انسان برای کامل شدن و به تمامیّت رسیدن همانند غنچهای است که باید زمینه و شرایط مساعد برای او فراهم باشد تا شکوفا شود . انسان ابعاد و لایههایی دارد که فرایند تعلیم و تربیت شکوفا میشود.
درجاتی از استعدادها و توانایی ها در وجودش هست که از طریق پالایش استخراج می شود. شناخت معبود و آفریدگار، محبّت را در دل او ایجاد میکند و این محبّت، انسان را به پرستش، عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر حقیقت وا میدارد، عبادت رمز کمال آدمی و تربیت یافته دین کامل است و خالق شایسته عبادت، ره یافتگان به سوی خالق جز او به ساییدن پیشانی بر خاک آستان معبود به تعالی نرسیدند.
درمقاله ی حاضرعوامل مؤثّردر تربیت دینی فرزندان و روش های تربیت دینی از قبیل –روش محبّت –الگویی –معرفتی –شرطی - ایجاد رغبت و جاذبه های غیر مستقیم –تلقین –اقتدار –تکرار و مداومت بیان شده است. در ادامه، موانع و چالش های موجود در تربیت دینی عنوان شده و سپس نتیجه گیری، راهکارها و پیشنهادهايي ارائه شده است.
تعریف تربیت دینی:
تربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن، زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب ساختن است. مجموعه روشهایی که شخص برای رشد و تکامل تواناییها و نظرات و سایر اشکال رفتارش که در جامعه وی ارزش مثبت دارد؛ در پیش میگیرد و به عبارتی دیگر تربیت در واقع پرورش دادن استعدادهای بالقوّه است و تبدیل آنها به استعدادهای بالفعل است. هدف تربیت باید به گونهای باشدکه متربّی، هیچ چیزی را به طور عاریهای تصنعی و وابسته مدار، طفیلی و انگل گونه از دیگران کسب نکند. تربیت دینی باید متّکی به خود، مبتنی بر فطرت خویش و برگرفته از استعدادهای درونی و توان خودش محقّق شده باشد وانگیزه کمال جویی او از درون خودش بجوشد .
عوامل مؤثّر در تربیت دینی فرزندان :
مقوله تربیت از ابتداییترین و اساسیترین ومهّم ترین نیازهای زندگی بشری است. از این رهگذر برای انسان مسلمان تربیت اسلامی ضرورتی مضاعف دارد. حضرت علی(ع) در باب اهمّیّت تربیت میفرمایند: «میراثی به مانند ادب وتربیت وجود ندارد و به عبارتی گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث میگذارند ادب است». تعلیم و تربیت دینی محصول کارکرد تمام دستگاههای فرهنگی –تربیتی مانند مدرسه، خانواده، رسانههای جمعی، نهادهای سیاسی، اقتصادی و... درکنار محیط اجتماعی است. والدین به دلیل نفوذ بر فرزندان، باید از روشهای مطلوب در پرورش مذهبی، ایجاد انس دینی، عادات دینی، معرفت دینی تمام تلاش خود را بکنند تا تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان به نتیجه مورد نظر برسد. مهمترین روشهای تربیتی عبارتنداز:
1. روش محبّت: یکی از مهمترین، بادوامترین روش در تربیت دینی به حساب میآید. نگرش مثبت فرزندان نسبت به مذهب و دین ریشه در مهر و محبّت والدین دارد. استفاده ازعواطف، محبّت، نیکوگویی و الفت و مهربانی دراین زمینه تأثیر به سزایی دارد.
2. روش الگویی : چون پدران ومادران برای کودکان مقدّس هستند و از طرفی کودکان از والدین الگو و سرمشق میگیرند، نیاز است والدین خود نمونه کامل از رفتارهای دینی باشند تا در ذهن و جان کودک نقش ببندد .
3.روش معرفتی (آموزش یادگیری): کنجکاوی و دانستن که امری فطری است در همه وجود دارد. سعی کنیم زمینههای رشد،آگاهی و شناخت وکسب معرفت را درکودکان فراهم آوریم. چون قلب کودک پذیرای هر نوع آموزش و معرفتی است. اولیا باید با توجّه به ظرفیّت ذهنی کودک به او آموزش بدهند و به سؤالات مذهبی او با استدلال و منطق پاسخ دهند.
4.روش شرطی: روان شناسان معتقدند که بین محرک و پاسخ، هرگاه پیوند ایجاد و نهادینه شود یادگیری صورت گرفته و بر این اساس هرگاه مراسم مذهبی و شعائر دینی همزمان با امور خوشایند در نظر کودکان انجام گیرد علاقه مندی آنان افزایش می یابد.
