نويسنده : عباس خادم الحسيني
يكي از مواردي كه استفاده مناسب و بهينه از آن ميتواند شادي، نشاط و روحيه جواني را به شما هديه كند موسيقي است. حتماً شما هم چيزهايي درباره تأثير موسيقي بر كيفيت رشد و نمو گياهان و ميزان گلدهي و شادابي آنها شنيدهايد. وقتي كه يك موسيقي مناسب چنين اثر عميق و قابل توجهي روي گياهان كه ظاهراً خالي از احساس و شعور هستند دارد پس مسلماً روي انسان كه از ساختاري كاملاً احساسي و عاطفي برخوردار است مي تواند اثري به مراتب عميقتر و تأثيرگذارتر داشته باشد.
همان طور كه مي دانيد مغز انسان ، فرمانده و كنترل كننده تمامي بخش هاي بدن است. تمام رخدادهاي دروني بدن اعم از حركت عضلات ، تنفس ، تفكر ، ضربان قلب ، گردش خون ، تعرق ، تنظيم ترشحات غدد ، فعاليت هاي گوارشي ، فشارخون ، فعاليت هاي احساسي ، بروز حالت ها و عواطف مختلف و . . . همگي توسط مغز كنترل و تنظيم مي شوند . به همين علت در مغز انسان ميلياردها سلول عصبي به نام نورون وجود دارد كه وظيفه انتقال اطلاعات از بخشي به بخش ديگر را برعهده دارند. اين نقل و انتقال اطلاعاتي به صورت الكتروشيميايي صورت مي گيرد و در اصطلاح به آن امواج مغزي مي گويند.
نكته جالب و قابل تأمل اين است كه با تغيير دادن آگاهانه و ارادي امواج مغزي مي توان حالات ، احساسات و عواطف مختلف را از بين برد و نوعي وضعيت جديد در مغز ايجاد كرد كه اين وضعيت جديد مي تواند سبب بروز احساسات جديد گردد . به عنوان مثال مي توان مغز را از حالت نگراني و استرس بيرون آورد و به راحتي در وضعيت آرامش و سكون قرار داد . يك راه مفيد ، ساده ، كم هزينه و مؤثر براي تغيير امواج مغزي ، تحريك صوتي است كه امروزه از اين روش با نام موسيقي درماني هم ياد ميكنند.
به خاطر داشته باشيد كه يك موسيقي مناسب ، به راحتي مي تواند حالت مغز را تغيير دهد و باعث تحريك مثبت نواحي فعاليتي آن شود. به همين علت است كه بسياري از صاحب نظران عقيده دارند كه موسيقي مي تواند يكي از بهترين محرك ها براي قرار دادن مغز در وضعيت بهينه و مطلوب باشد.
از آنجايي كه موسيقي مي تواند فعاليت هاي مغزي و نقل و انتقالات اطلاعاتي در شبكه عصبي بدن را سرعت ببخشد ، باعث بهبود فرايند تفكر و افزايش قدرت تمركز مي گردد. علاوه بر آن گردش خون را در مغز افزايش مي دهد كه اين عمل باعث سلامتي و تغذيه بهتر سلول هاي مغزي شده و عمر مفيد مغز را افزايش مي دهد.
شايد بتوان موسيقي را يك نياز فيزيولوژيكي، ذهني، عاطفي، احساسي، اجتماعي و فرهنگي در زندگي به شمار آورد. موسيقي به دليل رابطهي زيستي و فيزيولوژيكي كه با مغز دارد ميتواند درد را تسكين داده و افسردگي را برطرف كند. موسيقي به شما آرامش و در عين حال انرژي ميدهد و اثر پرقدرت و معجزهآسايي بر سلامتي و پويايي ذهن دارد. همچنين تقويت كننده سيستم ايمني بدن در برابر بيماريها و تنشهاي روزمره است.
موسيقي به علت اثر آرامش بخشي كه دارد باعث كاهش استرس ميشود و استرس يكي از عوامل اصلي حملات قلبي و بالا بودن فشار خون است بنابراين موسيقي ميتواند به عنوان يك داروي طبيعي به فرايند معالجات قلبي و درمان پرفشاري خون افزوده شود و از آنجايي كه يكي از شايعترين عواقب فشار خون بالا سكته مغزي است ميتوان گفت كه موسيقي احتمال سكته مغزي را نيز كاهش ميدهد.
