منوچهر حبيبي
در تقويم كهن و باستاني ما ايرانيان ماه ها معنا و مفهوم خاصي دارند و هر يك با نمادش نشان از فرهنگ و اعتقادات پيشينيان ومردم ما دارند. مثلا مهر ماه با جشن مهرگان زمان برداشت محصول و فرصت شكرگزاري از نعمات الهي بوده است علاوه بر آن دهه هاست روز اول مهر به شروع سال تحصيلي تبديل شده و صدها هزار دانش آموز و دانشجو و معلم كارشان را آغاز مي كنند ولي چند سالي است كه مهرماه و شروع سال تحصيلي رنگ و بوي گذشته را ندارند. لااقل اين والدين هستند كه در مقايسه با گذشته شور و هيجان گذشته را كم رنگ تر مي بينند؛ والديني كه امروز بسيار نگران و دلواپس روند و ادامه تحصيل فرزندانشان هستند. والدين امروز همان كودك و نوجوانان ديروز هستند كه با آغاز سال تحصيلي با دوست و هم كلاسي هادست در دست هم با طي مسافتي دور و نزديك به مدرسه مي رفتند. آخر در گذشته در هر محله يكي و دو مدرسه بود كه تمام دانش اموزان محل در آنجا تحصيل مي كردند. گاهي مدرسه ها كافي نبود و دو شيفت بودند. خلاصه هر چه بود با همه ي كم و كاستي ها محل و جايي بود كه همه دانش آموزان ازآن بهره مند مي شدند هر چند هميشه مشكل شلوغي كلاس ها بود و هميشه اين نُرم 30 تا 40 نفري اساس و پايه برگزاري كلاس ها بوده، نُرمي كه هنوز كه هنوزاست تلاش مي شود كه مبنا ي كار قرار گيرد ؛گويا با همه ي طرح ها و برنامه ريزي هايي كه طي اين دهه ها شده است مسئولين به شلوغي كلاس هيچ اعتقاد و اعتنايي نداشتهاند و طي سال هاي اخير با كم شدن تعداد دانش آموزان مدارس دولتي يكي پس از ديگري تعطيل شدند تا به جاي كاهش تعداد دانش آموزان كلاس ها اين هزينه هاي آموزشي باشد كه كاهش بيابد كم كم آن مدارس بزرگ با فضا و حياط استاندارد جايشان رابه مدارسي مي دهند كه بسياري از آنها ضوابط و استانداردهاي يك آموزشگاه را ندارند اما مثل آب خوردن پروانه و امتياز فعاليت مي گيرند و اين يكي از نگراني هايي است كه بسياري از والدين دارند . به راستي فضاي يك مدرسه ديروز بايد به خانه اي كوچك برسد ؟آيا بهترين دبيران و معلمين در چنين فضاهايي مي توانند آن طوري كه انتظار مي رود نتيجه بگيرند؟ متاسفانه با بزرگ شدن شهرها و كم شدن مدارس دولتي نگراني از رفت و آمدها باعث گرديده كه بسياري از والدين فرزندانشان را در مدارس غير دولتي هايي ثبت نام كنند كه برخي از آنها واقعا شرايط مناسب و استاندارد را ندارند. متاسفانه برخي از اين مدارس به تعهدات و وظيفه شان هم عمل نمي كنند و بدبختانه نظارت دقيق و فني بر نحوه اداره و خدمات دهي آنها صورت نمي گيرد مدارسي كه نه فضاي آموزشي مناسب دارند و نه امكانات و تجهيزات لازم براي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ارايه ميدهند.
ولي خيلي راحت و بدون هيچ گونه برخوردي به كارشان ادامه مي دهند. متاسفانه سياست هاي صرفه جويي در وزارت آموزش و پرورش سال هاست از برخي مدارس غير دولتي غير استاندارد در راستاي اين سياست بهره جسته است اما طبق قانون اساسي تحصيل رايگان است بنابراين مسئولين در آموزش و پرورش از اين مدارس براي دور زدن قانون استفاده مي كنند تا هزينه ها روي دوش مردم بيفتد. پس مدارس دولتي بايد با مشكلات رها شوند با وجودي كه فرهنگيان عزيز و ارجمند نشان داده اند كه حتي در فضاي كوچك و باز و در بدترين شرايط به نحو احسن مي توانند كار كنند اما اين فرزندان (دانش آموزان ) كه اصلي ترين سرمايهها هستند بايد در بهترين محيط و فضاي آموزشي با امكانات استاندارد بهداشتي رواني و رفاهي و علمي به تحصيل بپردازند اين همان معضل و مشكلي است كه بسياري از خانواده ها و والدين را نگران كرده است كه به دنبال يك مدرسه خوب باشند به راستي يك مدرسه خوب چگونه است؟ يك مدرسه خوب چه شرايط و ضوابطي بايد داشته باشد؟ آيا جايي است كه استعداد دانش آموزان شكوفا مي شود؟ آيا جايي است كه دانش اموزان احساس خفگي نمي كنند؟ آيا جايي است كه معلم و دانش آموز مي توانند چند قدمي در آن راه بروند و با هم گفتگويي دوستانه و صميمانه داشته باشند و احساس آرامش كنند؟آيا مكاني است كه چند دقيقه زنگ استراحت رابدون دغدغه از انواع نگراني از مزاحمت ها سپري كنند ؟آيا جايي است كه بيش از لوازم التحرير و ... فردي امكانات آزمايشگاهي و لوازم كمك آموزشي داشته باشد؟ به راستي اين همان نگراني هايي است كه نه تنها موجب نگراني و الدين كه برخي از دانش آموزان نيز گرديده است. شايد بسيار تلخ و باور نكردني باشد اما برخي از اين مدارسك هاي غير دولتي نه تنها باعث رشد و شكوفايي نمي شوند كه به افت بيشتر دانش آموزان نيز كمك مي كنند. ديدن اينكه دانش آموز با صرف هزينه كلان در برخي از اين مدارس غير دولتي و غير استاندارد علمي و اخلاقي و راندمانش آسيب ببيند و اقعا دردناك و تاسف بار است . باور كنيد برخي مدارس با تبليغات غير واقعي و عوام فريبي به كارشان ادامه مي دهند و با روش هاي غيرقانوني نتيجه گرايي و مدرك سازي مي كنند و در نتيجه پايه و بنيه ي علمي دانش آموزان معصوم و بي گناه را از بين مي برند.
اي كاش برخي از سياست هاي صرفه جو گرايانه را كنار مي گذاشتيم و در پايه هايي چون گذشته آزمون و امتحانات هماهنگ و نظارت هاي لازم اعمال مي شد تا بسياري از حقايق روشن تر مي گرديد تا فرزندان مان بيش از اين قرباني مدارس غير استاندارد نمي شدند. تا برخي تحصيل و دانش آموزان را فدايي ثروت اندوزي و در آمد سازي خويش نمي كردند.