شنبه 3 آذر 1403 11/23/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 22 آذر 1391 ، 13 : 13

کد خبر : 1600

از 0 نفر 0

اصلاح درست قانون!...

اصلاح درست قانون!...

منوچهر حبیبی/ دنیای امروز، دنیای تغییر است و روش تغییر جز با اصلاح کردن نیست.

دنیای امروز، دنیای تغییر است و روش تغییر جز با اصلاح کردن نیست. یعنی ارزان ترین شیوه و ابزار برای تغییرات، همانا اصلاح کردن قانون و مقررات است. اما خود اصلاح کردن نیز باید با هدفی مردم پسند و درست و حساب شده صورت گیرد، وگرنه یا به ابزاری برای تغییر دوباره تبدیل می­شود و یا به انحراف از راه و مسیر، منتهی می­گردد. یعنی اصلاحی که منافع همه مردم را دربر نگیرد، دیر یا زود خودش قربانی اصلاحات می­گردد. چرا که روند تکامل، روندی است که هرگاه به بیراهه رود باید تصحیح و اصلاح گردد.

هفته گذشته بحث داغ مجلسی­ها، اصلاح قانون انتخابات بود. نخستین سؤالی که پیش می­آید، این است که آیا قانون انتخابات کنونی دارای نقص و ایراداتی بوده است که باید اصلاح شود؟

که اگر پاسخ مثبت باشد، این نقص و ایرادات به زیان فرد و یا گروهی بوده و یا نه، کل جامعه از آنها ضرر می­کنند؟

اگر به زیان کل جامعه و همه اقشار جامعه باشد، با اصلاح آنها مقابله و مخالفت زیادی صورت نمی­گیرد و مجلس با بررسی موارد و بخش­های مورد ابهام به رفع نقایص می­پردازد و مشکل برطرف می­شود، اما اگر به زیان گروهی خاص باشد، دامنه اعتراضات به آنها بسیار جهت دار و کشدار می­گردد.

در رابطه با تغییر و یا اصلاح بخش­هایی از قانون انتخابات، تاکنون پاره­ای از حامیان دولت لب به اعتراض گشوده­اند. چرا که آن را در راستای حفظ منافع و حضور خود نمی­بینند.

اما از انتخابات و شرایط برگزاری یک انتخابات شفاف و سالم و مردمی در همه جای دنیا به عنوان سند حضور مردم در قدرت و حفظ دمکراسی و آزادی فردی و اجتماعی یاد می­شود و مورد توجه و ارزیابی قرار داشته و دارد. بالطبع در کشور ما هم توجه به انتخابات، امری بسیار مهم چه از سوی دولت ونهادهای حکومت و چه از سوی مردم مد نظر قرار داشته و دارد. بنابراین نگاه به آنچه در حال رسیدگی و ارزیابی و اصلاح قرار دارد، یعنی قانون انتخابات، نه تنها از سوی حکومت و حامیان دولت که از سوی همه مردم زیر نظر قرار دارد.

آنچه مسلم است، هر تغییری در بندهای قانون انتخابات صورت گیرد، باید در راستای شفاف و ازاد برگزار کردن انتخابات و حفظ حقوق مردم و سلامت آن باشد.

و اما آنچه در اصلاح قانون انتخابات در حال شکل گیری است، دو بعد مکمل هم  را دربر گرفته و می­گیرد: بعد اول به نحوه برگزاری انتخابات برمی­گردد که با تغییراتی در آن، علاوه بر نمایندگان شورای نگهبان و وزارت کشور، پای قوه قضاییه و نماینده دادستان کل کشور به عنوان ناظر در انتخابات باز می­شود. هر چند تاکنون برگزاری انتخابات برعهده وزارت کشور بوده است، اما تا حدودی با این کار نظارت بر حسن برگزاری انتخابات به قوای دیگر علاوه بر شورای نگهبان تعمیم داده شده است. امری که دولت از آن استقبال نمی­کند و آن را در راستای تضعیف قدرت خود می­داند.

اما فراتر از خواست قوه مجریه (دولت) و قوه قضاییه، خواست و حقوق مردم است که هر انتخاباتی باید در کمال صحت و سلامت و بدون هرگونه اجحاف حق مردم و خدشه صورت گیرد. بنابراین آنچه که منجر به سلامت و شفاف بودن برگزاری انتخابات گردد و به درستی، بندهایی از قانون که عوامل و برگزار کنندگان را دچار ابهام و مشکل می­کند را اصلاح کند، خوب مورد قبول جامعه قرار می­گیرد.

بعد دیگری که در این مباحث در مجلس از آن سخن به میان آمد، بحث شرایط سنی داوطلبان  و نامزدهای ریاست جمهوری بود که صحبت از حداقل 45 و حداکثر 75 سال سن بود. یعنی کمتر از 45 سال و بیشتر از 75 سال، فرد دارای صلاحیت و شرایط کاندیدا شدن نیست.

البته شاید افرادی که بالای سن 75 سالگی باشند تاحدودی توان انجام کارهای سیاسی و فعالیت­های دولتی را از دست داده باشند و به قول معروف از میانگین امید به زندگی، خیلی بالاتر باشند، اما کمی کف (حداقل) سن کاندیدا شدن، به نظر زیاد می­نماید. چرا که اگر قرار باشد از میان افراد جامعه، شخص یا فردی نخبه در این سمت انجام وظیفه کند، باید در نظر داشت که افراد نخبه پشت کنکوری و یا افرادی که در سنین بالا وارد دانشگاه می­شوند نیستند و حتی اگر ملاک، داشتن مدرک دکتری به جای کارشناسی ارشد هم باشد، به طور متوسط افراد نخبه تا سن 28 سالگی، مدارج علمی و دانشگاهی را طی می­کنند و نخبگان با توجه به توان و سواد علمی و حتی سیاسی، با زمان تجربه اندوزی ده ساله می­توانند به افراد و شخصیت­های برجسته تبدیل شوند که نه تنها عهده دار  پست و سمت­هایی چون استانداری و نمایندگی مجلس، که حتی ریاست جمهوری شوند.

حال اگر ما کف سن (حداقل) را همان 45 سالگی ملاک قرار دهیم، چه بسا برای پست و سمت ریاست جمهوری که یک مقام بسیار مهم و تأثیرگذار است، شماری از واجدین شرایط را در صف انتظار قرار داده­ایم.

هر چند با همین شرایط سنی و همین مدرک فوق لیسانس و معادل حوزوی آن نیز، راه برای کاندیدا شدن ده­ها هزار نفر و بیشتر باز است. بنابراین مشکل عمده و اساسی پیش روی کشور ما، چگونگی شناخت و حضور نخبگان است که بعد از پایان یک دوره و یا دو دوره ریاست جمهوری، تازه متوجه می­شویم که فردی صلاحیت و شایستگی دارد و یا ندارد و این نیز ناشی از عدم فعالیت­های سیاسی و حزبی در کشور است.

چرا که در فعالیت­های حزبی، هیچ حزبی اجازه نمی­دهد و نمی­خواهد که فردی با نداشتن شرایط کامل و کافی در عرصه سیاسی فعالیت کند، چرا که موقعیت حزب و اعتبارش را به خطر می­اندازد.

پس آنچه در نهایت و در تغییر و اصلاح قانون انتخابات باید مورد توجه و اساس قرار گیرد، حفظ حقوقی و شأن مردم و اقتدار کشور است وگرنه همین اصلاحات نیز دیر یا زود مورد نقد و بررسی قرار می­گیرند و چه بسا تغییر کنند.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها