ايرانيان از ديرباز مصادف با پذيرش دين مبين اسلام تا به امروز، همواره به دلايل مذهبي و همچنين درك بسيار قوي از حقانيت مكتب جعفري، عشق و ارادت خاصي نسبت به خاندان پيامبر اكرم (ص)، ائمه اطهار و اولاد گراميشان ابراز مي داشته اند و همچنان كه قرن ها از اين موضوع مي گذرد هيچ زماني از هيچ گونه محبت و مودتي در اين زمينه فروگذار نكرده اند.
بر همين اساس مرقد هاي مطهر اين بزرگان نيز مقارن فرارسيدن مناسبات متنوع مذهبي و فرهنگي، متناسب با آداب و رسوم قوميت هاي مختلف جاي جاي ايران اسلامي، در نزد تمامي شيعيان راستين آن عزيزان هميشه به عنوان اماكن مقدس زيارتي- سياحتي از قداستي ويژه و جايگاه والايي برخوردار بوده اند. ولي متأسفانه عليرغم وجود چنين عرق ملي - ديني مردم شريف ايران نسبت به اين جريان بزرگ، امروزه هر از چند گاهي ديده مي شود كه به دليل حضور عده اي افراد بي مسئوليت و بي هويت، هم به لحاظ فرهنگي و هم به لحاظ مذهبي، و ارتكاب يك سري كارهاي غيراخلاقي خلاف شرع و عرف از سوي اينگونه اشخاص، موجب شده حواشي اين مكانهاي مقدس به عوض اينكه نشان گر فضايي روحاني و آرام بخش براي دوستداران و پيروان اين بزرگواران باشد، كه از اقصي نقاط كشور خود را به اين جاهاي مقدس رسانيده اند، چهره اي نامتعارف و نالايق به خود بگيرند به گونه اي كه اين قضيه سبب گشته است از اين اماكن در اذهان عده ي كثيري از مردم بومي به جاي اينكه تصوير يك مكان مذهبي و مقدس نقش بسته باشد خاطرهي يك مكان دنج صرفاً تفريحي آنهم تفريحات لهو و لعب شكل گرفته باشد. از جمله مواردي كه در اين رابطه مي توان به آن اشاره كرد مرقد متبركه امامزاده سيد حسين است كه درمحلهاي به همين اسم از توابع شهرستان كازرون واقع گرديده است كه همانطور در بالا ذكر شد بعضاً مشاهده مي شود به واسطه ي اعمال مفسدانه و ناآگاهانه ي برخي افراد لاابالي و بي بند وبار در كنار صحن مطهر اين امامزاده و انجام يك سري كارهاي نامشروع و به دنبال آن ايجاد درگيري ها و مزاحمت هاي بي اساس، موجبات رنجش و آزرده خاطر كردن اهالي و زوار محترم را فراهم كرده اند.
البته درست است كه اين اماكن به علت بهره مند بودن از يك موقعيت جغرافيايي و طبيعي فوق العاده شايد مكاني استثنايي براي تفريح و تفرج باشد اما با اين حال، چنين موضوعي دليل نمي شود كه به خاطر وجود چنين مزيت خدادادي، توسط عده اي قليل از اين اماكن استفاده ي نابجا به عمل آيد و حقوق و حريم اعتقادات اكثريت، در اين فضاي روحاني بوسيله ي اين گروه اندك مورد بي احترامي و تجاوز واقع شود.
ناگفته نماند كه اين بي حرمتي ها همگي در شرايطي اتفاق مي افتد كه ما به عنوان وارثان تمدني بزرگ فقط آموخته ايم به گذشته ي درخشان پيشينيان خود بباليم، در حالي كه در بيشتر رفتارها و كردارهاي اجتماعي خودمان هيچگونه نشاني از اين سوابق مدني پر افتخار به چشم نمي خورد.
در كل فرض مي كنيم كه اصلاً به اين مورد به عنوان يك معضل فرهنگي نگاهي عمدتاً مذهبي نداشته باشيم حداقل اگر واقعاً مدعي هستيم كه مردمي متمدنيم و زماني در زمينه مسائل حقوقي و رعايت حريم زندگي انسان ها سرآمد جهانيان بوده ايم براي چه از اين منظر به اين قضيه نگاه نمي كنيم و خود را ملزم به رعايت حقوق ديگران نمي نماييم، زيرا منطقي به نظر نميرسد كه از يك طرف به آثار باستاني مربوط به ايران باستان كه بر حسب اتفاق در نزديكي اين مكان مقدس واقع شده است، به عنوان نشانه هاي تمدن افتخار كنيم و از طرفي نيز در كنار همين گذشته ي نوراني كه از كتيبه هاي آن نيز مشهود است، چنين بي فرهنگي و بي حرمتي نسبت به هموطنان خود روا داريم.
