چند روز پيش وزارت كشور تاريخ برگزاري انتخابات شوراهاي شهر و روستا، ميان دوره مجلس و خبرگان و رياست جمهوري را اعلام كرد. بر اساس اين خبر روز 24 خردادماه 92 همه ي اين انتخابات چند وجهي برگزار خواهد شد. البته اينكه كداميك از اين انتخابات مهم و در زندگي مردم تاثيرگذارتر هستند نيز به نوع نگرش و ديدگاه هاي مردم و صد البته به عملكرد هر نهاد و ارگان بر مي گردد،هر چند كه همه ي نهادها و ارگان ها براساس قانون اساسي در راستاي مردم سالاري تدوين گرديده اند اما براي تحقق و خواست مردم انتخابات شوراهاي شهر و روستا تا سال 1378 به يكي از مهم ترين دستاوردهاي دولت هفتم تبديل شد چرا كه تا آن زمان اين اصل قانون اساسي( انتخابات شوراها) تنها روي كاغذ آمده بود و اجرايي نشده بود به هر حال انتخابات شوراها در سطح كشور برگزار گرديد تا هزاران تن اعضاي آن در راستاي خدمت رساني به مردم به شوراها راه يابند. اما اينكه تا چه حد اين شوراها در راستاي مردم سالاري و احياي حكومت مردم بر مردم و كاهش مشكلات هر شهر و روستا موفق بوده اند يقينا نتايج بسيار متفاوت و ميزان رضايتمندي ها كاملا متنوع بوده است . به هر حال اين حقي است كه بايد به مردم داده مي شد و اين راهي بود كه مي توانست سرآغازي باشد براي شناخته شدن افرادي كه توانايي و لياقت هر چه بيشتري در راستاي تحقق مطالبات مردم داشتند. هر چند همان طوري كه ذكر شد ميداني بود تا در آن شايستگي ها و بي كفايتي ها به مرور مشهود گردد .
اما علي رغم حضور مردم در انتخابات 3 دوره ي شوراهاي شهر و روستا در سال 1389 براساس مصوبه اي در مجلس تحت عنوان تجميع برگزاري انتخابات و ادغام انتخابات رياست جمهوري با شوراهاي شهر و روستا عمر شوراي سوم نزديك به دو سال طولاني تر گرديد يعني به جاي آن كه انتخابات شوراي چهارم در اسنفدماه 90 (همزمان با انتخابات مجلس) برگزار گردد اين انتخابات با انتخابات رياست جمهوري (دولت يازدهم ) همان طوري كه ذكر شد در خردادماه 92 برگزار مي گردد. نتيجه اين تعويق و به نوعي 8 ساله كردن شوراي سوم شهر و روستاها همانند عملكردهاي متفاوت پيامدهاي مختلف نيز به دنبال داشته است . براي مناطقي كه مردم به قول معروف شناخت كامل وكافي داشتند و افراد بسيار كاردان و لايقي را در اين سمت قرار داده بودند و عملكرد آنان بسيار موفقيت آميز بود تشديد و يا تمديد دوره عضويت شان در شوراهاي شهر و روستاها نعمتي بود كه ثمره ي آن را مردم آن مناطق چيده اند اما بر عكس در مناطقي كه عدم شناخت و يا خداي نكرده اعمال نفوذها باعث شده بود كه افرادي كه از توان و شايستگي كافي برخوردار نبودند وارد اين شوراها شوند چه پيامدهاي ناگوار و دردناكي كه به دنبال نداشت طوري كه برخي از اين شوراها مورد بي اعتنايي و بي توجهي مردم نيز واقع شده اند. حتي خبر انحلال شوراهايي كه مورد بي مهري مردم واقع شده اند و اختلاف و كشمكش هاي محلي را در پي داشته اند نيز به گوش مي رسد . يقينا گر چه در اين اقدام مجلس كه عمر شوراي سوم شهر و روستا را افزايش داد عده اي سود برده اند اما برخي از مردم نيز ضررهاي جبران ناپذيري كرده اند . يقينا شايد اين براي اولين و يا آخرين باري باشد كه عمر و مدت دوره يك نهادي در كشور تمديد مي گردد اما مردم در كل ترجيح مي دهند چنين تصميماتي اتخاذ نگردد چرا كه ارزش و اهميت نهادي چون شوراهاي شهر و روستا با چنين اقدامي چه بسا كمتر و تاثيرگذاري ان در امور جاري مردم و مناطق مختلف كشور كمرنگ تر گرديد. اينكه در برخي نقاط به زحمت مردم نام و سمت اعضاي شوراي خود را به ياد دارند . شهرونداني كه در مواقعي از نزديك در صحنه بوده اند نشانه ي فراموشي عمومي نيست بلكه ناشي از دلسردي و ياس از عملكرد ضعيف و بي تفاوتي برخي اعضاي شوراهاي شهر مي باشد. يقينا هر عضو شورا مشكلات و گرفتاري هاي شخصي و شغلي خود را دارد اما اينكه در برخي شوراها گروهي به خودشان زحمت نمي دهند حتي در ساده ترين و پيش پا افتاده ترين گرفتاريهاي مردم نقش داشته باشند و اين فرصت خدمت به مردم را به فرصتي براي سودجويي و سوءاستفاده هاي خود تبديل كرده اند كاملا جز دلسردي و نااميدي ، جز انفعال و بي تفاوتي در برخي حوزه هاي انتخابيه شوراهاي شهر و روستا ، عملا پيامدي ديگر ندارد. اين كه برخي به خود زحمت نمي دهند حتي ماه ها و مدت باقي مانده به انتخابات دوره بعد (چه نامزد شوند و چه بخواهند براي هميشه كنارگيري كنند) هيچ تحركي و توجهي به خواست و مطالبات مردمي كه با هزاران اميد و دلخوشي به آنان اعتماد كردند از خود نشان دهند، چه پيامدي جز زدگي و نااميدي در برخواهد داشت ؟
يقينا در پايان چهار ساله دوره اول و دوره دوم عملكرد اعضاي شوراهاي شهر و روستاها باعث رونق و اميدواري به حضور مردم چه براي نامزد شدن و چه براي راي دادن گرديد اما انفعالي كه در برخي حوزه ها ناشي از تصميم مجلس به تعويق انتخابات شوراها گرديده علاوه بر مردم برخي از اعضا را نيز دچار رخوت و انفعال نموده يقينا روندي كه براي شكل گيري آن زحمات فراواني كشيده شد بار ديگر نياز به تلاش و بازنگري و بازسازي دارد . شايد نقش شوراها بعد از بيش 3 دوره و نزديك به 13 سال آن طور كه بتواند در خدمت مردم باشد جلوه داده نشده است . مردم دوست دارند و مي خواهند اعضاي شورا علاوه بر آن كه بر وظايف خود اشراف داشته باشند در حد توان كارگشا باشند با صدق و امانتداري كوشا باشند جاي تاسف است كه برخي اعضاي شوراهاي شهر و روستا به جاي برداشتن بار و برطرف كردن مشكلات پيش روي مردم و حوزه ي كاري شان به باري بر دوش مردم و سدي پيش روي توسعه شهر و منطقه شان مبدل گرديده اند و به جاي پاسخگويي به مردم به فكر زد و بند و ساخت و پاخت خود و شانه خالي كردن از مسئوليتشان هستند . اي كاش برخي از ما قدر اعتماد مردم را مي دانستيم .