زمین میلیاردها سال است که به گردش خودش در فضا ادامه داده است. گردشی که بینهایت روز و شب را یکی بعد از دیگری و پیوسته ایجاد کرده است. اما گاهی روزی و یا شبی خاص میشود، نه آنکه برای زمین آن روز یا شب تفاوتی داشته است، که برای ما آدمها دارای معنا و مفهومی خاص گردیده است.
هر چند تولد ما آدمها مصادف با تولد زمین و دیگر مخلوقات نبوده است، اما انسان خودش را صاحب این کره خاکی و هر آنچه در آن است میداند و البته به ماورای زمین نیز چشم دارد. اما گاه این آدمها خیلی خودخواهانه تلاش میکنند که دنیا را حتی بعد از مرگشان تحت تأثیر خود قرار دهند. خلاصه آدمها را در سراسر جهان، فریب میدهند. هرچند نمیتوان گفت که همه آدمها را بازی میدهند، اما شمار کسانی که فریبشان را میخورند هم کم نیست.
در طول تاریخ کم نبودهاند افرادی که تلاش کردهاند نامشان بر سر زبانها بیفتد و بماند. البته این کار را با عوام فریبی و رمالی و گاهی هم با رویداد و حوادث دلخراش و ناگوار انجام دادهاند.
هر چند هر یک از این آدمها به نوعی رسوا و یا مغلوب حقایق شدهاند، اما باز و هر از مدتی از نقطهای، فرد و یا افرادی خبرساز میشوند و از آنجایی که عصر ما عصر ارتباطات و اطلاع رسانیهاست، وسعت و سرعت پوشش اخبار ادعاهای برخی بسیار گسترده و زیاد است.
متأسفانه و بدبختانه رویکرد برخی افراد خودخواه و جویای نام و ابزار کارشان، جز مرگ و نابودی چیز دیگری نیست. برای همین بلافاصله در دنیا نام چنین افرادی شهره عام و خاص میشود. هر چند که چند ساعت و یا چند روزی بیشتر در خبرهای خبرگزاریها جا ندارند، اما همان طوری که گفته شد تلاش برای شهرت و جهانی شدن بیوقفه ادامه داشته و دارد.
سال گذشته خبر کشتار بیش از 70 نوجوان و جوان در نروژ، مدتی ذهن مردم جهان را متوجه قاتل آنان کرد. امسال کشتار در دبستانی در آمریکا، باز چند روزی افکار عمومی را معطوف آن حادثه کرد. از این قبیل اتفاقات کم و بیش در طول حیات و تاریخ بشر به عناوین و شکلهای مختلف رخ داده و بدبختانه میدهد که مرگ و نابودی در این عرصه، حرف اول را زده و میزند.
اصولا چنین افرادی جز به نیستی و انهدام، به چیز دیگری نمیاندیشند. حالا اگر دستشان به جان آدمها نرسید، طرح و برنامه دیگری را دنبال میکنند و در این راستا از فکر و عقیده دیگران برای ترساندن آدمها کمال استفاده را میبرند و از آنجایی که نقطه ضعف آدمها جانشان است، یعنی هر وقت بحث به خطر افتادن جان در میان آمد، خیلیها میترسند، طوری که برخی از اعتقاد و باورهایشان نیز برای چند صباحی بیشتر زندگی کردن میگذرند. همین نقطه ضعف آدمها هم وسیله سودجویی و سوء استفاده کردن برخی گردیده است. حتی گاهی فقط با حرف نابودی، عدهای رنگ از رخسارشان میپرد و خلاصه به اعتقاد و باورهایشان پشت میکنند.
