس نمي گذارند فرزندانشان با دوستان و خويشان ارتباط داشته باشد، و آنان را از مسير اصلي زندگي باز مي دارند و تيشه به ريشه و هستي فرزندانشان مي زنند كه گاهي اوقات مشاوران هم از درمان عاجز و ناتوان مي مانند. سعي كنيد كنترل شده فرزندانتان را و ارتباط هايشان با دوستان و كساني كه شما حساسيت داريد زير نظر گرفته و مشكلات نوجواني شان را دوستانه حل كنيد. البته با بينش و آگاهي شخصيت اجتماعي كودكان و نوجوانان را بهتر شكل مي دهيم. زيرا صرف دلسوزي والدين كافي نبوده و چه بسا باعث بروز بسياري از مشكلات مي گردد. پس در اين راستا آگاهانه به تربيتشان همت ورزيم نه فقط دلسوزانه ، سعي كنيد با آنان از در دوستي مصالحه كرده دوستانه و كنترل شده و نامحسوس از آنان مراقبت و محافظت نموده و اگر موردي بود با كمك خودش به رفع اشكال بپردازيد . حتما او در جهت خواسته هاي شما گام بر مي دارد.