شاید عده ای بخواهند ادعا کنند که شهر، کشور و یا زادگاهشان، منطقه ای منحصر به فرد و یا دارای اهمیت استراتژیک است. اما ما ایرانیها حتی اگر چنین ادعایی نداشته باشیم، کشورمان دارای موقعیت خاص و ویژه است.
ایران، سرزمین ما، اگر نگوییم تنها منطقه ای است که به هر طرف نگاه کنید با همسایگانش تفاوت آشکار دارد، یکی از این نقاط دنیاست.
اگر به شمال ایران و یا به جنوب آن نظر بیندازید، دو ویژگی کاملا متفاوت را میبینید. اگر همسایگان شرقی را با همسایگان غربی مقایسه کنید، باز به همان عقیده و نتیجه میرسید که ایران سرزمینی است که میان تمدنها و فرهنگهایی قرار دارد که نه با فرهنگ و تمدن خودش همانند است و نه تمدنهای منطقه با یکدیگر همسو و همراه هستند.
همین مسأله قومی و فرهنگی و موقعیت بسیار برجسته منطقه ای، ایران را نسبت به عراق وترکیه، نسبت به افغانستان و پاکستان، نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربستان، نسبت به کشورهای حاشیه خزر و قفقاز، کاملا متفاوت ساخته است.
از سوی دیگر، ایران کشوری است با تنوع قومی و نژادی که همه آنها قرنهاست که به عشق ایران و برای عمران و آبادانی ایران کوشیده اند و همین امر نیز موجب پیوند و همبستگی ملی در سراسر ایران از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب گردیده است.
اما ایران در مقاطع تاریخی و به دلایل گوناگون مورد طمع ورزی دشمنان، همسایگان و استعمارگران قرار داشته است. متأسفانه تجزیه بحرین از ایران و جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، نمونه های بارز از این نوع طمع ورزیها و اقدامات خصمانه است. با شناخت از این واقعیت تلخ تاریخی است که همه مردم ایران به حفظ یکپارچگی و انسجام ملی در راستای دفاع از زمین و آب و خاک خویش مصمم و پایبند بوده و هستند.
بنابراین آنچه طی هفته های گذشته در راستای ناامن کردن مرزهای کشور صورت گرفته است، ضمن آنکه هشداری به مسئولین است، وظیفه تک تک مردم را نیز سنگینتر مینماید. یقینا ترورهایی که انجام شده و حمله ناجوانمردانه به سربازان و مرزبانان در منطقه سیستان و بلوچستان و ادعاهایی که از سوی عاملان و آمران این حرکتهای غیرانسانی مطرح میشود، ما را بر آن میدارد که از مسئولین و دولتمردان کشور بخواهیم که از کنار حوادث و رخدادهای داخلی و منطقه ای، سرسری نگذرند.
بی شک انفجار هفته گذشته در لبنان در مقابل سفارت کشورمان در بیروت نیز در ادامه همین تحرکات بوده و هست. اینکه بخواهیم کشور و یا کشورهایی در همسایگی و در منطقه و یا حتی فرامنطقه ای را به دست زدن به انفجار بیروت متهم کنیم و یا جنایات را به آنها نسبت دهیم، در عرف دیپلماتیک شاید به منزله یک واکنش قابل قبول باشد، اما آنچه نیاز امروز کشور و خواست مردم ایران است، این است که موارد و دلایل هر اقدام تروریستی و تفرقه افکنانه به طور ریشه ای و منطقی مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد تا هم جلوی وقوع چنین حوادث و اتفاقات ناگواری گرفته شود و هم وجهه و اعتبار کشور و ملت ایران در منطقه حفظ شود.
ما در همسایگی عراق ناامن، افغانستان و پاکستان به هم ریخته و کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربستانی قرار گرفته ایم که در آنها مدتهاست جنگ شیعه وسنی، یا رواج دارند و یا در دامن زدن به این برادرکشی مذهبی دخالت دارند.
در خود عراق، روزی نیست که دهها تن در این رقابت و جنگ قدرت کشته نشوند. در افغانستان بعد از سرنگونی حکومت طالبان، سالهاست که دولت تحت الحمایه آمریکا به کمک سربازان و نیروهای آمریکا و ناتو درگیر جنگی هستند که در نهایت امروز به جنگ شیعه و سنی تبدیل شده است. حکایت پاکستان علی الظاهر آرام و یکپارچه هم که روشن است. مدتهاست و به دلایل مختلف، جنگ شیعه کشی و خونریزیهای جور واجور ادامه دارد و هر بار عده ای را به خاک و خون میکشند.
این اوضاع ناامن و مأیوس کننده همسایگانی است که با ما مرز آبی و خاکی و گسترده دارند. اما آنچه آن سوی آب و یا بهتر بگوییم همسایگان ما در حاشیه خلیج فارس از عربستان تا کشورهای پنج گانه، مستقیم و یا غیرمستقیم در رقابتهای مذهبی و دخالت در امور کشورهای درگیر در بحران سیاسی چون بحرین و سوریه و مصر و یمن انجام میدهند و کمکهای مالی و تسلیحاتی که به طرفین درگیر در این بحرانها را نه تنها رد نمیکنند که عملا و آشکارا از حقوق خود بر دفاع از اعتقادات و منافع خویش نیز بارها گفته و میگویند بسیار خطرناک است.
در چنین اوضاع و احوال منطقه ای، حضور و دخالتهای قدرتهای فرامنطقهای نیز وجود دارد که بر آتش این درد و مصیبتها و اختلافات دامن زده و میزند.
میبینید که اوضاع بیش از آنچه تصور میشود به هم ریخته و خطرناک است. حال نقش مردم و کشور ایران در مقابل این بحران آفرینیها باید چه باشد؟ این همان نیاز و سیاستی است که از طرف مسئولین و سیاستمداران باید اعلام و اتخاذ گردد. درگیر کردن مردم ایران در بازیهای اعتقادی کنار طمع ورزیهای تجزیه طلبانه، بخشی از سیاستهای ریاکارانهای است که بیش از پیش ما را نگران میسازد. شاید عمده ترین بهانه ها و تهمتها برای درگیر کردن ما در بازی خطرناک تقابل شیعه و سنی به مسأله و بحران سوریه ربط پیدا کند.
این همان دلیل و ادعای گروهی تحت عنوان جیش العدل وابسته به القاعده در تحرکات مذبوحانه در سیستان و بلوچستان نیز بود. این همان سرنخی است که ما را باید به کلاف سردرگم مشکلات امنیتی در منطقه و در کشورمان برساند.
سیاست گذاران در امور بین الملل و سیاست خارجی باید با قاطعیت از اصل آزادی ملتها و تعیین تکلیفشان دفاع کنند، پای دخالتهای قدرتهای خارجی در منطقه را در سازمان ملل و با حمایت از مصوبات شورای امنیت کوتاه کنند، بر حل مسالمت آمیز بحرانهای منطقهای به ویژه در سوریه، بحرین، مصر و یمن پافشاری کنند و این گامها را در راستای منافع ملی بردارند. و اما در عرصه داخلی، دولت با توجه هر چه بیشتر به مناطق کمتر توسعه یافته و محروم کشور و پیگیری خواستهای معقول و بر حق مردمان مناطقی چون سیستان و بلوچستان و... جلوی هرگونه سوء استفاده و تحرکات تجزیه طلبانه و نژاد پرستانه را در راستای حفظ وحدت ملی بگیرد. یقینا دشمنان ایران باید مغلوب سیاستها و تصمیمات و تحرکات دیپلماتیک گردند و ناکام از درگیر کردن ایران در مناقشات شوند.