پس بايستي بپذيريم كه در اين مورد از نظر رشد فرهنگي دچار نوعي عقب ماندگي شده ايم و ضروري است ضمن چاره انديشي مراجع ذي صلاح در جهت مرتفع كردن و به حداقل رساندن اين معضل فرهنگي، با تفكر در پيشينه ي مذهبي و حتي ملي خود در مورد رعايت حقوق ديگر افراد جامعه كه نمونه ي بارز آن منشور حقوق بشر كوروش كبير مي باشد، به اين مهم توجه داشته باشيم كه اگر هم پايه ي اعتقادي محكمي نداريم دست كم با سرلوحه قرار دادن اين آثار ارزشمند، به احترام اين اماكن، رعايت حقوق افراد زائر و آبروداري در نزد زوار ميهمان ديگر كشورها كه شايد به دليل بازديد از آثار باستاني شهرستان از اين مكان مقدس هم ديدار كنند، در اين قبيل جاها دست به انجام يك سري ناهنجاري هاي اجتماعي و اخلاقي نزنيم تا در وهله ي اول به وجهه ي مذهبي اين اماكن خدشه اي وارد نشود ودر ثاني با پاسداشت ارزش هاي اصيل خود ضمن فراهم كردن يك بستر فرهنگي شايسته و جلوگيري از بروز بيش از پيش حساسيت ها نسبت به اين مطلب، چنانچه در اين رابطه به موارد زننده اي هم بر خورد كرديم به صورت مسالمت آميز و در چارچوب ذخيره ي فرهنگي و قانوني خود سعي كنيم كه با اين گونه ناهنجاري ها برخوردي آبرومندانه داشته باشيم تا اين اماكن همه وقت از كرامت و قداست سزاواري در نزد عموم مردم برخوردار باشند. زيرا كه قدر مسلم ما ايرانيان هميشه حريم اعتقادات مذهبي خود را حفظ كرده ايم و اگر در مواردي هم سهل انگاري صورت گرفته، هيچ وقت نسبت به اين گونه مسائل بي تفاوت نبوده ايم و واقعاً چرا اكنون اين چنين بي حرمتي هايي نسبت به اين اماكن صورت مي گيرد، موضوعي است كه بايستي به صورت ريشه اي از سوي همگان مورد لطف و عنايت قرار گيرد.
خالي از لطف نيست كه اين نكته را هم بدانيم كه برجامعه ايران باستان قانوني به نام بردباري مذهبي حاكم بوده است كه به واسطهي آن همگان موظف بوده اند كه حقوق اقليت هاي مذهبي را محترم بشمارند، هر چند كه دين اسلام نيز خود داراي آنچنان قوانين حقوقي فراگيري بوده كه به هيچ عنوان مجال سوء استفاده را در اين زمينه را به هيچ شخص و گروهي نداده است.
بنابراين از ديد نويسنده براي مردمي با چنين سابقه ي فرهنگي غني و حقيقتاً بي نظير، اينگونه اعمال منافي حقوق بشر آن هم در هزاره ي سوم به هيچ وجه برازنده نخواهد بود.
به همين دليل بايستي كه در واقع با خويشتن داري و رعايت اينگونه مسائل حياتي مربوط به ادب و فرهنگ اين مرز و بوم، چه در اين مورد و چه در موارد مشابه، به افراد كج فهم اين فرصت را ندهيم كه قياس هاي بي مورد و گمراه كننده در مورد ايران قبل از اسلام و بعد از اسلام در جهت لطمه وارد كردن به چهره ي واقعي دين اسلام انجام دهند، چرا كه ما در طول تاريخ همواره به مردماني فرهيخته و فهيم شهرت داشته ايم و در خيلي از موارد ما بوده ايم كه به دليل فهم و شعور والا از پيرامون خود و بسياري از رخدادهاي تاريخي توانسته ايم مسير بسياري از تحولات سياسي را به نفع خود تغيير دهيم، بنابراين شايسته نيست كه با بي خبري و بي اطلاعي از اصالت فرهنگي خويش بازيچه دست انسان هايي شويم كه شايد قرن ها بعد از ما به عرصه ي تاريخ وارد شده اند
حجت الله دهقان.