ميزان اعتماد به نفس هر فرد قبل از هر چيز به نوع احساس و نظر او در مورد منِ خودش بستگي دارد. اين كه در مورد خودتان چه نظري داشته باشيد، چطور خودتان را ارزيابي كنيد و خودتان را در چه سطحي از توانايي يا ناتواني ببينيد از جمله مواردي است كه مقدار و سطح اعتماد به نفس شما را مشخص ميكند. حال اين سؤال پيش ميآيد كه اين برداشت فكري شما از خودتان چگونه و طي چه مراحلي در شما ايجاد شده است ؟
باورها، عقايد، نوع رفتار، شكل عادتها و نحوه نگرش شما در واقع آموختههايي هستند كه شما آنها را به مرور و ذره ذره از محيط خود به صورت اكتسابي ( والدين، اطرافيان، الگوها، آموزش، تجربه و. . . ) به دست آوردهايد. اين آموختهها چه بخواهيد و چه نخواهيد، بخش اعظمياز فايلهاي ذهني شما را پر كردهاند و به عنوان قانون اساسي زندگيتان درآمدهاند. طبيعت وجودي انسان به گونهاي است كه اين قانون اساسي ذهني به راحتي او را در برخورد با خودش، ديگران و يا محيط كنترل و فرماندهي ميكند. در واقع امپراطور وجود شما همين قانون اساسي ذهني است كه تحت تأثير آموختهها شكل گرفته است .
يكي از مواردي كه بخش مهمي از اين قانون را تشكيل ميدهد و شديداً تحت تأثير آموختهها قرار دارد حس اعتماد به نفس است. در حقيقت اكنون در هر موقعيتي كه از نظر ميزان اعتماد به نفس قرار داريد، آن موقعيت ساخته و پرداخته گذشته شماست اگر دچار خودكم بيني هستيد و از اعتماد به نفس پايين رنج ميبريد و يا برعكس اگر به تواناييهاي خود ايمان داريد و از اعتماد به نفس بالايي برخورداريد، هر دوي اين حالتها ناشي از دادههايي است كه در طول زندگي، خواسته يا ناخواسته، به درست يا به غلط، به حق يا نا حق به شما تحميل كردهاند و اكنون شما به صورت ناخودآگاه( حتي بدون اين كه بدانيد علت و ريشه آن از كجا ناشي ميشود ) آن را به عنوان يك رفتار از خود بروز ميدهيد .
چه به خاطر داشته باشيد و چه به خاطر نداشته باشيد بخشي از عدم اعتماد به نفس شما مربوط ميشود به برنامهريزي ذهنياي كه توسط ديگران، جامعه، محيط و يا تجربيات گذشته به شما تحميل شده است. مثلاً وقتي بچه بوديد بزرگترها به شما گفتهاند كه “ تو به درد فلان كار نميخوري< يا> تو در فلان زمينه استعدادي نداري “ و حال كه سالها از آن مسئله ميگذرد هنوز هم شما داريد طبق همان گفته عمل ميكنيد يعني به راحتي اجازه ميدهيد كه آن برنامه ريزي ذهني باعث بروز برخي رفتارها در شما شود و نوع برداشت فكري شما از خودتان را مشخص كند. ميدانيد چرا ؟ علت اين است كه آن برنامهريزي ذهني، جزيي از ذهن ناخودآگاه شما را تشكيل داده است .
اين در حالي است كه اگر شما به عنوان يك انسان آگاه و قدرتمند بخواهيد زندگي بهتري داشته باشيد چارهاي نداريد جز اين كه به صورتي كاملاً ارادي و آگاهانه در شخصيتي كه به شما تحميل شده ( ديكته شده ) تغييراتي را در جهت رشد و ارتقاي شخصي خود بدهيد. البته از آنجايي كه اين تغييرات در راستاي بالاتر بردن كيفيت زندگيتان صورت ميگيرد بايد كاملاً حساب شده، منطقي و همراه با آگاهي باشد. با اين كار شما ميتوانيد حس اعتماد به نفسي را كه ديگران، محيط و يا تجربيات گذشته از شما دريغ كردهاند به راحتي در خود ايجاد كنيد و از آن بهرهمند شويد .
