جمعه 2 آذر 1403 11/22/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 4 دی 1392 ، 53 : 13

کد خبر : 2219

از 0 نفر 0

رقیب یا شریک؟!

رقیب یا شریک؟!

منوچهر حبیبی/ گاهی در زندگی برخی آدم­ها، منافع بر همه چیز مقدم می­شود. طوری که رقیبان، جایی شریک هم می­­شوند و در جایی دیگر شرکا، رقیب یکدیگر می­گردند.

گاهی در زندگی برخی آدم­ها، منافع بر همه چیز مقدم می­شود. طوری که رقیبان، جایی شریک هم می­­شوند و در جایی دیگر شرکا، رقیب یکدیگر می­گردند.

خوب این رویکردی است که ضوابط و قواعد متعارف را زیر پا می­گذارد و روندی است که می­تواند در هر جا و مقطعی روی دهد. اگر در ذهنتان رویدادهای مهم را کنار هم قرار دهید، حتما رابطه روس­ها با آمریکایی­ها را از جمله روابط رقیبان ارزیابی می­کنید.

برای نمونه وقتی به سالهای دهه هفتاد قرن بیستم برگردید، به راحتی می­توان بخش­هایی از دنیا را دید که چگونه به صحنه تاخت و تازهای این دو رقیب و یا این دو شریک تبدیل شده بودند. از آسیا تا آفریقا و آمریکای لاتین، مناطق و کشورهایی هست که قربانی کشمکش این دو بوده­ اند.

در همسایگی ما در افغانستان بعد از سرنگونی زائرشاه و بی­ ثباتی­ها، حکومت کمونیست­ها هم بر ناآرامی­ها و کودتاها افزود تا کم کم آمریکا در این منطقه نقش آفرینی کند و این کار را با حمایت از گروه­های معارض و مخالف رژیم تحت الحمایه روس­ها (در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق) به انجام رساند و نتیجه این کار به نوعی باعث تولد و قدرت گیری القاعده شد.

با سرنگونی دولت کمونیستی وقت در کابل، نوبت روی کار آمدن حکومت طالبان رسید. طالبانی که از دل القاعده و با حمایت آمریکا، زمام امور را در دست گرفت. اگر آنچه که در افغانستان روی داد را با امروز مقایسه کنید، به نوعی شبیه شکل گیری حکومت کوتاه مدت اخوان المسلمین در مصر بود.

هر چند اخوانی­ها بدون جنگ و کشتار و به نوعی انقلاب کردند، اما همان سرنوشت و سرانجامی در انتظارشان بود که پس از پیروزی و تشکیل دولت طالبان رقم خورد. به نوعی هر دو سیستم و نظام حکومتی، خیلی زود طعم شکست و کنار گذاشتن را چشیدند.

و اما در افغانستان همه چیز دهه­هاست شدیدا به هم ریخته است. چه در زمان مجاهدین و گروه­های مبارزه با روسیه و چه بعد از سرنگونی طالبان اشغال افغانستان. همین امر هم باعث شد تا نظام جدید به شدت محتاج حمایت­­های خارجی باشد. (حمایت غول­های نظامی و اشغالگرانی که حوادث 11 سپتامبر را وسیله­ای برای حضور در افغانستان کرده بودند). جنگ داخلی و قدرت نمایی گروه­های مخالف تشکیل نظام تحت الحمایه آمریکا تا امروز بی­وقفه ادامه داشته است. گاهی از شدت زیادی برخوردار بوده است و گاهی هم کمتر در رسانه­ ها و خبرگزاری­ها از حوادث و درگیری­های افغانستان خبری مخابره می­شود.

به هر حال دولت انتقالی افغانستان جایش را به دولت کرزایی داد که مورد تأیید آمریکا بود و به ویژه آنکه وی نیز با برگزاری انتخابات، جایگاهش را برای حکومت بر افغانستان محکم کرد و دو دولت کرزای مشروعیت قانونی داشتند.

