جلسات مجلس عموما و در کل به صورت علنی (آشکار) برگزار میگردد. گهگاه هم به دلایلی (امنیتی و حساس) غیرعلنی برگزار میگردد. وقتی جلسه علنی است، مردم از طریق رادیو به راحتی قادر به شنیدن مباحث و سخنرانیها هستند و خیلی سریع و بدون واسطه در جریان رویدادهای مجلس قرار میگیرند. مطبوعات و رادیو و تلویزیون هم به طور شفاف اگر بخواهند میتوانند اطلاع رسانی کنند. اما اگر جلسهای به صورت غیرعلنی (پشت در بسته) برگزار گردید، ضمن آنکه مردم ارتباطشان با مجلس قطع میشود، رسانهها و مطبوعات نیز خبررسانیشان براساس حدس و گمان و خبر گرفتن از این نماینده و آن نماینده و نهایتا سخنگوی مجلس انجام میشود.
خوب در این موقع بازار شایعات هم داغ میشود. عواقب آن هم تناقض گوییهایی است که گهگاه شنیده میشود. پس بهترین کاری که مجلس و نمایندگان انجام میدهند، برگزاری جلسات علنی است، مگر زمانی که واقعا مسایل خاصی در میان باشد که آن نیز باید به نفع کشور و مردم باشد.
و اما بحث نحوه کار مجلس از آن سو مورد توجه قرار گرفت که بارها طی این چند ماه، مجلسیها در چند نوبت خواهان حضور احمدی نژاد و یا اعضای کابینهاش در مجلس برای پارهای از توضیحات بودند. لازم به ذکر است از وظایف مجلس، همانا کشاندن اعضای کابینه و رییس دولت به مجلس و تقاضای پاسخگویی است که اگر قانع نشد منجر به استیضاح و برکناری (رأی عدم اعتماد) هم ممکن است گردد. به هر حال صرف نظر از اینکه این دو مجلس هشتم و نهم چقدر در مواقعی در مقابل عملکردهای غیراصولی دولت کوتاه آمدهاند، که خود جای بحث دارد، باید اشاره کرد که طی ماههای گذشته حضور وزیران هم در کاهش مشکلات کارساز نبود و همین امر نیز به تقاضا از احمدی نژاد به حضور در مجلس منجر شد که در هر دو مورد، ایشان به مجلس نرفت. تا اینکه در بیستم دی ماه، رییس دولت، خود تقاضای حضور در مجلس را داد که به شرط شنیدن حرفهای نمایندگان مجلس با آن موافقت کرد و قرار روز چهارشنبه 91/10/27 گذاشته شد که بعد از مدت درخواستی احمدی نژاد و ساعتی که ایشان به مجلس میروند، تعداد هشت تن از نمایندگان سؤالاتی را مطرح کنند و دولت به آنها پاسخ دهد.
جلسه هم علنی اعلام شد و خلاصه طبق معمول دسترسی به آنچه در مجلس گذشت برای همه شهروندان و اصحاب قلم و خبرنگاران رادیو و تلویزیون ممکن گردید. امید بسیاری از مردم هم به این جلسه و سخنرانی احمدی نژاد معطوف شده بود تا شاید راهکار و پیشنهادهایی برای رفع مشکلات موجود مردم و کشور ارایه گردد.
اما سخنرانی باز مثل همیشه توأم با گلایه و البته تعریف و تمجید از مردم و بیان توانمندیهای کشور آغاز شد و راهکارهای تکراری و البته گفتن از دشمنیها، بخشهایی از صحبتهای احمدی نژاد بود. هر چند موضوع و مطلب جدید در این جلسه و حضور در مجلس تأیید اثر تحریمها بر اقتصاد کشور بود و هر چند که ایشان باز اشاره نمود که از پس از توطئه نیز برخواهد آمد. خوب در مجموع سخنرانی و بیانات وی (احمدی نژاد) طبق زمان درخواستی و تا کلام آخر زده شد و در حالی که تعدادی از نمایندگان خود را برای طرح سؤالاتشان آماده میکردند، ایشان نه تنها در مجلس نماند، که وزیرانی را که همراه داشت نیز با خود برد. گویا کاری واجبتر از پرسش و پاسخ و جوابگویی به نمایندگان مجلس (خانه ملت نشینها) داشت.
البته در میان صحبتها و سخنرانی خود احمدی نژاد صحبت از همدلی و گفتگو و همکاری دولت و مجلس برای از بین بردن توطئههای خارجی و کاهش مشکلات میکرد. نکتهای که نه تنها برای نمایندگانی که ترک کردن ناگهانی مجلس تا حدودی دلخور شده بودند، که برای مردم هم مبهم است این است که اولین شرط رسیدن به تفاهم و توافق و همکاری، مگر گفتگو و تبادل نظر نیست؟
بنابراین گفتن بدون شنیدن، همانا تقاضای پذیرفتن بدون قید و شرط طرح و یا پیشنهادهای دولت توسط مجلس است. هر چند که در پایان همان روز چهارشنبه، سخنگوی پارلمان دولت اعلام کرد که احمدی نژاد، نمایندگان را برای روز سوم بهمن به صرف شام دعوت میکند و در آن جلسه صمیمی، به نظرات و پیشنهادهای نمایندگان گوش خواهد داد، اما معلوم نیست چرا دولت در صحن مجلس بدون هزینه کردن بودجه پذیرایی از نمایندگان، حاضر به گفتگو با آنان نشد؟
شاید هم نگران آن بود که بعد از سخنان شیرین و پر از وعدههای احمدی نژاد، سخنان نمایندگان از حلاوت آن بکاهد. به ویژه آنکه مردم، قاضی های خوبی برای قضاوت هستند. به هر حال این بار نیز احمدی نژاد به مجلس رفت و سخنانش را گفت و درددلهایش را کرد، اما باز برای شنیدن ارزشی قایل نشد و باز این مجلس بود که از حقوق خود طرف نظر کرد و گفت و شنود به انعکاس نظرات در رسانهها و مطبوعات از سوی مجلسیها و دولتیها تبدیل شد.