اگر آرزوهاي آدم ها را از زماني كه خودشان را مي شناسند تا زماني كه چشم بر دنيا و همه ي آن چيزهايي كه طي عمر چند ده ساله به دست آورده اند ميبندند را كنار هم قرار مي دادند و با ستاره هاي آسمان مقايسه مي كردند واي كه آسمان هم براي جا دادنشان كم بود. اما همه ي اين عمر و همه ي آرزوهاي ما آدم ها همچون اقامت كوتاه و چند روزه ي مسافري مي ماند كه بايد اتاقش را خالي كند و برود مدت زمان كوتاهي كه با آن فضا و محيط خو نگرفته بايد رفت اما با همه ي كوتاهي اقامت هر مسافري بايد به گونه اي اتاقش را نگه دارد كه صاحب كاروانسرا و يا مهمانپذير از او انتظار دارد. خوب گاهي وقت ها برخي مسافران موجب اذيت و آزار خود و اطرافيان مي شوند گاهي هم به ديگران درس مي آموزند گويا هر جا مي روند منش و معرفت و مرام اولين هديه و سوغاتي است كه با خود به همراه دارند حالا كه باور داريم كه همگي مسافر هستيم حالا كه باور مي كنيم ديگران تحت تاثير رفتار و كردار و منش و خلق و خوي ما قرار مي گيرند بايد آن مكاني را كه در اختيار داشته ايم آن آشيانه اي كه در آن استراحت كرده ايم و آن جايي كه در آن بيتوته كرده ايم را از ياد نبريم بدانيم آن مهمانپذير آن كاروانسرا آن خانه و كاشانه حرمت دارد .
حرمتي كه بايد به آن پاي بند بود. خوب دوست داريد اسم آن جايي كه همه ي ما همزبان ها ، هم كيش و هم آيين ها ، هم وطنان و هم دلان و هم رهروان و هم داستان هاي مسافر در آن رشد و نمود نمودهايم در آن كار و تلاش كرده ايم در آن آرزوهايمان را پرورانده ايم چه باشد ؟
به آن چه بگوييم؟ جز اين كه مي توان به آن گفت سرزمين ، وطن، كشور ، مرز و بوم ، ايران
به راستي چه مي توان به آن گفت؟
كجا بهتر از آن مي توان يافت كه بوي خودمان دهد بوي پدران و مادران مان دهد. مامني امن براي فرزندان مان باشد جايي مطمئن و ايمن براي گنجينه هايمان باشد جايي كه بسياري از ما به آن قسم مي خوريم به عشق آن زنده ايم و براي آن مي جنگيم . همين چند روز پيش كه انتخابات رياست جمهوري بود آخرين كلام و سفارش مگر با نام ايران و مگر براي ايران نبود در آن هفته ي پر التهاب رقابت هاي نامزدهاي شوراهاي شهر و روستا و رياست جمهوري خواسته و يا ناخواسته در خواب و بيداري شب و روز اينجا و آنجا مگر رنگ ها 3 رنگ نبود و مگر فريادها همه به نام ايران ختم نمي شد. پس اي ايران ، اي سرزمين ما ، اي مهد دليران ، اي اميد جوانان و نوجوانان به راستي كه برايت بايد بود و جنگيد .
به راستي كه برايت بايد كوشيد ، به راستي كه بايد مسافر خوبي بود همان طوري كه مسافران مي آيند و مي روند ما هم مي آييم و مي رويم اما تو مي ماني تو بايد بماني تا پذيراي دل هاي عاشق فرزندان ايران باشي. كساني كه دست به دست ،نسل به نسل مي آيند با تو آشنا مي شوند و تو را به ديگران ميسپارند همه بايد امانت داري كنيم. همه بايد جايگاه و حقوق خود را بشناسيم احساس برتري جويي و جاه طلبي نكنيم آن چه را كه امانت است نمي توان صاحب شد .
باور كنيد همه ي آن چه را كه احساس مي كنيم مالك آن هستيم را هم نمي توانيم نگهداريم اصلا جز عمر (مدت زمان كوتاهي )كه همه ي دار و ندار مان است ما آدم ها چيزي نداريم حالا چرا اين چنين برخي از ما براي به دست آوردن رها شدنيها شب و روز نداريم نمي دانم شايد خلق و خوي برخي ها با حرص و طمع عجين شده باشد و اما اگر برخي از ما مي دانستند كه امروز كه ما بر اين قله ايستاده ايم روي گام ها و جايگاه كساني هستيم كه ديروز كه بودند ما نبوديم و در كنار ما نيستند اگر مي دانستند رفتن و رسيدن چه آسان است و ماندن چه سخت است اين چنين از شانه هاي همديگر بالا نمي رفتند .
اگر مي دانستند كه فردا چه كساني بر قله هاي افتخار ميايستند اين چنين به در و ديوار نميزدند. اين چنين به حق و حقوق يكديگر دست اندازي و تجاوز نمي كردند . اي كاش همه وظيفه ي مسافر خوب را انجام مي دادند كاش به اين نگاه مي كردند كه فقط بايد خوب زيست و خوب بود خوب زندگي كرد و خوب رفت. شايد از هر رويدادي و اتفاقي اين پيام و اين هشدار را مي گرفتيم تا بگوييم اي دوست عزيز، اي هم وطن گرامي ، اي يار و همرزم ، ايران مي ماند تا ايراني بيايد و ايراني مي سازد تا ايران بماند. خيلي تفاوتي نمي كند كه در نزديكي و در همسايگي شما كيست، مهم اينست كه تو او را دوست داشته باشي به او احترام بگذاري و او نيز ترا دوست داشته باشد و او نيز جايگاه و منزلت تو را باور داشته باشد همه ي آن چه را كه گفتيم قصد خالي كردن دل كسي را نداريم قصد دلگير كردن كسي را نداريم قصد فقط خالي شدن دل ها از كينههاست قصد فقط احترام گذاشتن به هم ديگر است بايد بعد از يك هفته پر از هياهو و غوغا و پر از فراز و نشيب ، بايد بعد از ماه ها انتظار و نگراني بايد بعد از يك دوره ي پر از بيم و اميد به مردم به خواسته هايشان به حضورشان و به جايگاهشان احترام گذاشت بايد آن چه را كه انجام دادندو پسنديدند تو و من نيز بپذيريم به مطالبات و نظراتشان احترام بگذاريم چه اين كارشان همسو با نظر ما باشد و چه برعكس، مخالف و مغاير با خواست و ايده آل هاي ما باشد. يك همسفر خوب يك همراه واقعي كسي است كه با شادي ديگران شاد گردد و از غم و اندوه ديگران غصه دار گردد حرمت نان و نمك را داشته باشد و مردم را فداي اميال خود نكند .
بايد نشان دهد به سليقه و توان ، به اعتقاد و باورهاي ديگران احترام مي گذارد. پس روز 24 خرداماه اگر مردم آمدند به آمدنشان و اگر نيامدند به نيامدنشان ، اگر انتخاب كردند به انتخابشان و اگر نپسنديدند به رويكردشان بايد احترام بگذاريم به آن چه كه آنان ميل و رغبت نشان دادند به آن چه كه آنان باور داشتند به عشق و علاقه شان به مطالباتشان و تقاضاهايشان احترام بگذاريم تا همسفر و همراه خوبي باشيم و ايران مان را خرم و سبز و آباد به وارثانش واگذاريم تا جايي شايسته و ايمن براي فرزندانمان بماند تا بوي مهرباني و دوستي نسيم راهشان باشد .