جمعه 2 آذر 1403 11/22/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

شنبه 22 تیر 1392 ، 09 : 8

کد خبر : 2050

از 0 نفر 0

دفاع جانانه!...

دفاع جانانه!...

منوچهر حبیبی/ اولین وظیفه مسئولین چه با رأی مستقیم و یا غیر مستقیم به منصبی گمارده می­شوند، همانا پاسخگویی است. یعنی در مقطعی هر مسئولی باید عملکرد خود را ...

اولین وظیفه مسئولین چه با رأی مستقیم و یا غیر مستقیم به منصبی گمارده می­شوند، همانا پاسخگویی است. یعنی در مقطعی هر مسئولی باید عملکرد خود را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد تا مردم از کم و کیف امور خود و کشورشان، از مسایل و مشکلات، از قدرت و توانمندی خویش، آگاه شوند. تا باور کنند که مردم ولی نعمت هستند، شعار نیست و مسئولین به مردم واقعا احترام می­گذارند و آنها را باور دارند.

اما شیوه پاسخگویی و اطلاع رسانی هم بسیار مهم و شفاف باید باشد. چه بسا عملکردهای ضعیف، با یک مصاحبه رادیو و تلویزیونی یک طرفه، بسیار مثبت و مفید ارزیابی شود. منظور از یک طرفه و یک جانبه این است که مسئولی، دیدگاه و باورهای خود را بگوید و در مقابل آنچه که ادعا می­کند، مورد نقد و کنکاش قرار نگیرد و یا به صورت ابهام آمیز در سطح جامعه انعکاس یابد.

شاید بارها شاهد حضور احمدی نژاد در تلویزیون بوده­اید. او که روزهای پایانی دولت دهم خود را پشت سر می­گذارد، روز چهارشنبه 12 تیرماه جاری نیز به تلویزیون آمد تا با مردم سخن بگوید، تا از عملکرد خود دفاع کند. البته او به مدت 8 سال ریاست دولت­های نهم و دهم را در اختیار داشت و این مدت (8 سال) اگر متوسط عمر هر ایرانی را 65 سال فرض کنید، معادل یک هشتم از عمر همه کسانی است که از سال 1384 تا 1392 زندگی کرده­اند، سهم و نقش او در آنچه بر زندگی مردم گذشته، بر مدیریت و اداره کشور، توانمندی و رشد و اعتقاد به باورهای ملی و مذهبی مردم، گذشته، بسیار مهم بوده است.

حال با یک مصاحبه کوتاه در تلویزیون و گفتن از آنچه گذشت، کمی غیر معقول است و تا حدودی می­تواند برای خالی نبودن عریضه صورت گرفته باشد. نشستن مردم پای تلویزیون و سؤال و جواب­های مجری (حیدری) را از محمود احمدی­نژاد شنیدن، خود به خود موجب طرح ده­ها سؤال بی­ پاسخ در ذهن مردم گردیده است. سؤالاتی که تنها می­تواند با برگزاری چند مناظره رادیو تلویزیونی تا حدودی برطرف و یا پاسخ داده شوند.

طی این دو دوره و ظرف این 8 سال، دولت مسئول هر آنچه در حوزه­ های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، هنری، علمی، معیشتی و... رخ داده بوده است که حتی اگر تیتروار  به مسایل و ابهامات آنها اشاره گردد، گنجاندن آنها در چند برنامه هم امکان پذیر نیست. پس دفاع احمدی نژاد از عملکرد خود، آن هم با آن شیوه ­ای که در آخرین حضورش در تلویزیون انجام گرفت، نمی­تواند موجب رفع ابهامات و رضایت کامل مردم باشد.

وقتی در مناظرات تلویزیونی ریاست جمهوری، برخی از کاندیداها به نقد و انتقاد از عملکرد دولت­های نهم و دهم می­پرداختند، شنیده شد که دولت نیز برای پاسخگویی، از صدا و سیما تقاضای وقت و برنامه کرد، اما چنین اتفاقی نیفتاد. خوب در عوض، در فرصت­های مختلفی که در اختیار احمدی نژاد بود، او می­توانست فهرست وار و یا موردی، به برخی از انتقادات پاسخ دهد که وی نیز ترجیح داد این کار را نکند و باز با کلی گویی، بگوید همه چیز درست انجام شده، همه چیز فراهم است و دولت بعدی چه خوشبخت و خوش شانس است که جانشین دولت دهم (احمدی نژاد) می­گردد. اما آیا واقعا چنین است؟ آیا مردمی که یک قسمت از هشت قسمت عمر خود را با دولتهای نهم و دهم سپری کرده­اند از این به بعد ثمره آن همه سختی و فشار را می­چینند؟ آیا وقتی محسن رضایی یک اسکناس هزار تومانی را از جیبش بیروان آورد و گفت این اسکناس ارزش و بهایش ظرف یک سال به 300 تومان رسیده است، سخن و ادعای غیرواقعی گفته و کرده است؟

گمان نمی­کنم هیچکس در ایران با این صحبت مشکلی داشته باشد که پول ملی ما در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی هم ارزش و بهایش به مراتب بیش از این هشت سال دولتهای نهم و دهم اعتبار داشته و ارزشش حفظ شده است.