موسيقي به دليل قدرتي كه در تحريك سريع سيستم عواطف ( ليمبيك ) مغز دارد داروي اعجاب انگيزي است كه ميتواند به صورت افراد لبخند و به دلهاي آنها شادي بياورد. موسيقي ميتواند در درون انسانها نفوذ كرده و روح و روان آنها را لمس و نوازش كند و باعث متعادل شدن رفتار و خُلق وخويشان شود. يك موسيقي مناسب و دلنشين در واقع پلي است كه بوسيله آن ميتوان از دهكده دلگير غمها و ناراحتيها به شهر زيباي شادماني و نشاط رفت.
نكته قابل توجهي كه در اين زمينه وجود دارد انتخاب نوع موسيقي است. آيا تمام آهنگها مفيد و آرامش بخش هستند؟ آيا موسيقي در هر حالت و شكل و سبكي كه باشد تأثير مثبت دارد؟
براساس تحقيقات به عمل آمده برخي از ريتمها نه تنها مفيد نيستند بلكه استفاده مداوم از آنها زيانبار نيز ميباشد. استفاده بيش از حد از موسيقيهاي تند، خشن و زُمُخت كه متأسفانه اين روزها طرفداران زيادي هم پيدا كرده نه تنها ضد آرامش دروني است بلكه به مرور به سلسله اعصاب نيز آسيب ميرساند. بنابراين از موسيقيهايي كه به مرور شما را عصبي، پرخاشگر و سردرگم ميكند (مثل موسيقي راك، رپ و سبكهايي از اين دست) كمتر استفاده كنيد و در عوض از موسيقيهايي كه شنونده را آرام و در عين حال شاد ميكند بيشتر بهره ببريد.
تحقيقات نشان داده است كه موسيقي كلاسيك و سنتي ايران يكي از بهترين انواع موسيقي براي آرامش بخشي و درمانگري طبيعي است (البته منظورم سنتيهاي شاد و دلنواز است نه سنتيهاي بيش از حد سنگين يا غمآلود .) اين قبيل آهنگهاي دلنشين و روحنواز، سيستم رواني عصبي، سيستم غددي و اعضا و اندامهاي بدن را متعادل و آرام ميسازد. همچنين سيستم ايمني را با فرو نشاندن و جاري كردن گرههاي رواني، احساسي و عاطفي در بدن تحريك مثبت كرده و شنونده را از نظر رواني و جسمي تقويت ميكند.
يكي از شروط يك موسيقي خوب اين است كه ايجاد ترس، نگراني و غم نكرده و خاطرات دردناك و ناراحت كننده را زنده نكند. ساده، آرامشبخش و مفرّح بوده و از نظر سرعت و شدت تا حدي يكنواخت باشد. اگر موسيقي همراه با كلام است بهتر است متن يا شعر اين كلام نيز شاد و اميدبخش باشد نه غمگين و نااميدكننده. چنين موسيقياي ميتواند به انسان آرامش، صلح، اميد، عشق، انگيزه و انرژي بدهد و كل سيستم بدن را تقويت و سالم كند. بنابراين در انتخاب يك موسيقي خوب براي رسيدن به آرامش، همان دقتي را به خرج دهيد كه در انتخاب لباس به خرج ميدهيد.
موسيقي يك عامل قوي براي ايجاد و برانگيختن انواع احساسات است. بسته به نوع موسيقي اي كه انتخاب ميكنيد اين احساسات برانگيخته شده ميتواند مثبت يا منفي باشد. پس خوب دقت كنيد و ببينيد موسيقيهايي كه بيشتر گوش ميدهيد كدام يك از اين هيجانها و عواطف را در شما توليد ميكند: لذت همراه با آرامش و رضايت يا لذت همراه با فشار و تنش؟
براي پيدا كردن آهنگ مناسب خود آهنگهاي گوناگون را امتحان كنيد. اگر اين كار را با تمركز و دقت انجام دهيد به راحتي ميتوانيد تشخيص دهيد كه چه آهنگي برايتان آرامشبخش، شاديآور و كاهنده استرس و تنش است. البته نكته مهميكه در اين زمينه وجود دارد اين است كه خود آن آهنگ هم بايد براي شنونده دلچسب و لذتبخش باشد تا اثر آرامشبخشي بيشتري داشته باشد. اگر بخواهيد به زور موسيقي خاصي را به خودتان تحميل كنيد فايده اي ندارد. براي اين كار وقت بگذاريد و به دقت به موسيقيهاي آرام و در عين حال شادي كه پخش ميشود گوش كنيد و ببينيد از كدام يك بيشتر لذت ميبريد. البته ممكن است آهنگهاي انتخابي شما، براي ديگران چندان لذتبخش نباشد اما بدانيد كه اين مسئله چندان اهميتي ندارد. مهم اين است كه شما بيشترين لذت را از موزيك مورد نظرتان ببريد.
