به دنبال اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم و معرفی پیروز انتخابات، همه نگاهها و توجهات به سوی حسن روحانی دوخته شد و دقیقا از همان لحظه این احساس غریب و عجیب در وی ایجاد شد که آیا میتواند؟ آیا میتواند خواست و مطالبات مردم را برآورده سازد؟
شاید او کار خود را کمی مشکل کرده باشد، چرا که وقتی شعاری به مردم میدهید، وقتی مردم را به سمت خود میکشانید، باید این قدرت و توان را داشت که وعده های خود را عملی کنید. اگر خلاف این روند انجام گیرد در نخستین واکنش همان از دست دادن عزت و اعتباریست که برای خیلی ها از کسب یک مقام بیشتر و ارزشمندتر است. پس کار سخت روحانی مدتهاست آغاز شده و در قدم اول، او باید اعضای کابینه اش را بچیند و آنان را آماده معرفی به مجلس کند.
البته در برخی کشورها در مدت زمان فعالیتهای انتخاباتی، تا حدودی برخی کاندیداها به معرفی همکاران آتی خود میپردازند و چه بسا بخشی از موفقیت یک نامزد انتخاباتی، به خاطر به کارگیری برخی از اعضای کابینه باشد.
به هر حال چون چنین روندی در ایران ما رایج نیست، همه کارها موکول به بعد از برگزاری انتخابات میشود. هر چند طی سنوات گذشته اگر پیروز انتخابات، اصولگرا بود یک کابینه صددرصد اصولگرا روی کار میآمد و اگر طیف مقابل اصولگرایان یعنی اصلاح طلبان در انتخابات پیروز میشدند، اکثریت اعضای کابینه را اصلاح طلبان تشکیل میدادند. اینکه واژه اکثریت را به کار میبرم به خاطر این است که محدود پست و سمتهایی هست که نیاز به موافقت خاص و ویژه دارد.
اصولا تاکنون در این سمتها افرادی از اصولگرایان عضویت داشته و یا دارند که احتمالا در این کابینه نیز چنین خواهد بود. اما صرف نظر از این تجربه دهه های اخیر، حسن روحانی خود را فراجناحی معرفی کرده و میگوید میخواهد دولتش نیز فراجناحی باشد. به کار بردن همین واژه نیز خود انتخاب اعضای کابینهاش را کمی سخت و پیچیده میکند. چرا که فراجناحی یعنی عدم وابستگی به طیفی خاص و یا بهتر بگوییم عدم به کار گیری نیروهایی که میخواهند کار و فعالیتشان به حساب طیف و گروهی خاص گذاشته شود.
بنابراین به خاطر ابهام از اینکه چه کسانی به این کابینه دعوت خواهند شد، برخی رسانهها و شخصیتها حدس و گمانهایی زده اند تا چهره هایی را برای سمتهای مهم چون معاون رییس جمهور، وزارت اطلاعات و نفت و امور خارجه را در کابینه حسن روحانی نامزد کنند. اما او که در همایش افق رسانه در صدا و سیما سخنرانی کرد، اشاره کرد که او دولت فراجناحی دارد و میخواهد اعتدال در کارش حرف اول را بزند. البته او اشاره نمود که وام دار (بدهکار) هیچ دسته و گروه و جناحی نیست. یعنی میخواهد کار خودش را بکند و آنچه به نفع مردم و کشور است را مد نظر قرار دهد.
یقینا اگر رییس جمهور منتخب، خود را وام دار کسی نمیداند یعنی از گروه و طیفی خاص حمایت نشده است، یعنی برای پیشبرد اهداف جناحی خاص کار نخواهد کرد. اما او وام دار است، او بدهکار مردم است، چرا که پیروزی هر نامزدی چه اصولگرا، چه اصلاح طلب و حتی اعتدال گرا، نیازمند حمایت مردم است، نیازمند پشتیبانی مردم است.
واما مردم در این برهه از زمان کجایند و چه میخواهند؟ مردم براساس آمار و ارقام وزارت کشور بیش از 50 میلیون واجد شرایط بودند که معادل 36 میلیون و هفتصد هزار تن در این عرصه و رقابتها پای صندوقها آمده اند یعنی معادل 13 میلیون و سیصد هزار تن رأی نداده اند. از میان آن عده ای که رای داده اند، 3 درصد فقط شناسنامه هایشان را مهر دار کرده اند. 51 درصد به اعتدالگرایی حسن روحانی و دیگر گروههای حامی او رأی داده اند و 46 درصد هم دقیقا و یکپارچه متعلق به اصولگرایان بوده اند.
حال یک اعتدالگرا باید همه این قشرهای جامعه را ببیند. یعنی تقریبا بیش از 25 درصدی از جامعه که رأی نداده اند را ببیند فکر کند و خواستههایشان را در نظر بگیرد، از اصلاح طلبان و افراد مستقل جامعه تا اعتدال گرایان را نیز در نظر بگیرد، خواست و نیاز اصولگرایان را در مجموعه کاری و سیاستهای اجرایی اش لحاظ کند.
ایجاد و گرد آوردن ترکیبی که به نظرات و مطالبات همه اقشار جامعه توجه کند به شرط آنکه افراد واجد شرایطی باشند که تفکر و اندیشه اعتدال گرا و مردمی داشته باشند، کار سختی نیست، اما اگر این مجموعه برای رضایت طیفهایی مثل اصولگرایان و اصلاح طلبان و نیروهایی که خود را مستقل نامیده اند گرد هم آیند و اعتقادی به هم اندیشی، اعتقادی به مردم سالاری و اعتقادی به منافع ملی و مردمی بیش از پیشبرد اهداف و اغراض سیاسی نداشته باشند، کار بسیار پیچیده و مشکل میشود. به ویژه آنکه این کابینه با ادعای یک کابینه با اندیشه های فراجناحی میخواهد شکل گیرد.
پس حسن روحانی که از بعد از اعلام پیروزی اش در انتخابات 24 خرداد ماه، اولین و مهمترین دغدغه اش انتخاب اعضای کابینه اش بوده است، چه میتواند بکند؟ آیا از هم اکنون به فکر عدول از شعارهایش باید باشد یعنی با نادیده گرفتن بخشی از جامعه از هم اکنون کوتاه بیاید؟ از همین لحظه به مردم بگوید که برخی کارها و برخی خواسته هایشان اجرا شدنی نیست؟ یا اینکه رضایت مردم را در اولویت کاری اش قرار دهد و به شعارهایش جامه عمل بپوشاند؟
یقینا با توجه به اینکه مجلس در اختیار اصولگرایان بوده و هست، کار انتخاب اعضای کابینه با چالشهایی روبرو خواهد بود. اما این بدان معنا نیست که ما در کشورمان و در بین چهره های سیاسی، افراد مطرح دارای استقلال فکری و اندیشههای باز نداشته باشیم.
اگر حسن روحانی به دنبال افرادی باشد که جز به منافع ملی و جز به سربلندی کشور و احترام به حقوق اقشار جامعه به چیز دیگری نمیاندیشند، کار تشکیل و انتخاب اعضای کابینه اش خیلی آسانتر پیش خواهد رفت. افرادی با خصوصیات منحصر به فرد و خلاق از میان چهره های متخصص، کاردان و کارآمد که فراجناحی واقعی هستند و بر مشکلات و معضلات پیش روی کشور و حوزههای کاری دولت احاطه دارند، همان نیروهایی هستند که امروز بیش از همیشه، کشور و دولت به آن نیازمندند.