رئیس سازمان جنگلها با اشاره به اینکه متأسفانه پدیده فرونشست زمین در ایران کمتر مورد توجه قرار میگیرد، گفت: همه عرصههای کشور بین ۱۰ تا ۳۰ سانتیمتر در سال فرونشست دارند.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا، مسعود منصور در نشستی با حضور محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه که در سازمان جنگلها برگزار شد، با اشاره به اینکه ما در کشور ۱۵ میلیون هکتار جنگل و ۸۳۰ میلیون هکتار مرتع داریم، اظهار کرد: حدود ۲ میلیون هکتار از اراضی کشور در معرض بیابانی شدن قرار دارند همچنین سالانه ۱۵.۶ تن در هکتار فرسایش خاک در کشور داریم.
وی ادامه داد: ۴۵۰ شهر در ایران جزو نقاط پرخطر ازنظر وقوع سیل هستند همچنین طی ۲۰ سال اخیر بیش از ۳۵۰۰ سیل در کشور بهوقوع پیوسته است. برآوردهای ما - که البته هنوز با قیمت روز دلار بهروزرسانی نشده است - نشان میدهد که هر سیل حدود ۴۰۰ میلیارد ریال به کشور خسارت وارد میکند.
منصور با بیان اینکه ۱۳.۵ میلیون هکتار وسعت کانونهای در معرض فرسایش بادی در کشور است، اظهار کرد: علاوه بر اینها ما در ایران ۱۰ درصد بیشتر از متوسط دنیا با پدیده تبخیر مواجه هستیم. دمای هوا نیز در کشور طی ۵۰ سال اخیر دو درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده است.
رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در بخشی دیگر از صحبتهای خود با بیان اینکه ۴۰۹ دشت کشور جزو دشتهای ممنوعه هستند، گفت: یکی از چالشهایی که کمتر در کشور مورد توجه قرار میگیرد، پدیده فرونشست زمین است. درحال حاضر ما در همه عرصههای کشور بین ۱۰ تا ۳۰ سانتیمتر در سال فرونشست زمین داریم.
منصور ادامه داد: براساس ارزیابیهای صورت گرفته اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری باعث استحصال سالانه ۳۱۱ مترمکعب آب و کاهش یک تا دو تن فرسایش خاک میشود. طی سال گذشته حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در کشور انجام شد.
وی در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه تا پایان دولت کار کاداستر اراضی ملی به پایان خواهد رسید، گفت: طی شش ماهه دوم سال به رفع ایرادات و اصلاحات احتمالی کاداستر خواهیم پرداخت.
رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در پایان اظهار کرد: طرح جایگزین جنگلهای هیرکانی نیز ابلاغ شده است و از اول تیرماه فاز اول این طرح اجرایی خواهد شد.
تحلیل خبر
مواجهه با حوادث غیرمترقبه طبیعی مانند سیل و زلزله در کشور ما معمولاً شکلی تکراری و مشابه داشته، به طوری که در یک کلمه قابل توصیف است: «غافلگیری»!
در واقع هر بار حادثهای رخ میدهد، ابتدا غافلگیر میشویم، احتمالاً به دنبال مقصر میگردیم، بسته به بزرگی حادثه و میزان خسارت تا چند سال بعد همچنان برای رفع مشکلات آسیب دیدگان تلاش میکنیم و باز دوباره در حادثهای دیگر و احتمالاً در جایی دیگر غافلگیر میشویم. البته همانطور که قبلاً هم در قالب یادداشتهایی جداگانه به آنها اشاره کردیم، این سیکل معیوب تنها به حوادث غیرمترقبه محدود نمیشود، بلکه به حوادث قابل پیشبینی هم - البته با تفاوتهایی - تعمیم مییابد. به عنوان مثال در مسئله ریزگردها، باز هم از حل مسئله ناتوانیم و قادر به پیشگیری نیستیم، اگر چه از قبل میدانیم کی و کجا احتمال وقوع حادثه وجود دارد.
اگر بخواهیم یک دستهبندی کلی و تقریبی داشته باشیم، میتوانیم بگوییم بعضی حوادث قابل پیشبینی نیستند مانند سیل و زلزله. برخی دیگر در بازههای زمانی مشخص تکرار میشوند و قابل پیشبینی هم هستند، مانند ریزگردها، آتشسوزیهای فصل گرما، پیک مصرف آب و برق و گاز در فصول مختلف سال و... .
اما دسته دیگر به آرامی و در پروسهای بلند مدت اتفاق میافتند و اگر از قبل پیشبینی و برای آنها چارهاندیشی نشود، مشکلاتی جدی را به بار میآورند. مانند همین مسئله بیابانزایی، اتمام سفرههای آب زیرزمینی، فرسایش خاک و... . شاید بتوان پدیدههای غیرطبیعی مانند پیری جمعیت، معضلات اجتماعی و حتی برخی مشکلات اقتصادی و سیاسی را نیز در همین دستهبندی قرار داد چرا که آنها نیز به مرور اتفاق میافتند و نشانههای آن به ویژه توسط کارشناسان و محققان قابل رؤیت و درک است. بیشک اگر مقالات پژوهشی، تحقیقات دانشگاهی، همایشهای علمی و گفتهها و گزارشهای کارشناسان اجرایی را تنها در کشور خودمان مرور کنیم، خواهیم دید محققان و کارشناسان بارها نسبت به بروز این پدیدهها هشدار دادهاند و حتی راهحلهایی را نیز برای پیشگیری یا رفع مشکل ارائه کردهاند.
شاید مرور یک مثال مشهور جهانی و حتی نوستالوژیک (!) خالی از لطف نباشد؛ در آستانه ورود به قرن بیست و یکم چالشی با نام y2k خبرساز شد، چالشی که کامپیوترها با ورود به سال 2000 به آن دست به گریبان میشدند و پیشبینی یک بحران بزرگ جهانی برای آن در رسانهها منتشر میشد. از قطع گسترده سرویسهای مبتنی بر شبکه تا سقوط هواپیماها، ایجاد مشکل در مراکز هستهای و حتی شلیک اتوماتیک موشکها، از جمله تبعاتی بود که برای این مشکل ذکر میشد. اما هشدار کارشناسان و اقدامات گسترده و جهانی برای رفع مشکل، در نهایت باعث شد بدون بروز مشکلی جدی در جهان وارد قرن بیست و یک شویم و از این بحران به خوبی عبور کنیم. گزارشها و تحلیلهای کارشناسان پس از این جریان، نشان میداد که اگر به هشدارها بیتوجهی میشد یا برای مشکل دیر اقدام میشد، ممکن بود فاجعههای متعددی در سراسر جهان اتفاق
بیفتد!
کلام آخر اینکه اخطار کارشناسان در زمینه بیابانزایی و دیگر بحرانهای پیش روی طبیعی و غیرطبیعی باید جدی گرفته شود، چرا که انفعال و عدم توانایی در هنگام بروز بحران در آینده برای افکار عمومی قابل پذیرش نخواهد بود.