از قدیم گفته اند که هر آغازی را پایانی است یا بهتر بگوییم هر آمدنی، رفتنی را به دنبال دارد. اما چه خوب است که آمدن با عزت و رفتن با افتخار همراه باشد به ویژه آنکه در این آمدن و رفتنها، نقش آدمها (مردم) میتواند بسیار سرنوشت سازی باشد. آنجایی که از آمدنها حمایت میکنند و در مقابل از رفتنها احساس دلتنگی میکنند و شاید هم برعکس.
و اما روزهای مراجعه و ثبت نام نامزدهای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری رسید و تا پایان ساعت قانونی کار (6 بعدازظهر روز شنبه 92/2/21) قریب به 686 نفر ظرف این 5 روز به وزارت کشور مراجعه و ثبت نام کردند. از این تعداد 30 تن یعنی معادل 4 درصد بانوان و 656 تن یعنی 96 درصد آقایان بودند.
در این میان افرادی که سمت و مقام داشتهاند صادق واعظ زاده، کامران باقری لنکرانی، محمد سعیدیکیا، حسن روحانی، مصطفی کواکبیان، حسین نصیرزاده، حسن سبحانی، محمد غرضی، باقر خرازی، علی فلاحیان، روحالله احمدزاده کرمانی، محمدرضا عارف، غلامعلی حداد عادل، اکبر اعلمی، علیرضا زاکانی، علیرضا علیاحمدی، محسن رضایی، داوود احمدینژاد، جواد اطاعت، محمدباقر قالیباف، پرویز کاظمی، محمدحسن ابوترابیفرد، علیاکبر جوانفکر، ابراهیم اصغرزاده، ابوالحسن نواب، طهماسب مظاهری، مسعود پزشکیان، علیاکبر ولایتی، منوچهر متکی، رامین مهمانپرست، محمد شریعتمداری، سعید جلیلی، صادق خلیلیان، قدیری ابیانه، محمدرضا رحیمی، اسفندیار رحیم مشایی و اکبر هاشمی رفسنجانی از چهره های شناخته شده به حساب میآیند و یکی به مقام ریاست جمهوری خواهد رسید.
هر چند از همین جمع هم تعداد بسیاری کنار زده خواهند شد و یا براساس توافقهای حزبی و گروهی قرار است به نفع ائتلاف تشکیل داده شده شان کنار روند، اما هضم این تعداد نامزد برای انتخاباتی به این اهمیت، کمی غیرمتعارف است. چون روز برگزاری انتخابات در مجموع و براساس تأیید صلاحیتها همچون دوره های قبل رقابت بین 3 تا 5 نفر خواهد بود. بنابراین ثبت نام در چنین وسعتی و با چنین رویکردهایی نشان از عدم فعالیت سیاسی شایسته و گسترده در سطح کشور دارد.
اینکه برای این دوره (انتخابات ریاست جمهوری یازدهم) چهره هایی از درون دولت، نمایندگان مجلس، رییس جمهور اسبق، مشاور رییس جمهور، وزیران و تعدادی به عنوان اصلاح طلب و عمدتا نیروهایی از طیف اصولگرا شرکت کرده اند و یا در مراحل اولیه و مقدماتی حضور دارند شکی نیست، اما آنچه در عمل رخ خواهد داد، آیا منجر به رقابت مطلوب بین همه طیفها و گروه های سیاسی خواهد شد سؤالی است که برای پاسخش باید تا روزهای پایانی برگزاری انتخابات صبر کرد.
هرچند به نظر می آید شانس طیفی که نامزدها و چهره های شناخته شده تری نسبت به دیگر گروه ها دارند، بیش از نیروهای حامی دولت و یا چهره های کمتر مطرح اصلاح طلبان است.
اما چنین بلاتکلیفی در عرصه سیاسی، خود جای بحث دارد. چرا بعد از بیش از سه دهه به جای فعالیتهای گسترده سیاسی در قالب احزاب و تشکل های سیاسی روند فعالیتها غیرمتمرکز و حتی مبتداگرایانه است؟ چرا ائتلافها به جای حزبی و گروهی به صورت ائتلاف افراد شکل گرفته افرادی که همه در یک خط و جناح فعالیت دارند؟ برای مثال ائتلاف 1 + 2 (قالیباف، ولایتی و حداد عادل) که از طیف اصولگرایان هستند و در ادامه راه قرار است به یک کاندیدا منتهی شود، نمیتواند ائتلافی فراگیر و دربرگیرنده گروههای سیاسی خود اصولگراها باشد.
میل و اشتیاق کاندیدا شدن در این حد و در این دوره نسبت به دیگر دوره ها خود نیز شگفتی ساز بوده است. حال باید دید این شور و شوق ناشی از عملکرد دولت بوده است و یا ناشی از کوتاه آمدن نیروها و نهادهای ناظر بر عملکرد دولت، که عده ای را به این رقابت کشانده است؟
به هر حال با توجه به آنچه تا امروز در عرصه انتخابات ریاست جمهوری پیش رو رخ داده است، ضرورت ایجاب میکند که بیش از همیشه برای رفع مشکلات و برگزاری یک انتخابات حرفهای گام برداشته شود.
شاید کوتاهی و روزمرگی دولت نهم و دهم به این مشکلات دامن زده باشد که هرکسی حال با هر شعار و انگیزه ای شانس و فرصت آن را یافته باشد که پا به این رقابت بگذارد. در حالی که دولت میتوانست با توجه به قانون احزاب، فرصت فعالیت گروه های سیاسی را در راستای حرفهای برگزار کردن انتخابات در کشور فراهم کند واقعیتی بس انکار ناپذیر. اما در عمل آنچه طی دولتهای احمدی نژاد در راستای فعالیتهای سیاسی رخ داد، ایجاد یک دوگانگی و رقابت در طیف اصولگرایان بود. بعد هم با اعتبار بخشیدن به نیروهایی که در بدنه دولت قرار دارند به جای ایجاد احزاب، تشکیل نیرو و تشکل حامیان دولت را داد.
به هر حال بسیاری از این کاندیداهای ناشناسی که فاقد شرایط مصوب هستند، از صحنه رقابتها به کنار میروند و بسیاری از نزدیک به 40 تن از چهره هایی که دارای سمتهای اجرایی اداری در قوه های مجریه، مقننه و نهادهای وابسته به دولت بوده اند نیز عرصه رقابتهای انتخاباتی را به نفع چند کاندیدای مطرح و شناخته شده تر، ترک خواهند کرد و آن تعدادی که در روز انتخابات در عرصه خواهند ماند میتوانند نمایندگانی از طیف اصولگرایان، حامیان دولت و شاید کاندیدایی از اصلاح طلبان باشند.