5.ایجاد رغبت و جاذبههای غیرمستقیم: با در نظر گرفتن بهترین جای منزل و اتاق برای اقامه نماز و اهدای سجاده و مهر و تسبیح و عطرهای معنوی برای این فرضیه دینی، خاطره خوش وآراستگی را در ذهن اوتداعی میکند.
6.روش تلقین: از عالیترین کلمات در اوج عظمت و شور معنوی استفاده شود و عظمت اعمال دینی و نماز بیان شود. گفته شود که نمازگزار چهرهای گشاده دارد؛ حرف زشت نمی زند؛ راستگو است؛ غیبت نمیکند و... این روش در ذهن کودک جا میافتد و خود را تربیت یافته دین میگرداند .
7.روش اقتدار : با لحن محترمانه و از روی محبّت، امّا در عین حال محکم و متین فرزندان را به رعایت مسایل دینی و انجام فرائض دینی رهنمون کنیم . طبق فرمایش حضرت علی (ع) از سن 7 سالگی باید بچّه را به خواندن نماز امر کرد .
8.روش تکرار و مداومت: والدین با تکرار و مداومت در اعمال مذهبی می توانند فرزندان را دین پرور و تربیت پذیر مکتب قرآن درآورند.
موانع و چالش های موجود در تربیت دینی :
1. سبک شمرده شدن نماز و اقامه نکردن آن و بی توجّهی وکم توجّهی خانواده به موازین اسلامی.
2. اهمّیّت ندادن الگوهای خانوادگی به برنامههای مذهبی، اذان، تلاوت قرآن، مراسم مذهبی و دعا و نیایش.
3. عدم توجّه به تشویق و تبلیغ جهت انجام فرائض دینی.
4. کمرنگ شدن یا عدم حضور والدین به اتفّاق فرزندان در اماکن مذهبی .
5. بیتفاوتی یا عدم برخورد مناسب والدین با پدیده ترک نماز نوجوان و یا کوتاهی وی در اعمال دینی فرزند .
6. غفلت اولیا از تربیت دینی فرزندان به علّت مشغله زیاد .
7. توجّه به تجمّل گرایی، دروغ، ریا و نیرنگ، از طرف بعضی از خانواده ها به ارزش های دینی در نزد نوجوانان و جوانان، قداست خود را از دست دادهاند .
8. تناقض بین گفتار و رفتار والدین در مسایل دینی .
9. عدم هماهنگی بین تربیت دینی والدین در مدرسه .
راهکارهای اعتلای نقش خانواده در تربیت دینی فرزندان:
1. انتخاب همسر مناسب و معتقد به اسلام ناب محمدی(ص) .
2. تغذیه و رشد فرزند از شیر و اغذیه حلال و با وضو بودن مادر و رفع
نیازهای جسمانی و روانی فرزندان .
3. اعتدال در آموزش و تشویق به نماز و دیگر عبادات .
4. داشتن منش و دانش تربیتی در مسایل دینی توسّط والدین و انتقال آن به فرزندان .
5. صبوری اولیا درآموزش نماز واعمال دینی به فرزندان .
6. پرهیز از روش قهرآمیز، اجبار و الزام در انجام فرائض دینی .
7. تشویق وترغیب فرزندان به کنجکاوی و جمع آوری اطّلاعات ومطالب راجع به دستورات و مفاهیم دینی درکتب مختلف. تهیه کتب و نشریّات مناسب که درراستای تقویت گرایش دینی فرزندان باشد و در اختیار خانواده قرارگیرد.
نتیجه گیری:
باید اذعان کرد که خانواده در هدایت و تربیت فرزندان، نقش انکار ناپذیری دارد. افراد آگاه و خانواده های مطّلع با بهره گیری از آموزه های دینی، قرآن، سنّت، اتّکال به خداوند وتوجّه به نیازهای مادّی و معنوی فرزندان ازجمله دادن لقمه حلال به آنها نقش خود را ایفا میکنند. از دوران پیش از تولّد کودک، تربیت آغاز میشود؛ به روز نبودن و به هنگام نبودن آگاهی ویافته های اسلامی والدین و ناآگاهی ژرف از مفاهیم قرآن کریم و سنّت رسول ا... (ص)، و ناگزیر ساختن زورمندانه جوانان برای انجام خواستههای خود و...می تواند تأثیرات منفی برجای بگذارد. تربیت دینی آثار فراوانی داردکه نتایج آن موجب انسجام، اتحاد و همدلی آرامش درونی و تغییردر روابط فرد با خدا، با خلق خدا، با قرآن و ائمّه معصومین(ع) میگردد و فرد دچار سلامت روانی میشود. در مجموع میتوان گفت که همه عوامل در کنار یکدیگر در تربیت دینی فرزندان مؤثّر هستند.