منوچهر حبيبي:صنعت هواپيما سازي يك صنعت بسيار گران و مهم و انحصاري در دنياست به همين دليل اين صنعت در اختيار برخي كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته و برخوردار از تكنولوژي اروپايي و كشورهايي مانند امريكا روسيه چين و هند قرار دارد .از طرفي روز به روز بر تعداد متقاضيان پرواز در دنيا افزوده ميگردد و كمتر كشوري را مي توان يافت كه از يك يا خط هوايي بهره نبرد در كشور ما نيز تا دهه 60 دو شركت هواپيمايي دولتي و خصوصي بيسيار فعال بودند .دو شركتي كه در خاورميانه از اعتبار و جايگاه ويژه اي برخوردار بودند شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران (ايران اير - هما) و شركت هواپيمايي آسمان كه كليه پروازهاي داخلي و خارجي را انجام مي دادند از بعد جنگ تحميلي و بحران ميان كشورمان با امريكا و بعضا اروپا و اعمال تحريم ها كم كم كار سرويس دهي به هواپيماهاي مسافربري اين دو شركت بسيار معتبر و امن داخلي كه هواپيماهايشان عموما ساخت شركت هواپيما سازي بوئينگ آمريكا و ايرباس اروپا بودند مشكل و مشكل تر گرديد به طوري كه عملا بعد از چند سال امكان نوسازي هواپيما ها غير ممكن و محالي گرديد. كم كم اين مشكل براي خريد قطعات و تعمير و نگهداري هواپيما ها هم بوجود آمد تا آنجا كه دولت هاي وقت رو به اجاره كردن هواپيما از روسيه آوردند. گرچه كشور روسيه در فضا نوردي از ديگر دولتهاي اروپايي و امريكا پيش است ولي در صنعت هواپيماسازي آن چنان اعتبار و سابقه خوبي ندارد، لذا بعد از چند سال با وقوع سوانح هوايي عملا كار جابه جا كردن مسافران در ايران با مشكل روبرو گرديد به ويژه آن كه طي دو دهه اخير مثل قارچ خطوط هواپيمايي سبز شد! شركتهايي كه بعضا رو به اجاره هواپيماهاي روسي وبرخي شركت هاي كمتر معتبر اروپايي آورده بودند اين روند سال ها ادامه داشت و همين امر باعث گرديد تا اندك اندك ديگر نامي از هواپيمايي دولتي مان (ايران اير) نه در عرصه بين المللي كه در داخل كشور نيز همچون گذشته باقي نماند به طوري كه وقتي دولت در راستاي خصوصي سازي سهام هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران را در بورس گذاشت هيچ استقبالي از آن به عمل نيامد و اين سهام روي دست دولت و شركت ماند! روند مخالفت با به كارگيري و اجاره ي هواپيماهاي روسي باعث گرديد كه دولت طبق بخشنامه اي به وزارت راه و ترابري و مسكن شهرسازي از شركت هاي هواپيمايي خصوصي بخواهد كه جلوي فعاليت اين هواپيماهاي فرسوده و غير استاندارد را بگيرند. از آنجايي كه بخشي از جامعه مشتريان جابه جايي با هواپيما هستند براي تامين رضايت اين قشر وزير راه و ترابري طي دستورالعملي به شركت هاي خصوصي هواپيمايي در ايران اجازه داد كه اين بار براي رهايي از مشكل در اختيار داشتن هواپيما از شركت هواپيمايي قطر بهره گيرند به اين شكل كه نرخ بليط پرواز هاي داخلي كه از هواپيماهاي قطري استفاده مي كنند تا 25 درصد افزايش يابد!
با اين رويكرد دولت دهم و وزارت راه و ترابري و ... عملا فاتحه ي شركت هواپيمايي داخلي كه خود صاحب هواپيما بودند و سال ها علاوه بر سرويس دهي بومي در سرويس دهي به برخي كشورها نيز نقش داشتند خوانده شد و اين شركت هاي داخلي منفعل شده و در آستانه تعطيلي قرار گرفته اند. اينكه اين تصميمات مقطعي باشند و يا در راستاي خصوصي سازي باشند، مردم و كشور را با چالش بزرگ روبرو مي سازند چرا كه حتي كشورهاي افغانستان و عراق كه تازه در گير جنگ و مشكلات امنيتي هستند نيز داراي شركت هاي هواپيمايي بوده و از هواپيماهاي ايمن و نو و پيشرفته بهره مي گيرند، بنابراين خصوصي سازي نبايد منجر به وابستگي به شركت هواپيمايي خارجي مثل روسيه و قطر گردد كه براي مردم غير قابل قبول و حتي دردناك است.
اگر عدم رابطه و بحران ميان ايران و امريكا باعث اين معضل گرديده كه قطعا و يقينا گرديده است برخورد با آن بايد در سطح ملي و همگاني صورت گيرد اگر همه ما به استقلال و عزت كشورمان معتقد و پاي بند هستيم بايد كنار مردم كه كمبود ها و مشكلات و دشواري هاي ناشي از تحريم ها را تحمل مي كنند بايد با اين معضل كه در زندگي بخشي از جامعه تاثير مي گذارد نيز برخوردي منطقي و معقول داشته باشيم و اساسادولت موظف است كه براي رفع اين مساله راهكاري قابل قبول بيابد و سياست معقولي پيشه كند چرا كه ادامه اين روند علاوه بر ايجاد مشكل براي مردم و محروم شدن آنان از مسافرت با هواپيما چنان ضربه اي به شركت هاي هواپيمايي كشورمان ميزند كه جبران پس رفت ها و عقب ماندگي هاي ناشي از آن با صرف هزينههاي گزاف . سال ها به طول مي كشد واقعا جاي تاسف است كه قطري كه حتي به اندازه يك استان ما هم وسعت ندارد بخواهد كم كم جاي شركتهاي داخلي را بگيرد و بر شمار بيكاران مان بيفزايد و سالانه مبالغ قابل توجهي ارز را با اين تصميم غير مسئولانه صاحب شود.
لذا براي رهايي از چنين مشكلاتي پيروي از يك سياست معقول و منطقي از سوي دولت براي مقابله با تحريم ها و جلب حمايت بين المللي لازم و كارساز است پس به جاي اتخاذ تصميمات احساسي و ناكارآمد بهتر است به فكر راهكاري مردم پسند بود كه استقلال و عدم وابستگي را در آينده در اين عرصه در پي داشته باشد بنابراين نه تنها با قطري ها كه با هيچ شركت هواپيمايي خارجي كه توان فني و علمي و خدماتي جوانانمان و دست اندركارانمان در عرصه خدمات رساني هوايي را به چالش مي كشاند پرواز نكنيم چرا كه جا افتادن بهره گيري از توان ديگران از خود تحريم ها هم مصيبت بارتر و دردناكتر است .