نكته ديگر اين كه بايد بدانيد چه ريتمي در چه موقعيتي به كار ميآيد. زماني كه استرس، نگراني يا ناراحتي وجود شما را فرا ميگيرد شنيدن آهنگهاي خشن يا آهنگهاي سنگين و غمآلود آن هم با صدايي بلند نه تنها فايدهاي ندارد بلكه وضعيت را بدتر هم ميكند. در چنين موقعيتي گوش دادن به يك موسيقي دلنشين و شاد، ذهن را از تمركز روي استرس منحرف كرده و باعث كاهش عواطف منفي ميشود . به طور كلي براي كاستن از دردهاي ناشي از مسايل روحي و رواني ، موسيقيهاي بيشازحد آرام و سنگين يا بيشازحد زمخت و خشن چندان مناسب به نظر نميرسند. استفاده از يك موسيقي شاد و ريتمدار قطعاً مفيدتر و مثمرثمرتر خواهد بود و ميتواند باعث تغيير روحيه و احساسات شما شود. بنابراين براي خودآرامسازي و دور كردن عواطف منفي از موسيقي كمك بگيريد و ماهيچههاي خود را كه در نتيجه استرس، تنشهاي روزمره، ناراحتيها يا دردهاي جسمي منقبض شدهاند آزاد و رها سازيد. هنگامي كه ناراحت، دلگير يا عصباني ميشويد يك دوش چند دقيقهاي بگيريد سپس روي يك صندلي راحت ، كاملاً آرام و رها بنشينيد و در كمال آرامش به يك موسيقي ملايم و دلنشين با صدايي نه چندان بلند گوش كنيد. اگر چشمان خود را ببنديد، عضلات خود را نيز شل كرده و روي موسيقي تمركز كنيد اثر آرامبخش آن را روي جسم خود احساس خواهيد كرد. همچنان كه گوش ميكنيد چند نفس عميق بكشيد و به تغييراتي كه در سيستم بدنيتان ايجاد ميشود توجه نماييد. بدن شما خيلي زود رها و آرام شده و تغييرات مثبتي در فشار خون، ضربان قلب، نحوه تنفس و حتي شكل ظاهري عضلات صورت شما به وجود ميآيد. همان طور كه استفاده از يك ريتم روحنواز، دلنشين و شاد براي بدن مفيد است در عوض در معرض مداوم صداهاي بلند، ناهماهنگ، ناجور و آزار دهنده (آلودگي هاي صوتي مثل سر و صداي ماشين ها، صداي محيطهاي كاري يا ادوات مكانيكي يا حتي شنيدن موسيقي با صداي بيش از حد بلند) باعث آسيب ديدن سلامتي، اعصاب و جواني ميشود. بمباران سلولهاي بدن با صداهاي ناخوشايند و نابهنجار باعث بالا رفتن فشار خون، افزايش تعداد ضربان قلب و تنفس ميشود. در اين حالت ميزان منيزيم خون بالا رفته و چربيهاي زيادي آزاد ميشوند. اين چربيها وارد سيستم گردش خون شده و نظم طبيعي آن را بر هم ميزنند. استفاده بيش از حد از موسيقي (حتي از موسيقيهاي خوب با اثربخشي مثبت) نيز كار درستي نيست و باعث فرسوده شدن تدريجي اعصاب و روان ميشود. قرار گرفتن در معرض صداي دائمي به مرور سلولهاي بدن را فرسوده و خسته كرده و از ميزان عمر انسان ميكاهد. من شخصاً افرادي را ديدهام كه در شبانهروز بيش از ده ساعت موسيقي گوش ميكنند و اين مسئله قطعاً در درازمدت به آنها لطمه ميزند. سيستم شنوايي، سلسله اعصاب و به طور كلي تكتك سلولهاي بدن ما نياز دارند كه گاهگاهي در معرض سكوت و آرامش ناشي از بيسروصدايي قرار بگيرند. بنابراين در عينحال كه موسيقي ميتواند اثربخشي مثبت داشته باشد افراط در استفاده از آن نتيجه معكوس خواهد داد.