همیشه جذب و به کارگیری نیروی متخصص و مرتبط با مشاغل، دغدغهای برای دولتها بوده تا مبادا این اصل مهم، فدای ندانم کاری و زد و بندها گردد.
متأسفانه آنچه به نام پارتی بازی و یا حتی سیاسی کاری است، بر این نگرانیها افزوده است. وجود نیروهای مازاد در برخی نهادها و ارگانها، ناشی از همین ندانم کاریهاست. البته با توسعه مراکز آموزش عالی، تأمین نیروی تحصیل کرده و مرتبط با نیازهای مدیریتی، اداری و صنعتی و کشاورزی و... نه تنها به حد وفور که بیش از حد و اندازه است.
بنابراین رویکرد به روند گذشته که به علت کمبود نیروی کارآمد، روزگاری برای برطرف کردن نیازهای نهادها به جذب نیروهای نزدیک و یا غیرمرتبط با رشتههای اداری و اجرایی میکردند، کار بسیار غیرمعمول و زیانباری است. چرا که وقتی نیروهای تحصیل کرده و آشنا با حرفه و فن و رشتهای وجود دارند، بهره جستن از افرادی که توان و صلاحیت اجرای حرفهای را ندارند جز اتلاف وقت، جز ضرر و زیان به اقتصاد و توسعه کشور و جز نادیده گرفتن اصول حرفهای و کاری نیست.
اما هرچه پست و سمت ومسئولیتها بالاتر باشد، نگرانی برای انتخاب افراد نیز باید بیشتر باشد. یدک کشیدن عناوینی مثل مهندس و پزشک و دکتری باید به معنای دارا بودن لیاقت و شایستگی در رشته و یا سمتی مرتبط با مسئولیت باشد. چرا که پزشکی و دکترای حرفهای و مهندسی، امروز به طور چشمگیری توسعه یافته، بنابراین جذب نیرویی که عمران و معماری خوانده در سمت و پستی که نیاز به مهندس برق و فارغ التحصیل در رشتهای زیرگروه برق دارد، مثل به کار گیری متخصص چشم به جای متخصص گوش است.
بنابراین آنچه به دنبال بحث ادغام وزارتخانهها به نوعی مشکل ساز شده است، مسأله به کارگیری و انتصاب در وزارتخانههای جدید است. گویا رییس دولت قصد رفتن به مجلس و گرفتن رأی اعتماد برای وزارتخانه انرژی (نفت و نیرو) را ندارد، برای همین تا قبل از اجلاس اوپک، رییس دولت تلاش به سرپرستی وزارت نفت را داشت، اما با توجه به مخالفتهای مجلس، به ناچار سرپرستی دکتر احمدینژاد جایش را به حضور و سرپرستی مهندس محمد علی آبادی داد.
هرچند که ایشان هم مرکب حکمش خشک نشده، سر از وین و شرکت در اجلاس 159 اوپک درآورد، اما این سرپرستی، خودش جای بحث دارد، چرا که مدرک علی آبادی مهندسی معماری است. حالا از کی مهندسی نفت و معماری در یک مجموعه دانشگاهی قرار گرفتهاند، این همان سؤالی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
شاید در گذشته، همکاری آقای احمدینژاد به عنوان شهردار تهران و آقای علی آبادی به عنوان ناظر در شهرداری قابل تحمل و قبول بود، اما دادن پست و سمت به افراد، علاوه بر اعتماد و اطمینان، نیاز به کاردانی و شایستگی و تجربه دارد.
اینکه مهندس علی آبادی، دو سال پیش نتوانست در مجلس به عنوان وزیر نیرو رأی اعتماد بگیرد، یا اینکه او سر از سازمان تربیت بدنی درآورد، آنجا نیز موفقیت نصیبش نشد، بعد سمت رییس کمیته ملی المپیک را در اختیار گرفت، همه این جابجاییها نمیتواند نشان از تجربه کاری وی برای سرپرستی در وزارت انرژی (نفت) باشد.
بدون شک شاید سادهترین کار در این پست برای علی آبادی، شرکت در اجلاس 159 سازمان اوپک در اتریش و پافشاری بر ثابت ماندن سقف تولید نفت بود.
شاید رییس دولت این فرصت 3 ماه سرپرستی علی آبادی در این وزارتخانه جدید را تا تعیین وزیر جدید، غنیمت شمارد تا بلکه از آنچه که به عنوان حضور در مجلس تلقی میشود، احساس نیاز نکند.
اما آنچه مهمتر از رفتن رییس دولت به مجلس و معرفی فردی به عنوان وزیر است، به کار گیری نیرویی کارآمد، لایق، کاردان و از همه مهمتر، متخصص و آشنا به صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و نیروست.
مطمئناً چنین فردی میتواند باشد، اگر سیاسی کاری نشود. اگر سلیقهای و جناحی با آن برخورد نشود. قطعا برای سرپرستی هم که سمت اجرایی مهمی بوده و هست، بیشتر و بهتر میتوانستند فردی را انتخاب و معرفی نمایند.
وزارتخانه نفت، یکی از قدیمیترین وزارتخانههاست. هر چند که تا سال 1358 به عنوان شرکت ملی نفت ایران فعالیت داشته است، اما دهههاست که مراکز آموزشی تربیت تکنسین و دانشجو داشته است. یکی از قدیمیترین دانشکدههای معروف جهان در امر نفت در آبادان و امروز در اهواز را در اختیار داشته و دارد. بهترین و نخبهترین مهندسین در امر نفت و پالایش را در اختیار داشته و دارد.
چطور با چنین توان علمی و سابقه موفق پرورش و تأمین نیرو، امروز سرپرستی وزارتخانه انرژی (نفت و نیرو) باید این چنین مشکل ساز گردد؟
چطور باید فردی که تحصیلاتش و تجربه کاریاش، هیچ سنخیتی با آنچه در اختیارش گذاشته میشود ندارد، ریاست و سرپرستی چنین نهاد مهمی را برعهده گیرد؟
بیشک امور فنی و تخصصی در صنعت نفت ایران، خیلی بیشتر و بااهمیتتر از گفتن بلی یا خیر از سوی مهندس علی آبادی و یا هر فردی که بدون آشنایی و شناخت، عهدهدار سمت و پستی تا این اندازه مهم و خطیر میشود، است.
آنچه بیش از پیش باید مدنظر رییس دولت باشد، این است که ما بیشتر از همیشه نیازمند جذب نیروهای متخصص و حرفهای و لایق و کاردان در امور مدیریتی و اجرایی کشور به دور از سیاسی کاری و خط و جناح بازی هستیم.
پس در زمان کوتاه باقی مانده پیش رو، باید به لیاقت و شایستگیها توجه گردد تا مردم زیان نبینند و به حاشیهها دامن زده نشود.
منوچهر حبیبی