اگر بحث درآمدهای نفتی به میان آمد، طی این مدت و به طور متوسط ما سالانه بیش از 100 میلیارد دلار درآمد خالص نفتی داشته ­ایم. اگر مشکل تورم و گرانی را به عملکرد اقتصادی ایشان اضافه کنیم، گمان می­کنم با بخش اقتصادی سخنان ایشان در تضاد کامل باشد و آنچه که وی از آن به نام معیشت و رفاه یاد کرد، دور از واقعیت برای بخش عمده­ای از جامعه است. در بعد سیاسی، در امور بین الملل همچنان ما با مشکلات متعدد روبرو بوده وهستیم. حتی در روابط بین الملل با چالش­های تازه ­ای روبرو بوده­ایم. طی این هشت سال برای باز شدن فضای سیاسی عملا کاری صورت نگرفته است. قانون احزاب به کلی کنار گذاشته شده است. فعالیت رسانه ­ها همچنان محدود و شمار مطبوعات و نشریات تقریبا ثابت مانده است.

در بعد فرهنگی، نشانه ­های آشکاری از دلسردی و زدگی در میان قشر تحصیل کرده و دانشگاهی هویداست. به فرهنگ عمومی توجه نشده است، سیستم آموزشی ما در آموزش و پرورش به 50 سال پیش بازگردانده شده است. اگر وارد عرصه اجتماعی شویم معضلات اخلاقی و مشکلات بسیاری گریبان نسل جوان و خانواده ­ها را گرفته است. بحث ارجاع 6 میلیون پرونده به قوه قضاییه آن هم در عرض یک سال، خود گواه عمق مشکلات اجتماعی جامعه ماست.

چطور می­توان چشمان خود را به روی بیکاری و بیکار شدن بیش از 3 میلیون نیروی جویای کار بست که بسیاری از آنها دارای مدارک دانشگاهی و فارغ التحصیلان مراکز آموزش عالی هستند. در امور هنری و ورزشی، آیا برنامه­ ها و طرح­های بنیادی به مرحله اجرا گذاشته شده است؟ یعنی ما ساختاری کار کرده ­ایم؟ اگر افتخار آفرینی فرزندانمان در فوتبال و والیبال با غیرت و همت ایرانی­شان نبود، چه حرفی برای دفاع از عملکرد ورزشی خود داشتید؟ چند استادیوم و ورزشگاه در سراسر این کشور احداث و به بهره برداری رسیده است؟

اگر بحث صداقت و پاکی و دفاع از عملکرد مسئولین در سمت­های اجرایی است، چطور می­توان از اختلاس­های کلان نگفت؟ چطور می­توان به بازنگرداندن مطالبات بانک­ها که دارایی کشور و مردم اشاره نکرد؟ چطور می­توان از عدم پایبندی به ممیزی و حسابرسی نگفت و تنها ادعای پاکترین دولت را کرد؟

یقینا همان طوری که اشاره کرد طی این هشت سال در بخش­های مختلف مدیریتی و اجرایی، ما با چالش­های فراوان مالی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امثالهم روبرو بوده ­ایم که شاید پیرامون آنها کارشناسان و محققین کتابها بنویسند و مقالات بسیاری ارایه کنند.

شاید مهمترین مشکل طی این هشت سال، زیر پا گذاشتن قانون و مقررات بود، آن هم از سوی کسانی که اولین وظیفه­ شان، دفاع و حفظ قانون بود.

اگر نگاهی به آنچه طی نزدیک به 150 سفر استانی رخ داد بیندازید، میانگین زمان تصویب مصوبه­ های دولت به چند دقیقه نمی­رسد. یعنی در تصمیم گیری برای مشکل و یا سرنوشت مردم نیازی به کارهای کارشناسانه و برنامه ریزی شده نبوده است. کافی بود به هر آنچه به ذهن ایشان رسیده و یا ارایه شده توجه گردد و خوب چنین روندی باعث شده که امروز دولت، ده­ها و بلکه صدها طرح و مصوبه را رها کند و بلاتکلیف بگذارد.

در بحث انرژی هسته ­ای و مشکلات ناشی از آن تا آن زمان که لازم بود احمدی نژاد شعاری عمل کرد، به قطعنامه ­های تحریم­ها وقعی نگذاشت و امروز همه مشکلات و یا بخشی از آن را ناشی از همان تحریم­ها اعلام کرده است و خود و دولتش را در به وجود آمدن این مشکلات مبرا معرفی می­کند.

