از جمله روزهایی که در کشورمان گرامی داشته میشود روز سوم دی ماه است که به نام روز ثبت احوال است. طبق معمول در این روز بر سردر برخی ادارات و نهادها به ویژه ارگانهایی که وابسته به این نهاد است، پلاکارد نصب میگردد و مراسم سخنرانی و بزرگداشت از کارکنان این سازمان برگزار میگردد.
خوب طی مراسم امسال اعلام شد که جمعیت کشور بیش از 76 میلیون تن است و ظرف 9 ماهه اول سال 1392 تقریبا یک میلیون نوزاد متولد شده است. در میان آمارهایی که در این روز سازمان ثبت احوال اعلام کرد به این نکته نیز اشاره شد که هر ساعت 165 نوزاد متولد شده و هر ساعت 46 تن نیز فوت میکنند. میزان ازدواجها 8 درصد کاهش یافته و 3/9 درصد نیز آمار طلاقها در مقایسه با سال گذشته افزایش یافته است.
این اطلاعات نفوسی بود که این سازمان به عنوان منبع و مرجع دولتی اعلام کرده است. آمار و اطلاعاتی که باید روی آن برنامه ریزی کرد. البته براساس آمار جمعیتی ظرف یکصد سال یعنی از سال 1292 تا سال 1392 جمعیت کشور از 9 میلیون به بیش از 76 میلیون افزایش یافته که نشان از 8/5 برابر شدن آن دارد. البته جمعیت ما تا سال 1357 حدود 36 میلیون تن بوده که نسبت به حدود 65 سال قبل، 4 برابر شده است و از سال 1357 تا امروز یعنی ظرف حدود 35 سال دو برابر شده است.
این نشان میدهد که جمعیت کشورها و از جمله جمعیت ایران خواه ناخواه رشدی دارد و براساس آن رشد، افزایش خواهد یافت. اما اینکه این میزان رشد نزدیک به کمتر از 2 درصد شده باعث گردیده تا دوباره بحث افزایش جمعیت مطرح گردد.
و اما بد نیست کمی از خصوصیات مردم ایران نیز گفته شود. در بسیاری از برنامهها و برخی از مصاحبه ها با افرادی که به ایران سفر کرده اند، ذکر شده که ایرانیان بسیار مهمان نواز هستند، در امور خیر و امداد و کمک رسانی کوشا هستند. بارها و بارها بر نیک اندیشی و احساس وظیفه مردم ایران تأکید بسیار شده است. خوب اگر مردمی (ملتی) دارای خصوصیات انسان دوستانه و عاطفی باشند، این بیانگر این واقعیت است که این مردم نسبت به سرنوشت فرزندان خویش بیش از دیگر جوامع حساس هستند. یعنی مردم ایران بیش از بسیاری از ملتها، به آینده فرزندان خود اهمیت میدهند.
شاید گفتن اینکه زوجهای ایرانی، زندگی خود را فدای فرزندانشان میکنند اغراق آمیز نباشد، هر چند منکر این موضوع هم نمیشود بود که متأسفانه کم هم نیستند زوجها و پدران و مادرانی که به هر دلیل، نسبت به فرزندانشان نهایت قصور و گاه بی رحمی را مرتکب شده اند.
آنچه ملاک و مبنای موضوع ماست اکثریت خانواده های مقید و وظیفه شناس و مسئول کشور است. با این دید و نگاهی که مردم ما نسبت به عاقبت و سرنوشت فرزندانشان دارند، طبیعی است که رشد جمعیت و میزان آن با رفاه و تأمین آتیه فرزندانمان رابطه مستقیم داشته باشد. یعنی وقتی والدین (زوجهای ایرانی) احساس کنندکه از پس تأمین هزینه ها، نیازها و آتیه فرزندانشان برمیایند، تعداد فرزندانشان بیشتر شده و هرگاه احساس کنند که آینده فرزندانشان در هاله ای از ابهام قرار دارد، خود به خود تعداد فرزندانشان کاهش یافته است. چه در آن زمان دولت بر افزایش فرزندان و یا برعکس بر کاهش اولاد تأکید داشته باشد.
شاید سخن رییس مجلس که با قانون نمیتوان جمعیت کشور را افزایش داد، تأیید این ادعاست.
اگر نگاهی به آمار امسال سازمان ثبت احوال بیندازیم و این یک میلیون نوزادی که ظرف 9 ماه سال 1392 متولد شدهاند را ملاک محاسبه قرار دهیم، یعنی در هر ماه معادل یکصد و یازده هزار و اندی نوزاد متولد شده که در یک سال به حدود یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار تن میرسد، یعنی ما برای مثال در سال 1410 در حدود ششصد و پنجاه هزار تن مشمول (با توجه به اینکه نیمی از متولدین پسر باشند) خدمت سربازی داریم و یا به روایتی در آن سال حدود یک میلیون و اندی داوطلب ورود به مراکز دانشگاهی داریم. (البته در این مورد تا آن زمان هم با توجه به رشد تأسیس مراکز دانشگاهی غیردولتی و خصوصی و امثالهم هیچ کمبودی برای ورود داوطلبان به مراکز آموزش عالی دولتی و نیمه دولتی و خصوصی احساس نخواهد شد)
اما اگر مبنای ازدواج را برای دختران در سال 1424 (متوسط سن ازدواج را 22 سالگی قرار دهیم) بیش از ششصد هزار تن دوشیزه واجد شرایط ازدواج و فارغ التحصیل دانشگاهی خواهیم داشت.
اما اگر به نکته اصلی و اساسی که همانا اشتغال نیروی کار است بپردازیم در سال 1426 نیروی جوان و جویای کار کشور که خدمت سربازی را چه قبل و یا بعد از دانشگاه به اتمام رساندهاند و متقاضی شغل و کار هستند بخواهید محاسبه کنید، حداقل بالغ بر بیش از ششصد هزار تن نیروی متقاضی کار مرد خواهیم داشت که اگر این تعداد را با نیمی از دختران جویای کار در آن سال که بالغ بر سیصد هزار تن میگردد اضافه کنید به جمعیتی حداقل معادل 900 هزار تن یا تقریبا معادل متولدین 9 ماه اول امسال برمیخورید و یا بهتر بگوییم با تعدادی معادل و یا بیش از 800 هزار شغلی که در دولتهای احمدی نژاد قول ایجاد سالانه آن را داده بود که هیچگاه این اتفاق و یا این تعداد شغل ایجاد نشد، میرسید.
حال میبینید که دولت روحانی و دولتهای آتی باید سیاستی را اتخاذ کنند تا علاوه بر آنکه هم بیش از 3 میلیون بیکار کنونی را جذب کنند و هم زمینه اشتغال نیروهای جویای کار سالها و دهههای آتی مهیا گردد.
اشتغال و تأمین آتیه فرزندانمان یکی از مهمترین شیوه و راههای تشویق زوجهای ایرانی به فرزند دار شدن است. چرا که ایرانیها با خصوصیت عاطفی ویژهشان، میخواهند آینده و آتیه فرزندانشان هر چه بیشتر و بهتر شکوفا و تأمین باشد. پس این محاسبه مقطعی سال 1392 برای هر سال و هر تعداد نوزاد و نیروی جویای کار و دیگر موارد باید مد نظر قرار گیرد.