مردم وكشور ايران يكي از كهن ترين فرهنگ ها را در ميان كشورهاي جهان دارا مي باشند و فرهنگ ايراني از برترين فرهنگ ها درخاورميانه به حساب مي آيد .خب چنين سابقه درخشان فرهنگي در دهه هاي مختلف با توسعه ي مراكز آموزشي و فرهنگي جايگاه علمي وفرهنگي كشورمان را بيش ازپيش ممتازو برجسته كرده است و فقط طي پنجاه سال گذشته اين روند باعث رشد و شكوفايي هرچه بيشتر اين عرصه گرديده است.
در اين ميان آموزش و پرورش و آموزش عالي علاوه بر توسعه علمي به پرورش نيروها و مديران مبادرت ورزيده هرچند كه اين دو وزارت خانه برحسب وظايف شان مسئوليت تربيت آينده سازان را در حد بضاعت خويش انجام داده اند اما برخي همه مشكلات ريز و درشت و تضاد و تقابل هاي فرهنگي و اجتماعي را حاصل كم كاري و يا بهتر بگوييم سياسي كاري در اين دو وزارت خانه و بويژه وزارت فرهنگ و آموزش عالي عنوان نموده اند البته در يك جامعه چون ايران هيچگاه نمي توان ديدگاه ها و نظرات فردي و اجتماعي را محدود و يا به يك سمت و سوي خاص سوق داد.
بنابراين آن عده از اصولگرايان كه طي سال هاي اخير و بويژه طي يك سال و چند ماهي كه از تشكيل دولت يازدهم گذشته است به عزل و نصب ها بخصوص در دو وزارت خانه آموزش و پرورش و آموزش عالي حساس شده اند بايد به نوعي عملكرد و فعاليت هاي سياسي و اجتماعي خود را مورد نقد و بررسي قراردهند.تا اگر مي خواهند عيب و ايرادهاي فرهنگي و اجتماعي را برطرف سازند به نتيجه مطلوب خويش برسند. يقيناً دكتر حسن روحاني از بدو انتخاب شدنش با چالش هاي فراواني بويژه درانتخاب و معرفي وزيران كابينه اش روبرو بوده است و از ميان چالش ها انتخاب دو وزيرآموزش و پرورش و آموزش عالي بيشتر و برجسته تربوده است طوري كه اشخاص و مديراني كه براي اين دو وزارت خانه از ابتدا كانديدا شدند با اتهامات و هجمه هاي اصولگرايان تندور از رسيدن به اين سمت باز ماندهاند.
به هرحال سال گذشته به هرصورت وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالي نيز وزيران خود را پس از گذشتن از هفت خان رستم شناخت و فرجي دانا به عنوان وزير آموزش عالي(علوم) براي چندماهي در اين سمت انجام وظيفه نمود تا اينكه پس از چندين و چند بار تهديد به استيضاح و گرفتن كارت زرد ايشان بالاخره اولين وزير رئيس جمهور روحاني بود كه كارت قرمز را گرفت و از پست وزارت بركنار گرديد هرچند به نظرمي رسيد كه اگر قرار بود وزيري استيضاح و بركنار شود فرجي دانا و وزارت علوم در اولويت نخست نبود.
به هرحال حضور تقريبا كوتاه وي با طرح برخورد با بورسيه هاي دكتري دورهي كاري ايشان را پرتنش نمود بويژه آنكه در اواخر كار صحبت از بورسيه گرفتن برخي نمايندگان نيز عنوان گرديد و اما همانطوري كه پيش بيني ميشد فرجي دانا از سوي مجلسي ها بركنار شد و كار دكتر حسن روحاني كمي مشكل تر گرديد تا اولاً شخصي را به عنوان سرپرست وزارت فرهنگ و آموزش عالي بگمارد و ثانياً به فكر معرفي فردي كه بتواند هم راي اعتماد بگيرد و هم همسو با دولت ايشان حركت كند باشد و انتخاب نمايد.
كاري كه به نظر اين چنين پيچيده نبود چراكه سابقه درخشان علمي و فرهنگي وزارت علوم در تربيت مديران شايسته طي دهه هاي اخيرمي طلبيد كه انتخاب فردي لايق و كاردان را براي مديريت و وزارت بر اين وزارت خانه اين چنين كشدار نشود و وجود ميليون ها فارغ التحصيل و دانشجوي فرهيخته و هزاران عضو برجسته هيأت علمي نشان از جايگاه والاي مديريتي و مسئوليت پذيري فرهيختگان در كشوردارد اما گويا اين شايستگي و لياقت جامعه فرهنگي و دانشگاهي را برخي از نمايندگان كه خود پرورش يافته از اين وزارت خانه بوده اندباور ندارند.طوري كه طي چند هفته اخير با معرفي سه فرد و شخصيت دانشگاهي و علمي از سوي رييس جمهور براي وزارت فرهنگ و آموزش عالي هنوز اين يك چالش براي رييس جمهور و دولت وي است. رد صلاحيت نيلي كه با 177 راي منفي نمايندگان اعلام گرديد اين سوال را پيش روي بسياري از مردم قرار داده است كه آيا اگر دكتر حسن روحاني رييس جمهور و برگزيدهي مردم كانديداي احراز اين پست ميگرديد آيا با چنين جوي كه در مجلس حاكم است راي اعتماد مي آورد؟!
يقيناً شايد پاسخ اين سوال منفي باشد يعني برخي از اين نمايندگان مجلس عليرغم اعلام همكاري و همراهي و دوستي و رفاقت دولت با مجلس قصد كنار آمدن با دولت را ندارند. سياستي كه بيش از آنكه ناشي از دلواپسي و نگراني از سقوط و تنزل رتبه علمي و دانشگاهي كشور و اين وزارت خانه باشد مي تواند به نوعي براي سنگ اندازي و انحراف دولت از برآوردن قولهايي كه به مردم داده است نيز تلقي گردد به هرحال برخي از اين نمايندگان بايد بدانند كه نيات و خواسته هاي جناحي و سياسي شان با مطالبات رايدهندگان شان سنخيت ندارد و مورد تاييد بخش عمده اي از مردم نيست.