ايران نام زيبايي است كه خيلي از مردم آن را دوست دارند وقتي هم كه با پرچم سه رنگ آورده مي شود كه خيلي ها ذوق مي كنند اما صرف نظر از اين تعارفاتي كه برخي از مسئولين مي كنند ايرانيان عشق و علاقه ي خاصي به وطن و هم وطن هاي خودشان دارند بنابراين هر جا نام ايران برده مي شود بسياري از مردم و هم وطنان ما دلگرم مي شوند براي همين عشق و علاقه است كه بسياري از مردم اسم ايران را روي فرزند و حتي محل كسب و كارشان گذاشته اند و مي گذارند .
خلاصه شهر و نقطه اي در ايران نيست كه نام ايران را نبينيد ، خارج از كشور هم كه جاي خود دارد . اصولا محل گرد آمدن ايرانيان خارج از وطن گذاشتن اسم ايران روي هتل، رستوران و ... است . خوب با اين همه عشق و علاقه داخلي و خارجي ديگر مشخص است كه چرا برخي از افراد به هنگام برگزاري انتخابات خودشان را كنار پرچم ايران (كشور) قرار مي دهند و تكه كلامشان ايران ميشود ، حتي كساني كه اصلا اعتقادي به وطنپرستي ندارند. خلاصه به وقت كار و جلب نظر تماما ايراني مي شوند حالا چه اعتقادي به جنس با هويت ايراني داشته باشند و چه نداشته باشند، چه بنز و بيام و پرشه سوار باشند و يا اين كه نتوانند حتي سوار پيكان شوند به هر حال ايران ، ايران است و وطن ماست . خوب روزهاي پاياني دولت دهم خبر آمد كه احمدي نژاد اقدام به تاسيس دانشگاهي خواهد كرد و اسم آن دانشگاه را ايرانيان خواهد گذاشت گويا تا سركار بود مجوز آن را هم از شوراي انقلاب فرهنگي كه خود ، رئيس آن بود گرفت . البته سال هاست باب شده كه هر كسي خواست كار فرهنگي كند بدون دنگ و فنگ كارش را راه بياندازند تا از نظر فرهنگي مشكلي باقي نماند چون با فرهنگ سازي خيلي از مشكلات هم حل مي شود اما نمي دانم دانشگاه ايرانيان متعلق به احمدي نژاد با چه نياتي راهاندازي شده است . شايد به خاطر اين باشد كه همه ي اعضاي كابينه نهم و دهم و مشاورين و معاونين ايشان سركار باشند و متفرق نشوند و اين دانشگاه وسيلهاي گردد تا حضور مردمي ايشان حفظ شود . شايد هم دوستان وزير و معاون و مشاور رييس دولت اصولا به كاري كمتر از استادي رضايت نمي دهند و قصد بازنشسته شدن ندارند، شايد هم برادران دانشجو مي خواهند كار تفكيك جنسيتي دانشجويان را در اين دانشگاه تكميل كنند . خوب اگر بخواهيم روي حدس و گمان به قصد و نيات اين عزيزان پي ببريم بايد ده ها و صدها اما و شايد و اگر و مگر آورد اما يك سوال عمده اين جا به ذهن مي آيد كه واقعا طي اين هشت سالي كه احمدي نژاد در اين كشور رياست دو دولت را در اختيار داشت به موردي بهتر از تاسيس دانشگاه برنخورد كه هم مناسب خودش باشد و هم مشكلي از مشكلات و معضلات جامعه و كشور كاسته شود؟ شايد بگوييد مثلا چه كاري راحت تر ، بهتر و با كلاس تر، چون دانشگاه زدن هست كه اين آقايان از پس اداره آن برآيند و زود بازده باشد . بايد بگويم اشتغال زايي كردن همان اشتغالزايي هاي سال دو و حتي سه ميليوني كه حرف و صحبت آن بود و شعار گوش كر كن داخلي و خارجي احمدي نژاد بود بله كار و كار، اين اولين اولويت و نياز روز جوانان و مردم ايران بود و هست. بنابراين احمدي نژاد بايد دارايي ، نيرو و توان دوستان و همكارانشان را جمع مي كرد و با احداث چند كارخانه ي توليدي دست تعدادي از جوانان و فارغ التحصيلان بيكار را مي گرفت تا روانه كشورهاي خارجي نشوند . فقط طي ماه هاي پاياني دولت دهم چندين قايق مهاجران غير قانوني به استراليا در دريا غرق شد و شماري از سرنشينان آنها كشته شدند كه متاسفانه تعدادي از آنان ايراني بودند . ايراني همان نام زيبايي كه حتما احمدي نژادها از آن خوششان مي آيد ، همان ايرانيهايي كه برخي به آنان افتخار مي كردند و وقتي اسم جوان ايراني را مي آورند چنان ذوق و شوق مي كردند كه گونه هايشان عنابي مي شد . پس اين دوستان كه به فكر تاسيس دانشگاه افتاده اند بايد بدانند كه اين روزها خانهاي نيست كه فارغ التحصيل دانشگاهي در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد بيكار نداشته باشد !
اين روزها دانشگاه هاي غير دولتي ما به دست و پا افتاده اند تا بلكه بتوانند برخي از رشته ها و واحد هاي خود را حفظ كنند چرا كه ذوق و شوق تحصيل كردن را با ندانم كاري با بي برنامگي و با لج بازي و خودخواهي از بين برده اند .
اي كاش اين دوستان دانش دوست، دانشجو دوست بودند و به جاي فكر جدا كردن دانشجويان ، به جاي بي روح كردن فضاي سياسي و علمي دانشگاهها ، به فكر حرمت و عزت آنان (دانشجويان) بودند. اي كاش به جاي به كار بردن ابزاري از نام ايران، به فكر فرزندان ايران بودند، همان فرزنداني كه با غيرت و رشادت جلوي هر تجاوز و تعرضي به خاك ميهن را گرفته و باز مي گيرند. بنابراين دانشگاه ايرانيان اگر مي خواهد و مي تواند بايد در راستاي خدمت به مردم ايران كار و فعاليت كند اما اگر قصد و نيات سياسي براي حفظ ردپا و حضور سياسي براي انتخابات آتي رياست جمهوري و يا در اختيار گرفتن شوراهاي شهر و شهرداري هاست همانا آينده اي بهتر از بنگاههاي زودبازده و همان حيف و ميل هايي كه صورت گرفت پيش رو نخواهد داشت .
اي كاش برخي مسئولين كمي دورتر از نوك بيني شان را مي ديدند آن گاه در تصميم گيري ها جاي مردم را خالي نمي گذاشتند . كشوري كه هنوز جزء كشورهاي جوان دنياست بايد در تصميم گيري هايش هميشه و در هر حال به فكر آينده كودكان و نوجوانانش آن هم با برنامه ريزي و پيش بيني هاي حساب شده باشد .
دانشگاه ها و مراكز عالي وقتي به موسسات و بنگاه هاي مالي تبديل شوند علاوه بر آن كه باري بر دوش مردم و كشور مي شوند موجب سرخوردگي و ياس دانشجويان و فارغ التحصيلاني مي گردند كه شايد همه ي عمر بايد دانش و تجربه شان را در قابي روي ديوار نظاره گر باشند. پس عزت ايرانيان و حرمت دانشگاه هيان را آن طور كه بايسته و شايسته است ارج بگذاريم و بيش از اين مسير سقوط جايگاه دانشگاه ها، اساتيد و دانشجويان را هموار نسازيد .