اما زمان می­گذرد و پایان دو دوره حکومت وی بر افغانستان نیز فرا می­رسد و براساس قانون اساسی فعلی افغانستان بعد از دو دوره ریاست جمهور حق ادامه کار و شرکت در انتخابات را ندارد. اینجا بود که بحث سر موقع برگزار شدن انتخابات در سال 2014 مورد ابهام قرار گرفت.

اما این ابهامات با آرام شدن تدریجی و نسبی اوضاع افغانستان کم کم به قطعی شدن زمان برگزاری (سر موقع) انتخابات منجر می­شود. همین امر هم باعث شد تا حامد کرزای بحث امنیت افغانستان و در واقع کشمکش بین آمریکا و افغانستان را فرصت دیگری بیابد تا باز به طریقی، زمینه حفظ قدرت و بقای حامیان خود در قدرت را فراهم سازد.

مدتها کش و قوس در قبول مفاد توافقنامه امنیتی آمریکا با افغانستان ادامه یافت و چانه زنی­ها سبب شد تا بین دو متحد دیروز و رقیبان امروز، یعنی دولت آمریکا و دولت کرزای تفاهم برقرار گردد.

امضای این تفاهم نامه امنیتی که به آمریکا اجازه می­دهد تا ده سال بعد از امضای توافق نامه امنیتی در افغانستان بماند و در این کشور پایگاه­هایی ایجاد نماید نیز خود به چالش بین کرزای و آمریکایی­ها تبدیل شد.

آمریکایی­ها خواهان هر چه سریع­تر امضا شدن آن هستند و کرزای زمان امضای آن را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان موکول می­کند. مخالفان کرزای و آمریکایی­ها این عمل کرزای را در راستای به قدرت رساندن برادرش که یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری است می­دانند. به همین دلیل هر دو طرف این کشمکش موافقت کردند که این مسأله در لویه جرگه (گردهمایی نمایندگان و ریش سفیدان سراسر افغانستان) مطرح و درباره توافق نامه امنیتی تصمیم گیری شود. که توافق نامه با تأیید نمایندگان لویی جرگه تصویب شد و برخلاف انتظار دولت و شخص کرزای، لویی جرگه نیز خواهان و خواستار امضای هر چه سریع­تر آن قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گردید.

در واقع باز توپ توی زمین دولت افغانستان و شخص کرزای رییس جمهور فعلی افغانستان افتاد.

و اما امروز رییس جمهور افغانستان از یک سو با تهدید آمریکا روبروست که اعلام کرده در صورت امتناع کرزای از امضای توافق نامه امنیتی، یک جا تمام نیروهای خود را بیرون می­برد و از سوی دیگر مخالفان و اعضای لویی جرگه پیامدهای ناگوار به هم خوردن اوضاع امنیتی را از چشم رییس جمهور کرزای می­بینند.

این چنین است که شرکای دیروز در جایی مثل افغانستان، یعنی دولت آمریکا و کرزای به رقیبان یکدیگر تبدیل می­شوند و رقیبان دیروز در افغانستان، مثل آمریکایی­ها با عبداله عبداله (یکی از برجسته­ترین رقیبان کرزای در انتخابات ریاست جمهوری دور قبل و کاندیدای دور سوم) و دیگران این چنین به شریکان تازه تبدیل می­شوند.

این همان رویکردی است که نه تنها آمریکا و روس­ها و دیگر قدرت­ها در طول دهه ­ها و قرن­ها در راستای حفظ منافع خود به آن مبادرت کرده ­اند که در بین برخی حکومت­ها و گروه­های سیاسی نیز مورد استفاده و توجه قرار داشته و دارد.

البته این ترفند و سیاست از دیرباز وسیله­ای برای آغاز تنش­ها و پایان دادن به مبارزات آزادی خواهانه بوده است که بیشترین نفع آن را قدرتهای زورگو، اشغالگر، استعمارگر و دیکتاتورها برده­ اند. 


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها