عشق به وطن و سرزمین، عشق پاک و خالص و حقیقی و واقعی است. چون عشق به خانه و کاشانه است، عشق به حریم و حرمتهاست. عشق به وطن عشقی پویا و ریشه دار است، تاریخ ملتها گواه این حقیقت است که مردم برای حفظ میهن خویش، چه جانبازیها و رشادتها که انجام ندادهاند.
در تاریخ معاصر ما و در جنگ عراق علیه ایران، مردم با عشق به میهن، حماسهها خلق کردند و دشمن را با خفت و زبونی به عقب راندند. اما تنها این عشق در دفاع از آب و خاک نیست، در عرصههای مختلف هنری، ورزشی، علمی، فرهنگی و... مردم هم برای پویایی کشورشان تلاش میکنند و هم از افتخارات حمایت میکنند. هر جا که نام ایران برده میشود و پرچم سه رنگ آن به اهتزاز درمیآید، موجب افتخار و مباهات عاشقان راستین سرزمین ماست.
در این راستا گاه چشمانمان را بر ضعفها میبندیم که میتواند زبان بار باشد. برای نمونه سال گذشته که در آسیا و در عرصه ورزش فوتبال، چهرهها و بازیکنان و سازمانهای برتر معرفی شدند، انتظار مردم ما این بود که بازیکنان کاندید شده به عنوان بهترینها معرفی شوند که واقعا لیاقت و شایستگیشان بر کسی پوشیده نبود. اما در میان ناباوری، این فدراسیون فوتبال ما بود که به ریاست کفاشیان به عنوان فدراسیون برتر سال 2012 از سوی فدراسیون آسیا انتخاب شد. یقینا اینکه نام ایران باز مطرح و برده میشد جای خوشبختی داشت، اما بسیاری از دست اندرکاران و دوستداران و کارشناسان به این انتخاب به دیده تردید نگاه کردند و در مورد آن قلم فرساییها کردند. اما آنچه جلوی انتقاد از این انتخاب در داخل را گرفت، همانا عشق به وطن بود.
اما در آن زمان چرا انتخاب فدراسیون فوتبال ایران تا حدودی غیر منتظره و سؤال برانگیز بود؟ پیش از اعلام برترین آسیا تیم ملی فوتبال کشورمان در لبنان در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2014 نتیجه را یک بر صفر به تیم لبنان واگذار کرده بود که در طول تاریخ فوتبال ایران بیسابقه بود. از آن بدتر در ورزشگاه آزادی باز تیم ملی نتیجه را به ازبکستان واگذار
کرده بود. از طرفی لیگ فوتبال ما، یکی از سالهای ناموفق خود را در داخل و بازیهای آسیایی پشت سر گذاشته بود. چند سالی بود که در رقابتهای آسیایی چون جام ملتها نتیجه قابل قبولی به دست نیامده بود، وضعیت تیمهای شرکت کننده در لیگ برتر و اختلاف و درگیریها در تیمها بسیار بالا گرفته بود. بدهی برخی باشگاهها به بازیکنان و مربیان به معضل در فوتبال کشور تبدیل شده بود. مشکلات تیمهای بزرگی چون پرسپولیس و استقلال که طی این سالها همیشه درگیر حاشیهها بودهاند دلالت بر عدم پیگیری و رسیدگی به اوضاع آنها داشت. حضور تیمهایی که حتی زمین برای بازی نداشتند در لیگ برتر خود حکایت از اوضاع نابسامان برگزار کنندگان لیگها داشت. هنوز که هنوز است یک ورزشگاه سرپوشیده (حتی ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی) در کشور وجود ندارد. یک برنامه مدون برای برگزاری مسابقات ارایه نمیشود.
پیش از معرفی برترین فدراسیون فوتبال و انتخاب فدراسیون فوتبال ما مدام از بلاتکلیفی برگزاری مسابقات جام حذفی سخن رانده میشد، برای حضور در مسابقات مقدماتی جام جهانی کسی به عنوان مربی در استخدام و در اختیار گرفته شد که چیزی جز حاشیه به فوتبال ما تزریق نکرده است. نتیجه ضعیف و باز در اما و اگر قرار دادن تیم ملی و قهر و یا تحقیر بازیکنان، بخشی از عملکرد ضعیف مربی تیم ملی ماست. کنار گذاشتن بهترینها از تیم ملی و پرداختن به آنچه که فدراسیون سالهاست انجام میدهد، تیم ملی ما را در آستانه حذف شدن قرار داده است.
ناداوریها و تنبیه تماشاچیان و بازیکنان، بخش دیگری از عملکرد ناموفق فدراسیون فوتبال ماست، آن هم در دورهای که برای رشد و توسعه ورزش در کشور، دولت، وزارتخانه ورزش و جوانان را تأسیس کرد. اما هرچه شد و در حال انجام است، خودرأیی و غرور مسئولین در این عرصه مهم و افتخار آفرینی داخلی و بین المللی است.
در حالی که لیگ 92-91 در حال پایان است، باز اما و اگر برای تعداد تیمهاست، باز نادیده گرفتن اعتراضات به برنامههای ارایه شده برای بازیهای لیگ و جام حذفی و حضور و شرکت تیمها در جام ملتهای آسیا 2013 - 2012 بوده و هست هیچ چیز در این فدراسیون تغییر نکرده است و آقایان هستند که میخواهند نظرات و قدرتشان را بر مردم و ورزشکاران تحمیل کنند.
وقتی کفاشیان بعد از باختهای تیم ملی از لبنان و ازبکستان با صراحت میگوید یکی دو باخت، تأثیری بر تغییر رییس فدراسیون (ایشان) ندارد، باید پرسید چه چیز جز عملکرد مثبت و قوی در عرصه افتخار آفرینی ورزش ملاک است.
واقعا جای تأسف است که ظرف کمتر از ده روز طی برگزاری شش مسابقه در هفته سوم و چهارم بازیهای باشگاههای آسیا، تیمهای ما متحمل 5 باخت در 6 مسابقه از عربستانیها شدند و این تنها نتایج تحقیرآمیزی است که قدرت و افتخارات فوتبال ما را زیر سؤال میبرند.
به راستی با چنین عملکرد ناموفق و ضعیفی که ناشی از سوء مدیریت مسئولین فوتبال ما و بخصوص فدراسیون فوتبال دارد، آیا انتخاب فدراسیون فوتبال ما به عنوان برترین سال گذشته نشان از لیاقت و شایستگی دارد؟
ای کاش این آقایان به رهنمودها و انتقادات و نظرات صاحب نظران و کارشناسان توجه داشتند تا بیش از این جامعه ورزشی و بخصوص فوتبال ما و مردم عزیزمان زیان نمیدیدند.
یقینا در حالی که همه دلها برای ایران میتپد و همه چشمها به بازیهای باقیمانده مقدماتی جام جهانی دوخته شده است، این تأسف بار نیست که مربی تیم ملی ما دنبال بازیکن میگردد و بابت لجاجت، برخی از بهترین بازیکنان و از جمله دروازهبان تیم ملی را کنار گذاشته است؟
یقینا پیامد چنین حرکتهای مغرورانه که تحقیر مردم ایران و بازیکنان ایرانی را به دنبال دارد، در راستای افتخارآفرینی برای ایران و مردم وطن پرست ایران نیست.