وقتی بحث مرگ و مردن در میان میآید، این حقیقتی است انکار ناپذیر، مرگی که در برگیرنده همه آدمها و زمین و زمان هم خواهد بود و اینکه کسانی ادعای نابودی همه چیز را در زمانی مشخص میکنند نیز ناشی از این واقعیت است. اما هر موجود زندهای پس از گذشت مدت زمانی که توان جسمیاش تحلیل رفت، خواهد مرد و فقط خودش خواهد مرد. همان طوری که میلیونها سال پیش به دلایل علمی و حدس و گمانهای پیرامون آن، دایناسورها نابود شدند، اما از آن پس تاکنون زمین چرخیده است. تغییر در گونههای مختلف حیوانات و حتی انسان، پدید آمده است و تاکنون زندگی ادامه داشته است.
آدمها تنها زمان و مدت کوتاهی نسبت به مدت خلقت زمین و آسمان و کهکشانها و... ساکنین این کره خاکی بودهاند، مدت زمانی که انسانهای اولین و جاهل به مرور و به لطف و عنایت پروردگار، به معرفت و کمال دست یافتهاند و در راه رسیدن به تعالی گام برداشتهاند و به خوبی دریافتهاند که خداوند خالق عالم است و نظم و حکمت بر این عالم حاکم است.
خداوند به اذن و اراده خودش دنیا را آفریده است و انسان هم یکی از آفریدههای اوست. پس این دنیا و این هستی تا زمانی که او بخواهد و اراده کند خواهد ماند. این اعتقادی است که در میان همه مؤمنان به یکتاپرستی و پیروان همه ادیان و مذاهب وجود دارد اما گاه علیرغم اعتقاد راسخ به این اصل، همین اعتقاد به پایان دنیا و به قول معروف مرگ هستی و نابودی زمین، حتی بین پیروان برخی ادیان به بازی گرفته میشود و چنان در مغز برخی افراد ساده لوح جا میاندازند که امروز و فردا دنیا تمام خواهد شد و چه غم انگیز است که آدمهایی که از راز و شگفتیهای اطراف خود بیخبرند و حتی نمیتوانند آینده و زندگی خود را پیش بینی و یا پیش گویی کنند، گاه از باورهای مردم و اعتماد آنان چنان سوء استفاده میکنند که گویا آنان از ماورای طبیعت و علم غیب خبر دارند.
کسانی که مثل همه آدمها، نیازهای شهوانی و جسمی و عاطفی دارند و تحمل سیری و گرسنگی را ندارند، همانند مادی گراها عمل میکنند.
کسانی که ایجاد جهان را تصادفی میدانند و دنبال یک تصادف برای پایان آن میگردند، مطرح کردن پیش بینی به نقل از نوستراداموس یا قوم کهن مایا برای نابودی و آخر دنیا در روز 21 دسامبر 2012 مصادف با شب یلدای(30 آذر 91) ایرانیان نیز چیزی بیشتر از بازی و سر کار گذاشتن نبود و بر اصل دروغ هر چه بزرگتر، باور کردنش آسانتر، این سیاه بازی در همه جای جهان واکنشهایی داشت و متأسفانه برخی چیزی را باور کردند که با اعتقادات دینی و مذهبیشان در تضاد کامل بود. چرا که درک و فهم درست و منطقی و معقولی از پایان دنیا و پایان کار آدمها نداشته و ندارند. هر چند که بسیاری به این پیش بینی پیش گویی توجهی نکردند، اما واقعیت و حقیقت امر این است که روزی دنیا به آخر خواهد رسید و آن روز به صلاح و اراده و اذن پروردگاری است که خود خالق جهان بوده است.
سال 1+ 2012 آمد، سالی که برای برخیها آغازی مثل هر سال میلادی داشته و دارد ولی برخی هنوز که هنوز است تحت تأثیر القائات و اعتقادات به بازی گرفته شده، آمدنش را باور ندارند.
سال 2013 میلادی بر همه پیروان حضرت عیسی مسیح(ع) مبارک باد. امید که پیروان همه ادیان الهی با عشق به خداوند یکتا و به امید بهرهمندی از کراماتش در راستای کسب معرفت و تعالی گام بردارند و شکرگزار نعمات و خوان گستردهاش باشند.