ماههای پایانی دولت دهم شباهت زیادی با مدت زمان مشابه در دولت نهم دارد. در آن زمان (اسفند 87) احمدی نژاد فعالیتهای انتخاباتی خود را غیرمستقیم علاوه بر سفرهای استانی، در تلویزیون آغاز کرد. تفاوت آن موقع با این زمان در این است که در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری به دلایل محدودیت قانونی، ایشان نمیتواند در انتخابات شرکت کند و تنها میتواند به حمایت از شخص و یا گروه خاص و یا کاندیدای مورد علاقه خودش بپردازد.
خوب برای ادامه چنین روندی، باید جایگاه و میزان رضایت عمومی از وی نیز برجسته و قابل قبول باشد. بنابراین نشستهای مطبوعاتی و گفتگوهای رادیو تلویزیونی در این امر بسیار تأثیرگذار خواهند بود. پس طی ماههای پایانی روی آوردن رییس دولت به رادیو و تلویزیون که میتواند به عنوان پربیننده ترین وسایل ارتباط جمعی هم قلمداد شود، شاید وی را برای جلب نظر مردم یاری دهد.
از این رو شنبه شب 91/12/5 باز رییس دولت در تلویزیون ظاهر شد و به گفتگو درباره مسایل مختلف کشور پرداخت. البته آنچه طی این مصاحبه مطرح و درباره آنها گفتگو شد و به نوعی گفتگوی چند جانبه با خبرنگاران بود، باز حول مسایل مختلف (تکراری) همچون دفاع از دولت و هدفمندی یارانهها و گفتن از کارشکنیها در اجرای سیاستهای دولت و دفاع از حقوق مردم و کشور و عدالت بود. هر چند طی روزهای اخیر همچنان افزایش قیمت اقلام مورد نیاز و خوراکی مردم از گوشت تا پیاز، داشت رکورد زنی میکرد، اما آنچه در این گفتگو مورد توجه رییس دولت قرار گرفت صحبت از بودجه، افزایش حقوقها و کاهش قیمت مسکن و البته افزایش افسار گسیخته قیمت خودرو بود.
هر چند صحبت درباره آنچه که در بازار خودرو و اجحافهایی که در حق مردم صورت گرفت نیاز به بحثهای پیچیده فنی و اقتصادی دارد، اما در حد و اندازههای همین گفتگو نیز میتوان درباره آن گفت و یا نوشت. نکتهای که بسیار تعجب انگیز است پیامدهای گفتگوها و مصاحبههای اعضای کابینه و شخص احمدینژاد است که فردای آن یا منجر به افزایش قیمت و تورم میگردد و یا اینکه عابر بانکها شلوغ میشوند.
خوب این بار نیز از نخستین ساعات روز یکشنبه، این عابربانکها بودند که به خاطر واریز عیدانه 85 هزار تومانی و عیدی بخشی از حقوق بگیران، مورد هجوم قرار گرفته بودند.
به هر حال با پایان یافتن این گفتگو که بخشی از آن با تأخیر پخش شد، عدهای آن شب برایشان حکم شب یلدا (البته بدون آجیل و پسته و شیرینی) داشت که این چنین شتابان برای طلوع آفتاب و دریافت مبالغ واریزی در انتظار ماندند.
اما صرف نظر از شلوغی صفهای عابر بانکها، آنچه در کل از سخنان احمدی نژاد میتواند در این برهه از زمان مورد نقد و بررسی قرار گیرد، این است که چرا مدتهاست بسیاری از مسئولین، حرفهای رسانهها و مطبوعات را تکرار میکنند و این وسط نقش و جایگاه برخی از مسئولین به ویژه اعضای دولت و رییس دولت برای برخورد با مشکلات پیش روی مردم در چه حد و اندازه است؟
آیا دولتی که رییس آن (احمدی نژاد) بارها خودش را به عنوان دومین فرد معرفی کرده و میکند، در برخورد با مشکلات باید همان واکنش و موضع گیری را داشته باشد که هر شهروندی میتواند انجام دهد؟
شاید طی سال گذشته در برخورد با مشکلات، بارها و بارها موضع گیریهای جورواجوری از سوی برخی از مسئولین شده باشد. شاید برخی طی همین چند ماه گذشته در نگاه و دیدگاهشان و بیان آنها تغییراتی داده باشند، اما جایگاه یک فرد مسئول با شهروندان عادی و منتقدان کاملا متفاوت و انتظارات نیز بسیار متمایز است.
یعنی یک شهروند میتواند بگوید قیمت خودرو خیلی گران و غیرمتعارف است، روزنامه نگار میتواند نظرات و دیدگاهها را انعکاس دهد، ولی مسئول باید با توجه به اطلاع و شناخت خود و قدرتی که دارد، نسبت به برطرف کردن مشکل و رضایت عمومی گام بردارد.
و اما در رأس مسئولین در قوه مجریه (دولت) رییس دولت قرار دارد که باید با سیاست گذاری و نظارت در برخورد با مشکلات و معضلات پیش روی مردم کوشا باشد و گام بردارد.
حالا که از جایگاه و نقش بیشتر دولت گفته شد، آیا گفتن از گرانی غیرمتعارف خودرو و گله کردن از خودروسازان، توجیه دارد و قابل قبول است؟
آیا اولین سؤالی که پیش روی مردم و مخاطبین قرار میگیرد این نیست که چرا دولت در این راستا کاری نکرده است؟
آیا بیننده تلویزیون از خودش نمیپرسد چند درصد از گرانی خودرو ناشی از سیاستهای پولی و ارزی دولت است؟
یقینا امروز بیش از هر زمانی، مردم شناخت و آگاهی دارند. بیش از هر زمانی به سبک و سنگین کردن سخنان و صحبتها میپردازند. شاید شماری از مردم به پای عابربانکها کشانده شوند، اما همین مردم دوست دارند که جایگاه و منزلت مردم بیش از پیش و بیش از هر زمانی حفظ شود.
شاید استفاده از عابر بانک و دیگر خدمات الکترونیکی در همه جای دنیا امری عادی و معمول باشد، اما هجوم بخشی از شهروندان در یک زمان خاص (ساعاتی بعد از اعلام واریز یارانهها و یا عیدانه) نشان از فشار بر بخش عمدهای از جامعه دارد.
یقینا اگر احمدی نژاد در گفتگوی خبری در شنبه شب، سخن از دفاع از حقوق اقشار آسیب پذیر و شیرین کردن کام مردم میگفت بهتر بود، اما حقوق مردم و کام آنان نه با عیدانه پیش بهاری شیرین میشود و نه با یارانه اسفند ماه که پیش بهاریتر است.
آنچه موجب رضایت و آرامش مردم خواهد شد، همانا ثبات در بازار و گره گشایی از مشکلات پیش روی آنان است. پیش بهار بیبهار مانند پیش غذای بیغذاست.