همانطور که مستحضرید شصت و هشتمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل هفته گذشته در مقر این سازمان در نیویورک برگزار گردید و در این دوره دکتر حسن روحانی رییس جمهور کشورمان با هیأت همراه در آن شرکت نمود. البته این هیأت برخلاف سال گذشته، بسیار پرشمار نبود و از افراد و همراهانی تشکیل شده بود که با برنامه های کاری و در پی بهبود شرایط و روابط و از سرگیری مذاکرات هسته ای به ریاست ظریف وزیر امور خارجه، رییس جمهور را همراهی کردند. وزیر خارجه که مسئولیت هماهنگیهای لازم را در این سفر برعهده داشت، علاوه بر دیدار با وزیران خارجه ایتالیا، ژاپن، انگلیس، روسیه، اسلواکی، سوییس، هلند، یونان، کرواسی، گرجستان، استرالیا، بلغارستان، عمان، ترکیه و... براساس برنامه روز پنجشنبه در نشست گروه 1+5 در مورد مسایل هسته ای نیز شرکت کرد و دیداری با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا داشت و ترتیب دیدارهای دکتر روحانی با رییس جمهور فرانسه و نخست وزیر ایتالیا و... را نیز داده بود.
و اما دکتر روحانی علاوه بر دیدارهای برنامه ریزی شده و... روز چهارشنبه در مجمع عمومی سخنرانی کرد و پیرامون مسایل مختلف، بیاناتی ایراد نمود. از جمله اینکه ایران کشوری است صلح طلب که میخواهد برنامه های غنی سازی خود را در چارچوب قوانین بین المللی و آژانس انرژی هسته ای ادامه دهد و از حقوق شهروندانش دفاع کند و سعی دارد که در حل و فصل مشکلات و مسایل و بحرانهای بین المللی و به ویژه مسأله سوریه، نقش مثبت و معقولی بازی کند و...
یقینا ایشان با همان لحن آرامی که در مصاحبه های مطبوعاتی داخلی و خارجی به ویژه با روزنامه آمریکایی ان بی سی سخن گفته بود پشت تریبون سازمان ملل نیز سخنرانی کرد. پیش از ایشان و در نخستین سخنرانیهای روز اول نشست، باراک اوباما سخنرانی کرده بود و بخشی از سخنان وی، اشاره به ایران و مشکلات فی مابین اختصاص یافت. اوباما نیز خواهان برقراری روابط و پایان اختلافات شده بود، هر چند که قبل از سفر به نیویورک صحبت از رد و بدل شدن پیامها و مکاتبات اوباما با روحانی بود. اقدامی که در زمان محمود احمدی نژاد نیز از سوی اوباما به مناسبت سال نو و... انجام گرفته بود و بعضا از سوی ظریف وزیر خارجه ایران و شخص رییس جمهور علاوه بر اینکه رد و بدل شدن پیامها مورد تأیید قرار گرفت، تا اندازه ای به موارد مطرح شده چون حل و فصل مسأله هسته ای و بحران سوریه نیز اشاره شده بود.
به هر حال مدتهاست که بسیاری در ایران و آمریکا روی تغییر و گشایش در روابط به بن بست رسیده دو کشور، تأکید دارند. با وجودی که این دو کشور طی 35 سال گذشته روابط نزدیک و یا حتی سفارتخانه ای در خاک یکدیگر نداشته اند، اما در مسایل مختلف چون افغانستان، عراق و... گهگاه تماسهای غیر مستقیم و یا در رده های پایین دیپلماتیک داشته اند.
یقینا اوضاع و شرایط امروز منطقه و دنیا، فرصتی فراهم آورده است تا ایران و آمریکا به توافقات و یا سازش برسند. هر چند که هم در ایران و هم در آمریکا، جناحها و یا بخشهایی از حکومت، مخالف برقراری روابط و پایان کشمکشهای سیاسی چند دهه اخیر هستند که علاوه بر اینها، کشورهایی هم که طی این سالها از دوری آمریکا و ایران بهره های دیپلماتیک سیاسی و اقتصادی برده اند نیز علیرغم ابراز خوشحالی و خرسندی، از عادی شدن روابط میان ایران و آمریکا چندان خشنود و راضی نیستند.
به هر حال نشست شصت و هشتم مجمع عمومی سازمان ملل بیش از آنکه حول بحران سوریه متمرکز گردد، روی بهبود روابط ایران و آمریکا و اتفاقات ناشی از سخنان و دیدگاههای رییس جمهورهای دو کشور معطوف شده بود. به ویژه آنکه دکتر حسن روحانی علاوه بر سخنرانی در این نشست، در اجلاس وزرای خارجه غیر متعهدها و خلع سلاح نیز حضور یافت و همان سخنان را تکرار کرد.
البته سخنان وی در جمع ایرانیان ساکن آمریکا نیز که بر پایه دعوت از سرمایه گذاران و... تأکید داشت نیز میتواند در تفاهمات آتی تأثیرگذار باشد. چرا که برآورد شده بین هشتصد هزار تا یک میلیون ایرانی در آمریکا کار و زندگی میکنند.
و اما یکی از کشورهایی که نسبت به بهبود روابط میان ایران و آمریکا واکنش سرد نشان داده است اسراییل است. اسراییلی که به جرأت میتوان گفت ایالت پنجاه و یکم آمریکاست و این واقعیتی است که میتواند در این دوره از مذاکرات و گفتگوها، چه در حل مسایل هسته ای و چه در دیگر گفتگوها مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
به هر حال اوج تحول در تغییر و بهبود مناسبات در این مقطع، تماس تلفنی بین اوباما و روحانی بود.
همان طور که اشاره گردید، در این دوره از نشست، علیرغم بحران و جنگ داخلی سوریه، ایران در صدر توجهات قرار داشت و این امر نیز به دلیل آن بود که آمریکا و اروپاییها، نقش ایران در منطقه و بحران سوریه را پررنگ دیدهاند، چرا که ایران بعد از روسیه، حامی و نزدیکترین کشور منطقه به دولت سوریه بوده وهست. بنابراین به نوعی حل مشکلات منطقه و سوریه، با همکاری ایران گره خورده است.
آنچه پیش روی ایران و آمریکا و اروپاست، به ادامه گفتگوها و موضعگیری دولتهای این کشورها بستگی دارد.
یقینا همان طوری که لحن برخی کشورها و برخورد آنها آرام و تغییر کرده، شیوه و استراتژی دولت روحانی و بیانات رییس جمهور ایران نیز مناسبتر بوده و خبری از تنش و هیجانات و جو سازیهایی که طی هشت سال عمر دو دولت و ناشی از دیدگاه احمدی نژاد بود، نیست.
قطعا متمرکز شدن دکتر حسن روحانی و دولت وی روی حل و فصل مشکلات و بحران هسته ای و از بین بردن تحریمها و گسترش روابط اقتصادی، سیاسی و... بیش از سیاستهای دولت احمدی نژاد که روی مدیریت جهانی و امثالهم سیر میکرد مورد حمایت و پشتیبانی بخش اعظم مردم ایران قرار دارد و در راستای حفظ منافع ملی و توسعه کشور است.
هر چند علیرغم خوش بینی ها باید منتظر ماند و واکنشها را دید به ویژه آنکه در بدو ورود روحانی به تهران، با استقبال دوگانهای روبرو گردید.