در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، نشستی دوجانبه بین هیأت دولت و مجلسیها برگزار گردید و دو طرف به تبادل نظر پیرامون مسایل مختلف کشور پرداختند که از جمله در آن روزها که بحث مرغ بسیار داغ بود، به ویژه که شخصیتهای مهم نیز به آن اشاراتی نموده بودند، در مجلس، رییس دولت ضمن دفاع از عملکرد خویش و کابینه عنوان نمود که مسأله مهم و اساسی مرغ نیست و در خبرها بود که دوستان در مجلس و دولت، افطاری خود را با غذاهای دیگری از جمله بختیاری باز نمودند و لب به مرغ نزدند.
یقینا در کشوری به عظمت و بزرگی ایران که در عرصه بین المللی جایگاه خاصی دارد، هیچگاه و به هیچ وجه کمبود مقطعی مرغ و... نمیتواند مسأله مهم و اساسی باشد، اما آنچه طی ماههای اخیر از مرغ به عنوان یک بحران، روزها و هفتهها خوراک تبلیغاتی برای رسانههای داخلی و شاید خارجی ساخت، مشکلات اقتصادی است که مرغ تنها یک قلم از کمبودها و نارساییهای اقتصادی و مالی موجود است.
بنابراین بحث مرغ و کمبود آن، روزها که با بالا و پایین شدن نرخ ارز، تیتر اخبار و سوژه رسانهها بود به مرور و برحسب روال خبررسانی، کهنه و کم رنگ شد. اما آنچه همچنان آزار دهنده است و قصد کوتاه آمدن ندارد و رنگ نمیبازد، مشکلات مالی و پولی موجود است که کام بسیاری از شهروندان را تلخ کرده و بر نگرانی بخشهایی از جامعه افزوده است.
به همین دلیل همه نگاهها به گفتگوی احمدی نژاد در تلویزیون در روز سهشنبه چهاردهم شهریورماه دوخته شده بود تا بلکه با سخنانی که از دهان رییس دولت بیرون میآید، راهکار و یا خبرخوشی به مردم داده شود. البته همه مدتی که به سؤال و جوابهای این مصاحبه گوش میدادم، دنبال این پاسخ بودم که بالاخره مسأله مهم و مشکل اصلی و اساسی از نظر احمدی نژاد چیست؟ و چه راه حل و یا تدبیری برای آن در نظر گرفته شده است؟
اما در میان این همه موضوع و سوژه که از آن صحبت شد، از نشست شانزدهمین اجلاس سران غیرمتعهدها تا بالا و پایین شدن نرخ ارز، هیچ کدام به عنوان موضوع مهم تلقی و ارزیابی نشد. هرچند که روال کار و حرفها بر این موضوع و یا حول این محور بود که کارها به خوبی و به طور شایسته و به نحو احسن انجام میشود.
حال این سؤال پیش میآید که واقعا مشکل ما مردم و مشکل امروز کشور با توجه به این همه همت و تلاش و مدیریت کارآمد، از کجا ناشی میشود؟ هرچند که به روشنی همه مردم میدانند که پارهای از کمبودها و کاستیها ناشی از فشارهای اعمال تحریم است، اما گویا عوامل داخلی به نظر احمدی نژاد، کم مشکل سازی نکردهاند.
و اما عوامل داخلی چه کسانی هستند و وابسته به چه طیف و جناحی میباشند، باز سؤالی است که بی پاسخ مانده است. آیا این عوامل کارشکن به طیف اصولگرایان رقیب اتلاق میشود و یا شامل اصلاح طلبان میشوند؟ از آنجایی که شخص رییس دولت اشاره صریح و روشنی به آنان نکرد، خوب ما هم نمیتوانیم ادعا کنیم که این اخلالگران اقتصادی چه کسانی هستند و به چه طیف سیاسی وابستهاند. اما به راستی و با توجه به اینکه بیش از هفت سال با آن همه حمایت و پشتیبانی که از سوی نهادهای ناظر بر دولت و به ویژه مجلس صورت گرفت، آیا گفتن اینکه ما کارمان را میکردیم و خیلی خوب هم داشتیم نتیجه میگرفتیم ولی نگذاشتند و کارشکنی کردند، جواب مناسب و مردم پسندی است که بیننده تلویزیون و شنونده رادیو و افکار عمومی با آن قانع و یا راضی شود؟ یقینا نه!
و یقینا بر هیچ ایرانی پوشیده نیست که در عرصه بین المللی ما با چالشهایی روبرو هستیم و بخشی از مشکلات، ناشی از تحریمها و کارشکنیهای غرب و آمریکاست. و باز هیچ شکی نیست که در طیف اصولگرایان، رقابتی وجود داشته و دارد. اما اینکه از نقش و سیاستهای دولت در برخورد با مشکلات پیش روی مردم، دولت و شخص احمدی نژاد خود را نادیده بگیرد، اصولا دلیل و برهان خوبی نیست. اینکه بحث مرغ را مردم و برخی از دوستان مطرح کردند، به خاطر حمله به دولت و یا تضعیف موقعیت و جایگاه شخص رییس دولت نیست، بلکه طرح مشکل مهم و اساسی پیش روی مردم است که ناشی از ناکارآمدی در اجرای طرحهای اقتصادی است که منجر به خطر افتادن وضعیت رفاه و معیشت مردم میگردد.
حالا اگر با هر دیدی به شرایط و مشکلات نگاه کنید، دولت و احمدی نژاد باید بدانند که مهمترین مشکل و مسأله پیش روی مردم، مسایل و معضلات اقتصادی است. بنابراین تعریف و تمجید از عملکردها نمیتواند به خودی خود کام مردم را شیرین کند. چرا که بسیاری از مردم، توان آن را ندارند که به جای خوراک مرغ، خوراک بختیاری و... مصرف کنند. پس باید کاری کرد.