بين مردم جا افتاده كه هر رفتي يك آمدي دارد يعني در مقابل رفتن به جايي بايد منتظر آمدن طرف مقابل بود. يقينا اين امر در زندگي روزمره و روابط بين مردم كاملا عادي و مرسوم است اما سفرهاي مسئولين به نقاط مختلف كشور و ديدار با مردم از اين قانون و قاعده پيروي نمي كند در دولت هاي نهم و دهم اين سفرها( سفر هيات دولت و شخص رئيس جمهور) به مناطق مختلف كشور تحت عنوان سفرهاي استاني در نوع خود بي سابقه بود يعني بدون آنكه دعوت ،تقاضا و درخواستي و يا هياتي از استاني(استاندار ، نمايندگان و ...) رهسپار مركز شوند دولت و شخص رئيس دولت سفر خود را به مناطق و بخش هاي مختلف كشور با نام سفر استاني انجام مي داد خلاصه آمدند ورفتند .
در طي بيش از 7 سال رييس دولت به نقاط مختلف كشور رفت طوري كه سفر صدم هم به استان خراسان رضوي (مشهد مقدس) صورت گرفت و حالا كه حدود يك سال به پايان كار احمدي نژاد باقي مانده شايد بيست و چند سفر ديگر صورت گيرد تا مرحله ي چهارم سفرهاي استاني دو تا در دوره اول (دولت نهم) و دو تا در دوره دوم (دولت دهم ) پايان يابند و اما آنچه طي اين سفرها صورت مي گرفت اقامت چند روزه و فرستادن و بازديد هيات هاي اعزامي به مناطق مختلف در هر استان بود تا از نزديك و بدون واسطه مشكلات و معضلات پيش روي مردم و مناطق گرفتار رويت شود و در جلسات هيات دولت با حضور رئيس دولت و استاندار و فرماندارن و ديگر مسئولين در استان ها مصوبه هايي تصويب مي شد كه با اختصاص بودجه و كارگروه به رفع مشكلات بپردازند البته در اين سفرها مراكز استان ها نه تنها مورد بازديد مستقيم شخص رئيس دولت قرار مي گرفت بلكه بودجه هاي كلاني هم به خود اختصاص مي دادند هر چند رييس دولت در حد امكان و با توجه به موقعيت ، شهرستان هايي را هم از نزديك ديد ولي آنچه در عمل صورت گرفته و مي گيرد بسيار متفاوت بود شايد ضريب و نسبت شهر ها با مراكز استان ها بين يك دهم تا يك چهلم از نظر جمعيت و وسعت در محاسبات منظور گردند. اما ظاهرا ميزان توجه و اختصاص بودجه از اين قاعده پيروي نمي كند .
متاسفانه آنچه در عمل صورت گرفته نگاه عادلانه در برخورد با مشكلات و معضلات مناطق مختلف چه در ميان شهرهاي يك استان و چه در مقايسه بين توسعه و عمران و پيشرفت استان هاست نيست .اين روند آزار دهنده و نگران كننده است شايد در برخي نقاط اين سفرها درصدي از مشكلات و نا بسامانيها را كاهش داده باشد اما مناطقي هم وجود دارند كه اين سفرهاي استاني و شهرستاني كمتر دردي از آنها دوا كرده است .
در حالي كه به برخي مراكز استان ها بودجه هاي چند هزار ميليارد توماني اختصاص داده شده و در برخي شهرستان ها پروژه هاي تا چند صد ميلياردي در حال انجام است ، برخي نقاط هم آرزوي توجه و حمايت و پشتيباني دارند .
پيشنهاد ما اين است كه مسئولان ذيربط اولا ارزش ريالي مصوبات و اعتبارات اختصاص يافته به هرشهرستان را طي يك جدول اعلام كنند تا مردم بتوانند وضعيت شهرستان خود را با ديگر شهرستانها مقايسه كنند. ثانيا مصوبات اجرا شده و هزينه هايي كه مصروف آنها شده اعلام نمايند تا خروجي سفرهاي هيات دولت در استان ها و شهرستان ها قابل سنجش باشد، آن موقع است كه مشخص مي شود كه چقدر عدالت رعايت شده است .
بسياري از نقاط آرزوي هاي ديرينه اي دارند كه در مقايسه با مراكز استان ها و ديگر شهرستان ها بسيار ناچيز و ابتدايي مي باشند اما حقيقت اينست كه توقعات مردم برخي نقاط در حد برخورداري از يك جاده استاندارد و خروج از بن بست و داشتن مراكز درماني و بهداشتي است، در حالي كه در اين مناطق بيكاري و سرگرداني نيروي كار و جوانان بيداد مي كند. شهرك هاي صنعتي بدون هيچ گونه فعاليت و رونقي رها شده اند ، روند مهاجرت از شهرها و روستاهاي اين مناطق رو به فزوني گذاشته است يقينا آنچه پيامد اين وضعيت ناگوار است شلوغي و انفجار جمعيت در مراكز استان هاست طوري كه همه ي هم و غم دولت و بودجه عمومي اختصاص به ساخت مترو و بزرگراه و روگذر و زيرگذرها در كلان شهرها مي شود . براستي آمدن به مناطق و جاي جاي ايران تاكنون تا چه ميزان و مقدار از معضلات و مشكلات پيش روي مردم را از بين برده است ؟ مصوبه هاي سفرهاي دولت چقدر و چه اندازه اجرايي شده است ؟ هفت سال مدت كوتاهي نبود ه و نيست تا كسي امروز بخواهد تازه قول برخورداري مردم از رفاه و زندگي شايسته و در خوري بدهد طي هفت سال گذشته سالانه بطور متوسط 90 ميليارد دلار فقط عايدي از فروش نفت داشته ايم كه صرف نظر از ديگر درآمدهاي دولت و كشور، ميزان و مبالغ بسيار قابل توجه و چشمگيري بوده است اما آنچه طي اين مدت هفت سال در برخي نقاط به خوبي قابل رويت و استناد است عدم پيشرفت قابل انتظار مردم بوده است. مطمئنا اگر دردها را كارشناسي مي كردند اگر نيازها را درست مي ديدند اگر در توجه به مناطق مختلف عدالت داشتند و اگر در اعطاي اعتبارات، ملاك هاي واقعي ، عيني و علمي صو ر ت مي گرفت ا مر و ز وضع متفاوتي داشتيم و بسياري از مردم نگاه شان به رييس دولت و سفرهاي استاني نگاهي مثبت بود. وضعيت برخي نقاط نسبت به سال 1384 (آغاز به كار دولت نهم ) نه تنها در شرايط مناسب تري قرار ندارد بلكه از نظر فرهنگي و اجتماعي و رفاهي و بهداشتي و حفظ منابع طبيعي و اشتغال، ناگوارتر هم گرديده است اي كاش دولت، به دور از شعار به ارزيابي عملكرد خود (سفرهاي استاني) مي پرداخت تا در اينده نگاه و برنامه ريزي ها به مردم و مناطق كمتر توسعه يافته و عقب مانده معطوف مي شد .