اين نكته را مد نظر داشته باشيد كه اعتماد به نفس نه ارثي است نه شانسي و نه تصادفي. بلكه نتيجه ي داشتن مجموعهاي از باورها و انجام مجموعهاي از عملكردهاست. بنابراين هر كسي ميتواند به هر سطحي از اعتماد به نفس كه ميخواهد برسد. شما با اعتماد به نفس كم يا زياد به دنيا نيامدهايد و ميزان اعتماد به نفستان چيزي از قبل مشخص شده نيست .
واقعيت قضيه اين است كه شما خودتان خواستهايد كه در اين سطح از اعتماد به نفس قرار داشته باشيد _) ! (و خودتان هم ميتوانيد با يادگيري راهكارها و تكنيكهايي خاص، سطح اعتماد به نفس خود را بالا ببريد .
آنچه مسلم است اين است كه اگر بتوانيد بر ميزان اعتماد به نفس خود ( در زمينههاي مختلف زندگي ) بيفزاييد از زندگي لذت بيشتري خواهيد برد و موفقتر عمل خواهيد كرد. در اين حالت امكانات جديد را پيش روي خود خواهيد يافت در حالي كه قبلاً اين موانع بودند كه هميشه خودنمايي ميكردند .
بدانيد كه نداشتن اعتماد به نفس كافي، شما را از رسيدن به روِياهايتان باز ميدارد و آرزوهايتان را محال، دست نيافتني، دور از واقعيت و فراتر از تواناييهايتان جلوه ميدهد و باعث ميشود شما به جاي رسيدن به آرزوها و ايدهآلهايتان به حسرت خوردن به خاطر نرسيدن به آنها اكتفا كنيد .
منتظر نباشيد تا همه شرايط و امكانات مهيا شود تا آن وقت در خود احساس اعتماد به نفس كنيد و رفتاري خاص را از خود نشان بدهيد .
چنين اعتماد به نفسي يا هرگز محقق نميشود ( كه معمولاً اين طور است ) يا اين كه خيلي دير به وجود ميآيد ( كه البته در اين صورت خيلي راحت هم ممكن است از بين برود زيرا شرايط و امكانات، آن را در شما به وجود آوردهاند نه خودتان. پس با تغيير شرايط و امكانات هم ميتواند تغيير كند .)
مرور زمان نيز عامل خوبي براي رسيدن به اعتماد به نفس بيشتر نيست. اگر منتظريد كه مروز زمان باعث شود كه شما از اعتماد به نفس بيشتري برخوردار شويد بدانيد كه داريد راه اشتباهي را طي ميكنيد زيرا ممكن است مجبور باشيد تا آخر عمر منتظر بمانيد. شما خودتان بايد موتور اعتماد به نفس خودتان باشيد. مرور زمان، شرايط و يا امكانات معمولاً موتورهاي خوبي براي اين كار نيستند. هيچ تغيير و تحولي ناخواسته و خودبه خودي به وجود نميآيد. قرار نيست معجزهاي رخ دهد تا اعتماد به نفس را در شما زياد كند. چرا انتظار داريد واقعهاي غير منتظره اعتماد به نفس را به شما تزريق كند و جرأت عمل كردن را در شما به وجود آورد. اين خود شماييد كه ميتوانيد غول چراغ جادوي خودتان باشيد و اين واقعه غير منتظره را پديدار كنيد. وقوع اين واقعه غير منتظره مستلزم سن خاص، موقعيت خاص يا زمان خاصي نيست شما ميتوانيد هر زمان و در هر موقعيتي كه خواستيد به وجود آورنده آن باشيد. اعتماد به نفس چيزي نيست كه بخواهيد در بيرون از خودتان به دنبالش بگرديد .
اعتماد به نفس شما از درون شما سرچشمه ميگيرد و نبايد به بيرون از شما وابسته باشد. اعتماد به نفس يكي از اركان مهم شخصيت شماست و شما ميتوانيد توسط راهكارهايي كه درمقاله هاي آينده آنها را با شما در ميان خواهم گذاشت آن را در درون خودتان تقويت يا تضعيف كنيد .