قرار است از امروز به مدت یک هفته فعالیت تبلیغاتی کاندیداهای شوراهای شهر و روستا آغاز شود. رقابتی که در برخی نقاط بین نامزدهای جدید و تازه نفس با اعضای برخی شوراها هم هست. چرا که در برخی حوزه ها، تعدادی از اعضای شوراها قصد بازنشستگی ندارند و میخواهند برای یک بار دیگر بخت خود را آزمایش کنند تا شاید دورهای دیگر در شورا بمانند.
خوب شورای دوره سوم هم فرصت خوبی برای کسانی بود که دوست داشتند شانسی برای فعالیتهای عمرانی و اجرایی داشته باشند و هم محرکهای گردید برای افرادی که میانه کار با کلی چالش روبرو گردیدند. هر چند تعدادی از شوراها هم منحل شدند، محدودی از اعضای برخی از شوراها هم کناره گیری کردند و عملا و در مجموع شورای سوم پر از حاشیه بود.
شاید طی این 3 دوره و نزدیک به 14 سال (که کار شورای سوم بیش از 5 سال و نیم به درازا کشید) برای اولین بار بود که تعداد زیادی از اعضای علی البدل نیز عرصه حضور و وجود یافتند. حال تا چه حد و اندازه از پس کارها برآمدند، این قضاوتی است که مردم حوزه های آنان باید بکنند. به هر حال ظرف این یک هفته چه آنانی که برای نخستین بار نامزد شده اند و چه آنانی که قبلا عضو شوراها بوده اند و چه آنانی که هم اکنون عضو شورا هستند باید نظر اهالی حوزه انتخابیه خودشان را جلب کنند. اما یک نکته در این راستا بسیار حایز اهمیت است آن هم این است که برخی مدتهاست به شکلهای مختلف فعالیت تبلیغاتیشان شروع شده است. به این صورت که با سیاست و با زمان بندی که از قبل کرده اند، سرویس دهی و خدمات را منحصر به ماههای پایانی کردهاند تا عملکردشان چشمگیر و نمود داشته باشد. آخر برخیها بدجوری به این فراموشی تاریخی مردم معتقد هستند. برای همین هم مایلند و دوست دارند که ماههای پایانی از خودشان چهرهای فعال، مردمی و مثبت ارایه دهند.
اگر این گروه را که در برخی شوراهای شهر و روستا عضویت دارند با کسانی که خودشان را آماده تودیع کرده اند مقایسه کنید، به راحتی متوجه تفاوتها و... میگردید. این سیاست نه در شهر و روستاهای کوچک و بزرگ که حتی در کلان شهرها نیز به کار گرفته شده است. طوری که چندی پیش که اخبار یکی از کلان شهرها را میخواندم به نقل از شهردار آنجا آمده بود که اگر این چنین حمایت و توجهی به آنجا طی این دوره (نزدیک به 6 سال) شده بود، چهره آن شهر به کلی دگرگون شده بود.
البته جای بسی خوشحالی است که بابت پایان هر دوره در برخی نقاط شاهد تحول و دگرگونی و به قول معروف دوپینگ کردن شهرداریها هستیم، اما همه جا این سیاست اعمال نشده و نمیشود. در برخی نقاط شوراهای شهر اصل را بر رضایت واقعی مردم قرار دادهاند و از ابتدا تا انتهای کار با یک سیاست و با برنامهریزی مدون به خدمت رسانی پویا به مردم پرداخته اند که چنین شیوه و گرایش مسئولانه ای بسیار قابل قبولتر و موفقتر است. در مقابل این دو گروه، یا بهتر بگوییم این دو عملکرد، کم نبوده است شوراهایی که از آغاز تا پایان آنان نیز به یک روال حضور و تداوم داشتهاند که در نهایت ثمره اش تنها بیتفاوتی و کم کاری و درجا زدن بوده است. حالا هم که وارد تبلیغات شده اند همان حرفهایی را میزنند که 6 سال پیش زده اند و همان قولهایی را میدهند که قبلا داده اند و اتفاقا امید موفقیت و پیروزی در رقابتهای انتخاباتی را هم همچون گذشته دارند، چون معتقدند همانطور که قبلا بابت برخی زد و بندها توانسته اند در انتخابات پیروز شوند، امروز هم همان خط و خطوط و حمایتها برایشان وجود دارد و کافی است. خوب اگر چنین باشد یقینا در این جور جاها عیب از کسانی است که انتخاب میکنند.
و اما چرا در برخی نقاط، پاره ای از فعالیتهای عمرانی و خدماتی اختصاص به سال و ماههای پایانی دارد که این کار به نوعی عوام فریبی است و خود نوعی تحقیر کردن مردم است.
این سیاست، کم هم طرفدار ندارد. در عملکرد برخی ریاست جمهورها و دولتها هم مشاهده گردیده، حتی عدهای در ماههای نزدیک به برگزاری انتخابات از برخی از خواست و تمایلاتشان عدول کردهاند تا نکند چهرهای ضد مردمی و ناکارآمد و خشک از آنان متصور گردد.
به هر حال سیاستی است که به سیاست شیرین کردن کامها میتواند معروف گردد یک شعار تبلیغاتی مانند دادن پول و آوردن پول نفت سر سفره های مردم و امثالهم است. البته این سیاست، اختصاص به تنها سیاستمداران و افراد کهنه کار ندارد، چرا که حتی کودکان هم از آن بهره میجویند. به این صورت که در رژیم غذایی و تغذیه شان، خوراکیهای خوشمزه و شیرین را میگذارند برای آخر کار. یعنی نقل و شیرینیها را آخر وعده نوش جان میکنند. برای همین هم بسیاری از آنان (کودکان) دندانهایشان زودتر از موعد خراب میشود.
اصولا آدمها میانه خوبی با شیرینی دارند، همین علاقه هم باعث میشود که برخی از ما سعی کنیم در ذهن دوستان و اطرافیان ولو با همه بدیهایی که داریم، خاطرهای شیرین و یا چهره ای خوب بر جای بگذاریم تا هرگاه به یاد ما میافتند چهره شان درهم نشود.
اما باید خدمت برخیها عرض کنم که ایرانیها علاوه بر آنکه نجیبند، خیلی باهوش و بااستعداد هستند و حافظه خوبی هم دارند. برای همین هم در انواع المپیادهای ریاضی، فیزیک، شیمی و... دارای رتبه های جهانی هستند. بنابراین بهتر است هر یک از ما برای مردم احترام قایل باشیم. اگر دارای پست و یا سمتی هستیم کارمان را به نحو احسن انجام دهیم و به جای شیرین کاری، به مشکلاتشان توجه کنیم و به مردم قولهایی بدهیم که از عهده انجامشان برمیآییم، در باغ سبز نشانشان ندهیم، خلاصه در این ایام تبلیغات، تلاش کنیم بیش از آنکه نیات و قصد و اهداف شخصی و یا خدای ناکرده جناحی و سیاسی خود را در اولویت قرار دهیم، به فکر حفظ شأن و مقام مردم باشیم و برای به دست آوردن چند عدد رأی، دست به شیرین کاریهای عجیب و غریب نزنیم که در این بوته آزمایش ناخالصیهایمان بیشتر هویدا و نمایان میشود. به ویژه آن که مردم فریب ترفندهای انتخاباتی رندانه برخیها را نمیخورند.
حال اگر با آگاهی از این واقعیت، برخی دست به فریب افکار عمومی بزنند، همانا بزرگترین ظلم را در حق خودشان روا داشته اند.