آنچه كه به بحران هسته اي ايران معروف شده است ادامه غني سازي اورانيم در كشورمان است كه فعاليت هاي هسته اي هم نام دارد .
از آنجا كه اورانيم پس از استخراج از معادن جهت مصرف ، نياز به غني سازي دارد لذا ايران نيز سالهاست به اين صنعت رو آورده ولي اين فعاليت ها خيلي خوشايند كشورهاي غربي بويژه آمريكا نبوده است و قصه كشمكش ايران با كشورهاي غربي نيز ناشي از نگاه متفاوت دو طرف به غني سازي اورانيم در ايران است .
از آنجايي كه اورانيم غني شده همچون كارايي ليزر و يا هر منابع ديگري مي تواند مصرف دو گانه داشته باشد حساسيت ها روي غني سازي در ايران بسيار بالاست چرا كه ايران با امريكا رابطه ي نزديكي ندارد .
از طرفي هم گهگاه ايران متهم به دشمني با اسرائيل شده است تا اينجا ي كار علت مخالفت با غني سازي تا حدودي مشخص و روشن است اما غني سازي با نيازهاي صنعتي و پزشكي نيز همسو است يعني تنها غني سازي مصرف نظامي ندارد بنابراين در صنايع غير نظامي و پزشكي مورد استفاده هاي فراوان _دارد .
مثلا در راكتور تحقيقاتي تهران اورانيم غني شده با خلوص پايين براي درمان بيماريهاي لاعلاج مورد استفاده قرار مي گيرد . از اين رو طي چند سالي كه از فعاليت هسته اي كشورمان گذشته است در ابتدا غني سازي اورانيم با غلظت _ % 5 / 3 صورت مي گرفته است و اخيرا به خلوص %20 افزايش يافته است اين در حالي است كه غني سازي خود هزينه بر و دردسر ساز نيز بوده و هست لذا هم ايران و هم غرب بايد راهكاري بيابند تا اين مشكل به نفع دو طرف حل و فصل شود اما سالها كشمكش بر سر فعاليت هاي هسته اي ايران به عاملي براي سودجويي هاي داخلي و خارجي تبديل شده است طوري كه عده اي دوست ندارند كه اين مشكل به سادگي برطرف شود چرا كه منافع مالي سودجويان به خطر مي افتد .
در اين رهگذرعدم توفيق طرفين به دستيابي به يك راهكار برد - برد فضاي گفتگو و مذاكرات را به دشمني و مقابله تبديل كرده است و براي ما همراه با اعمال تحريم ها بوده است طوري كه از امروز يك شنبه يازدهم تيرماه تحريم( بنا به اعلام قبلي غربي ها) نفتي غرب عليه ايران وارد فاز عملي و اجرايي مي گردد. تحريمي كه از سوي شركت هاي غربي و آمريكايي براي مقابله با روند غني سازي اورانيم و بستن مراكز غني سازي اتخاذ گرديده است .
اما براساس پيش بيني هاي مقامات نفتي كشورمان تحريم نفت باعث افزايش قيمت نفت به حدود 200 دلار براي هر بشكه خواهد شد ولي طي روزهاي اخير با افزايش بي سابقه توليد نفت عربستان كه به بيش از ده ميليون بشكه در روز رسيده است و برگشت توليد نفت ليبي به بازار و همچنين افزايش توليد نفت عراق تا 3 ميليون بشكه در روز، مازاد نفت موجود در بازار به نوعي جايگزين نفت ايران و يا بخشي از نفت صادراتي ايران به بازارهاي جهاني و غربي مي گردد كه در كوتاه مدت منجر به كاهش قيمت خواهد شد .
ولي اين روند نمي تواند با پايان تابستان وخنك شدن (سرد) هوا در اروپا و يا آمريكا ادامه يابد بنابراين هم ادامه تحريم نفتي براي ايران زيان بار است و هم بالارفتن قيمت هابراي غرب غير قابل تحمل است .
اينجاست كه طرفين نياز به رو آوردن به راهكار وتوافقي منصفانه دارند تا هم به حقوق هسته اي ايران احترام گذاشته شود وهم آنچه را كه غربي ها اعتماد سازي ناميده اند حاصل گردد هر چند اعتماد سازي براي طرفين بايد براساس رعايت حقوق ملتها و دولت ها و براساس پاي بندي به قوانين بين المللي استوار باشد . بنابراين آنچه كه چند ماه پيش با مذاكرات هسته اي ايران و گروه 115 در استانبول تركيه بين رييس شوراي امنيت ملي سعيد جليلي با كاترين اشتون رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا صورت گرفت موجب خوش بيني ميان طرفين و ادامه مذاكرات به بغداد در اوايل بهار منجر گرديد، اما مذاكرات در عراق هم به نتيجه نرسيد و قول ادامه مذاكرات در مسكو داده شد. مذاكرات چند روز پيش در مسكو هم عليرغم آنكه دولت روسيه ظاهرا مي خواست نشان دهد كه توان ايجاد يك تفاهم را دارد نيز به نتيجه نرسيد و طرفين صحبت از مذاكرات مجدد در استانبول تركيه ظرف روزهاي آينده را كرده اند هر چند اين مذاكرات در سطحي پايين تر و مابين كارشناسان طرفين انجام خواهدگرفت بهرحال در شرايطي كه ايران صحبت از چرخه سوخت و فعاليت هاي هسته اي مي كند چرخه مذاكرات از استانبول باز به استانبول رسيده است اما هنوز نشانه اي از رسيدن به يك توافق عادلانه وجود ندارد. توافقي كه بهترين گزينه براي پايان دادن به بن بست موجود ميان غرب و آمريكا با ايران است. يقينا در اين راستا بسياري از كشورهاي منطقه و درگير و دوست عليرغم ابراز نگراني هايي كه مي كنند تمايل آن چناني به پايان يافتن اين مشكل ندارند چرا كه طي اين سالها منافع و مطامع خويش را بر حل مناقشه موجود بين كشورمان با آمريكا و غرب ترجيح داده و مي دهند و رو به سياست تعامل با طرفين دعوا (ايران و آمريكا) آورده اند تا از مزاياي دوستي با طرفين درگير كمال استفاده را ببرند .