ای کاش در مصاحبه تلویزیونی این چنین قاطعانه روی حرف و ادعاهایش پافشاری نمی­کرد، ای کاش بعد از اداره دو دولت، کمی حساب و کتاب و کمی با ارقام واقعی و حساب شده به سؤالات پاسخ می­داد.

صحبت از ثروتمند شدن مردم کرد. یقینا اگر دارایی مردم را در سال 1384 (شروع به کار احمدی نژاد) با سال 1392 (روزهای پایانی دولت دوم احمدی نژاد) مقایسه کنید می­بینید خودروی چند میلیونی مردم چند ده میلیونی شده، خانه و مسکنی که در اختیار دارند از چند ده میلیونی به چند صد میلیونی رسیده است، لوازم خانگی و برقی­شان نیز کمتر از چند میلیون بها و ارزش ندارند. اما تنها مشکلی که دارند، باید دار و ندارشان را با همه فرزندانشان تقسیم کنند. باید دار و ندارشان را دو دستی بچسبند چرا که توان تعمیر و تجهیز و تبدیل به احسن کردن آنها را ندارند.

بله واقعا مردم ثروتمند شده­اند، ثروتمندانی که فقیرند. اما شکی نداشته باشید که شماری از رانت خواران، فرصت طلبان و سودجویان ثروتمند شده ­اند، ثروتی که ناشی از بی­ثباتی بازار، ناشی از رانت خواری، ناشی از دلالی و واسطه گری است. واقعا سیاست­های پولی و ارزی ایشان یقینا اگر برای اکثریت مردم ایران مشکل ساز بوده است لااقل بخشی از سودجویان را به ثروت­های نجومی رسانده است. سودهایی که بخش عمده­ ای از صنعت کشور و تولید را از بین برده است، کشاورزی را به انفعال کشانده است، موجب رونق کار سودجویانی شده است که امروز با بالا و پایین شدن ارز به سود سرشار در واردات، از گندم و برنج تا کالاهای بی­کیفیت چینی مشغولند.

یقینا اگر از عدالت بگویند امروز فاصله ­ها چنان زیاد شده و افزایش یافته است که بسیاری از مردم توان تدارک یک مسافرت چند روزه را ندارند، با هواپیما سوار شدن خداحافظی کرده­اند، همان هواپیمایی که میانگین بهره جستن از آن برای ایرانیان نسبت به امروز بسیار بسیار بیشتر بود. از صرفه جویی هم نگویید، همین قدر که ایشان در سفرهای خارجی پرشمار به سازمان ملل و اخیرا به مسکو رعایت الگوی مصرف و کاهش هزینه را می­کنند، در مقابل مردم بابت عدم تمکن مالی از خیر خیلی از خریدها و برطرف کردن نیازهای روزمره گذشته­اند. برای همین هم هست که در بازار، همه چیز هست، از سیاهی زغال برای چاق کردن قلیان جوانان علاف و بیکار تا سفیدی تخم مرغ برای تهیه کیک تولد هفتاد طبقه برخی از سودجویان اقتصادی و سوداگران مرگ.

پس اگر با ما زندگی می­کنید، چرا با دردهای جامعه ما بیگانه ­اید؟ که اگر بیگانه نبودید، این چنین از عملکرد خویش راضی و خشنود نبودید. یقینا با آن آمار و ارقام و مقدار و مبلغ وعده ذخیره طلا و ارز که داده­اند و ادعای صفر بودن بدهی­ شان به دولت یازدهم کرده­اند، نمی­دانم بدهی بالاتر از بیکاری جوانان، بدهی بالاتر از طرح­های نیمه تمام، بدهی بالاتر از فرار مغزها و آوارگی شماری از تحصیل کردگان در خارج از کشور به علت عدم جذب و بهره بردن از توان علمی­شان هم هست که با چندین برابر طلا و ارز هم جبران نمی­شود؟

واقعا بدهی بالاتر از محروم کردن مردم از تأمین مایحتاج روزانه هم هست؟ آنانی که دستشان به دهانشان نمی­رسد، آنانی که خرج تحصیل ندارند، آنانی که از پس هزینه­های درمان برنمی­آیند، آیا آنان طلبکار ایشان و حتی دولت آینده نیستند؟

یقینا عمر دولت دهم به زودی به پایان می­رسد و از این پس نام احمدی نژاد کمتر و یا به کلی برده نخواهد شد، اما آثار و عملکرد وی برای سالها از ذهن بسیاری از مردم محو نخواهد شد. چرا که مردم با تمام وجود، هشت سال با مشکلات و معضلات سوختند و ساختند.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها