آزادي مشروط فرصت و مجالي است كه پيش از پايان دوره محكوميت به محكومان دربند داده مي شود تا چنانچه در طول مدتي كه دادگاه تعيين مي كند از خود، رفتاري پسنديده نشان دهند و دستورهاي دادگاه را به موقع اجرا گذارند از آزادي مطلق برخوردار شوند. قانون گذاران بنا به دلايل متعددي آزادي مشروط زندانيان را پذيرفته اند.سياستگذاران كيفري آزادي مشروط را يكي از ابزارهاي مقابله با تكرار جرم شناخته و اميدوارند كه تهديد اجراي مجازات در مدت آزادي مشروط تغيير مطلوبي در رفتار محكومان پديد آورد.
همچنين اعطاي آزادي مشروط زندانيان را تشويق ميكند كه در مدت اجراي مجازات مستمراً از خود حسن رفتار نشان دهند. بر اين اساس آزادي مشروط وسيله اي براي حفظ و تأمين نظم در داخل زندان به شمار مي رود چرا كه زندانيان اين اميد را دارند كه از اين امتياز برخوردار شوند. ابراز رحم و شفقت نسبت به كساني كه با رفتاري نيكو آثار تنبه و پشيماني از خود بروز داده اند كاملاً سزاست. به خاطر اين كه عدالت كيفري وقتي با اصلاح بزهكاران تأمين شد، ادامه مجازات آنها بيهوده است.اولين شرط آزادي مشروط اين است كه متهم سابقه محكوميت قطعي به مجازات حبس نداشته باشد. طبق ماده38 قانون مجازات اسلامي، هركس براي بار اول به علت ارتكاب جرمي به مجازات حبس محكوم شود ميتواند به موجب حكم دادگاه از آزادي مشروط برخوردار شود. به عبارتي ديگر نداشتن سابقه محكوميت به طور مطلق در اين ماده، شرط استفاده از آزادي مشروط نيست بلکه محکوم علیه نباید سابقا به حبس محکوم شده باشد.
شرط دوم استفاده از آزادي مشروط اين است که مقداری از حبس توسط متهم طی شده باشد. اعطاي آزادي مشروط منوط به اين شرط است كه محكوم عليه نصف مدت مجازات حبس را گذرانده باشد و ملاك احتساب در اين موارد، مدت زماني است كه در حكم دادگاه قيد شده و به اجرا درآمده است؛ لذا همانطور که گفته شدآزادي مشروط فرصت و مجالي است که پيش از پايان دوره محکوميت به محکومان دربند داده مي شود تا چنانچه درطول مدتي که دادگاه تعيين مي کند از خود رفتاري پسنديده نشان دهند و دستورهاي دادگاه را به موقع اجرا گذارند از آزادي مطلق برخوردار شوند. فکرآزادي مشروط زندانيان مربوط به قرن نوزدهم است. اعطای آزادي مشروط مرحله پيشرفته سيستم جديد اجراي مجازات در جهت تاديب و تهذيب اخلاقي محکومين است. قانونگذار براي زندانياني که از خود حسن رفتار نشان دهند، اين امتياز را قائل مي شود که آنها بتوانند پس از سپري شدن مدت معقولي، آزادي خود را به دست آورند.استفاده از اين شيوه ، با توجه به محاسن عمده اي که دارد و زنداني را از زندان ومعايب آن دورمي سازد، ازطرف علماي مکتب دفاع اجتماعي نوين مورد استقبال واقع شده است .
مارک آنسل از اين نهاد بعنوان تدابير مبتني بر مسامحه و اغماض در مورد »بزهکاران سزاوار و شايسته است « ياد مي کند. آزادي مشروط سابقه نسبتاً طولاني دارد . مبنا و اساس آزادي مشروط که طريقه انگليسي است بدواً در مورد محکوميني که به مستعمرات انتقال مي يافتند اجرا شد. اجراي آزادي مشروط يکي از موارد مهم تشويق زندانيان به کار، حفظ نظم و آرامش، حسن سلوک وخوش رفتاري با ديگران محسوب مي شود و از اثرات سوء محيط زندان تاحدودي جلوگيري کرده و در اصلاح و تربيت زندانيان نيز دربين مرحله زندان وآزادي بسيار موثر و مفيد است .اعطای آزادي مشروط يک نوع گذشت و بخشش،کرامت وسخاوت مقامات قضائي محسوب نمي شود؛ بلکه يک نوع حقي است که قانونگذار به حائزين شرايط اعطا کرده و مرحله اي از اجراي روشهاي اصلاحي و تربيتي محسوب مي شود.
جداي از آنکه آزادی مشروط باعث کاهش جمعیت زندانیان و نیز کاهش هزینههای دولت میگردد تاثير بسيار مثبتي بر عملکرد فرد زنداني مي گذارد و او ضمن تلاش براي تغيير در اخلاق و رفتار خويش، براي ورود به اجتماع آماده مي گردد. به اعتقاد گارو آزادي مشروط کليد زندان را به دست زنداني مي دهد و ترس رجعت به زندان، او را به کردار نيک تشويق ميکند. اين قاعده داراي دو فايده است: يکي آنکه آزادي عامل رفورم در اجراي مجازات است. ديگر آنکه آزادي مشروط زندانيان را براي بازگشت به مقام و طبقه اجتماعي قبلي خود مهيا مي سازد. از ديدگاه مکتب تحققي، اعمال نظام نامعين مجازاتهاي کيفري براي دفاع جامعه از حالت خطرناک ايجاد شده، با اصلاح و بازپروري محکوميني که قابل اصلاحند، پايان ميپذيرند، مکتب دفاع اجتماعي هم تلاش دارد با استفاده از شيوههاي گوناگون، با اصلاح تدريجي محکومين، آنها را به جامعه بازگرداند. نهاد آزادي مشروط دستيابي به اين مهم را تسريع مينمايد.
ادامه دارد...