آموزش و تعلیم شیوه زندگی، اندیشه و اعتقاد و عملکرد فضلا، دانشمندان، اساطیر، بزرگان، ائمه و معصومین، بخشی از تلاش هایی است که برای آماده کردن و درست زیستن فرزندان آدم صورت می گیرد. در این میان سخنان و کلام و گفته های بزرگان در ذهن و اندیشه بسیاری از مردم نقش می بندد تا به موقع و در برخورد با ناملایمات از آنها برای بهبود و کاهش مشکلات بهره گیرند و کلام و گفته های به حق امام حسین(ع) که میفرماید: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید، یکی از سخنان بسیار ارزشمند و پرمعناست که تفسیر و تحلیل و تعبیر آن جز به مفهوم رسیدن انسان به ارزشهای واقعی و زندگی مسالمت آمیز نمیتواند باشد.
وقتی صحبت از بیدینی میکند، یعنی ایشان بر این اعتقاد است که بالاخره در هر دوره و زمان و در هر جامعهای ممکن است انسانهایی باشند که پیرو ادیان الهی نباشند و ایشان به طور ضمنی اشاره به قبول و پذیرش آنان مینماید و حتی آنان را نیز صاحب حقی در حوزه اعتقادی خویش (بی دینی) میداند، اما وقتی ایشان صحبت از آزادگی مینماید، خود این تفکر نیز به نوعی دلالت بر آزاد بودن انسانها دارد که باید با برخورداری از این آزادی، هم به سعادت برسند و هم ملزم به رعایت حقوق دیگران گردند و اما از آزاده بودن که میگویند این را حقی برای همه افراد جامعه تلقی میکنند که مردو زن را دربرمیگیرد. درست همانطوری که امام حسین(ع) سرور و سالار شهیدان برای حفظ آزادی، روز عاشورا تا پای جان میجنگد و به شهادت میرسد. از آن سو حضرت زینب(س) نیز بعد از واقعه عاشورا، برای حفظ آزادی چه رنجها و مشقتهایی را تحمل نمیکند تا پیام آزادی و آزادی خواهی خود را به گوش مردم عصر خویش برساند.
این همان اصل و اساسی است که در طول تاریخ منش و راه همه آزادیخواهان بوده و هست. اگر به تاریخ نظر بیفکنیم میبینیم که چه مردان و چه زنانی برای رسیدن به آزادی تحمل بند و اسارت ننمودهاندو حتی با آغوش باز پذیرای مرگ نبودهاند، تا آزادی و آزادگی در جامعه و بین انسانها، اساس و پایه برخورداری از یک جامعه انسانی گردد.
بنابراین سخن و کلام امام سوم شیعیان ضمن آنکه مردم را دعوت به پذیرش اعتقادات دینی و غیردینی یکدیگر میکند، آنان را به آزاد زیستن نیز دعوت میکند. اما او چرا این اندیشه و تفکر را به پیروان خویش و دشمنانش انتقال میدهد؟ آن بزرگوار نگران سوء استفادههایی است که انسانها از اعتقادات میکنند. متأسفانه همین سوء استفاده و زیاده خواهیها بوده است که اساس و مبنای جنگ بین ادیان گردیده است. جنگی که قربانیان بسیاری در طول تاریخ گرفته است، جنگی که بشریت را شرمنده کرده و میکند و ای کاش این تفکر خودخواهانه و استبدادی، تنها محدود به جنگ بین ادیان میشد، از آن بدتر به جنگ بین مذاهب نیز تبدیل شده است و چه قربانیان و چه فجایع دلخراشی را که دربر نداشته است.
همه این مصیبت ها، به خاطر سوء استفاده از اعتقادات و نوع نگرش جاه طلبانه است. متأسفانه انسان در طول عمر چند هزار ساله خویش، کم رویدادهای خونبار را رقم نزده است. خود واقعه عاشورا و جنگهای صلیبی و... نمونه های بارزی از این حوادث تلخ و ناگوار است که انسانهای زورگو و ستمگر در حق دیگر انسانها روا داشته اند. وقتی آزادی و احترام به حقوق دیگران نادیده گرفته میشود، یعنی اولین گام به سمت محدود کردن هرچه بیشتر انسانها برداشته میشود. وقتی به باورهای دینی و غیردینی حمله میشود، یعنی عدهای در هر جامعهای، حوزه اختیارات خود را وسیعتر میکنند. یعنی دیگران را وادار به عقب نشینی و عقب گرد و پذیرش خواست و اراده تحمیلی میکنند. گفتن از آزادی و آزاده بودن، جرم میشود، در مقابل هر اسطورهای که آن را بر زبان آورده باشد و یا بیاورد می ایستند، تحمل بیان و نقل قول اندیشه آزادی خواهان را نمیکنند. همه تلاش خود را به خرج میدهند تا همه چیز مطابق میل آنان گفته و نوشته شود، همه مردم مثل آنان بیندیشندو عمل کنند و خلاصه غیر خودشان هیچ صدایی و هیچ نظری را تحمل نمی کنند. تلاش میکنند تا خورشید و ماه نیز مطابق میل آنان نورافشانی کنند، اما غافل از آنند که پروردگار، دنیا را آزاد آفرید، طبیعت را متنوع آفرید، ادیان مختلف در اختیار بندگانش قرار داد تا هر قوم و قبیله ای بتواند با رنگ و نژاد و زبان و آداب و رسوم خود، پیام یکتا پرستی پیامبرانش را درک کنند و مؤمن گردند.
اما چه فایده که انسانیت از آدمهای لجوج و خودخواه، صدمه خورده است. آنقدر کوتاه نظرند که بعد از جنگ ادیان، رو به جنگ مذاهب می آورند. آنقدر پلیدند که رو به آدم کشی می آورند. به راستی طی این سالها چه شده است که عده ای تحمل حتی عزاداری شیعیان را هم نمی کنند و به پیروان فریب خورده خود می آموزند که در جمع عزاداران شیعه در روزهای تاسوعا و عاشورا رفته و با انفجار خود، جان عزادارانی را بگیرند که تنها اعتقادشان و باورهایشان با آنان متفاوت است.
به عوامل نادان و جاهل خویش، وعده بهشت داده اند، اما جز جهنم به جای دیگری نمیروند. شرم آور است که در کشورهای مسلمان (عراق، افغانستان، پاکستان و...) جان مسلمانان را مسلمان نماهایی میگیرند که نه آزادهاند و نه باورهای آزادیخواهانه دارند. ای کاش لااقل آزاده بی دین بودند و به آزادی ادیان، مذاهب و انسانها باور داشتند. آن وقت این چنین به هیأت های عزاداری و جمع سوگواران روز عاشورا حمله نمیکردند و ده ها زن و مرد و کودک را به خاک و خون نمیکشیدند.
ای کاش لااقل به قرآن اعتقادی داشتند که میفرماید: لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی. ای کاش به ذات پاک الهی اعتقاد داشتند و شرط دین داری شان تنها یکتاپرستی او بود. ای کاش آدم بودند و به حقوق هم نوعان خویش پایبند بودند که حتی کفتارها نیز یکدیگر را نمی خورند.