ايران، سرزميني است كه شادي مردمان اش پس از طي قرنها هنوز دامنگير نسل هاي بعد از خود ميشود.
با وجود آنكه بسياري از مراسمهاي شادي آفرين از خاطرهها رفتهاند اما همچنان تعدادي از اين مراسمها پابرجا هستند. جشنهاي ايراني نشان از ذوق و قريحه ايراني است و توانسته روحيه مردم سرزمينش را بالا ببرد و به آنان شادي و نشاط هديه كند.
اين جشنها و زمان برگزاريشان داراي ويژگيهاي مشترك هستند. تقريباً همگي آنها با پديدههاي طبيعي، كيهاني و اقليمي پيوند دارند. ويژگي گردهمايي و مراسم ايراني در اين است كه با سرور و شادي همراه است و غم، اشك و گريه در آنها جايي ندارد، در تمامي آنها احترام و پاسداشت به همه مظاهر طبيعت وجود دارد و در هيچ كدام از آيينهاي ايراني اثري از خشونت، بد رفتاري نسبت به گياهان و حيوانات ديده نميشود.
تمامي جشنهاي ايراني پيوند ناگسستني با آتش دارند.
اين جشنها با زاد روز يا سال مرگ كسي همراه نبوده است و در آخر تمامي مراسم و جشنهاي ايراني در سطح وسيع و گستردهيي صورت ميگرفته است و ايرانيان اين آيينهاي ميهني را به گونهيي يكپارچه و با هم بستگي و هم زيستي شگفت انگيز برگزار كرده و تفاوتهاي قومي، ديني و زباني را عامل بازدارنده يگانگي نميدانستهاند. هرماه از سال در گاهشماري ايران باستان، داراي جشنها و مراسمهاي مختلفي بوده است.
ماه خرداد، يكي از ماههايي است كه چندين جشن در آن برگزار ميشده است.
اين ماه، آخرين ماه بهار است. شكوفهها در اين ماه به ميوه مينشينند و گرماي تابستان جايش را به خنكاي بهار ميدهد. روز اول اين ماه “هرمز روز” خوانده ميشود. جشن “ارغاسوان” يا “اريجاسوان” نام يكي از جشنهاي خوارزمي است كه بيروني نام آن را همراه با جشنهاي سغدي در “آثار الباقيه” آورده است.
هيچ يك از دو تلفظ ياد شده اين جشن، در نسخههاي خطي آثارالباقيه درست نيستند و در مرور زمان به دليل نبود آشنايي كاتبان با نامهاي كهن، شكل صحيح خود را از دست دادهاند.
بيروني معناي آن را “نزديك شدن گرما” ميداند.
اين جشن در نخستين روز ماه (هروداد) كه شكل خوارزمي “خرداد” است، همزمان با كاشت كنجد برگزار ميشده است و سابقه بسيار قديمي و كهني دارد. بنابراين اولين جشن ماه خرداد، جشن ارغاسوان است.
امروزه كاشت كنجد، پنبه، كرچك و ديگر دانههاي روغني در استانهاي مركزي ايران و گاه همراه با مراسمي در “شصت بهار” انجام ميشود.در شش خرداد يا “خرداد روز”، جشني در ستايش و گراميداشت خرداد برگزار ميگردد. در اوستايي “هئوروتات” در پهلوي “خردات” به معناي رسايي و كمال و نام يكي از امشاسپندان است. اين جشن، جشن خردادگان ناميده ميشود.
بيست و نهم خرداد (مانتره سپند روز) برابر با بيست و ششم نوروزماه طبري (تبري) و پنج روز مانده به سال نو طبري است. جشن اين روز را مردمان سوادكوه مازندران “عيدماه” مينامند و با آتشافروزي بر بلنديها به شادي و بازيهاي گروهي ميپردازند و گاهي هم جشن عروسي خود را در اين روز برگزار ميكنند. سيويكم خرداد، روز پايان سال در تقويم گاهنباري و آخرين روز فصل بهار است و “روز زيادي” ناميده ميشود. در پايان اين روز و آغاز تابستان خورشيد به بالاترين جايگاه خود ميرسد كه نام “خرداد” به معناي رسايي و كمال به همين مناسبت به اين ماه داده شده است. به دليل اينكه اين زمان همراه با جشنهاي آغاز سال نو در تقويم گاهنباري بوده است، همانند پايان ديگر فصلها داراي جشن ويژه پايان فصل نيست. بازماندههايي از جشنهاي آغازسال نو و آغاز تابستان هنوز در برخي آيينهاي ايراني باقيمانده است و از آن جمله جشني است كه در اين روز برپا ميگردد كه جشن “پايان تابستان” ناميده ميشود.
جشنهاي اين ماه و ماههاي ديگر بيشتر در شهرستان و روستاها برگزار ميشود و شهرنشينان از شادي و گردهمايي اين جشنها دور افتادهاند و حتي نميدانند كه گذشتگانشان در روزهاي مختلف سال چه جشنها و آيينهايي داشتهاند. حفظ ميراث گذشته باعث تداوم و گسترش فرهنگ ايراني ميشود. آيا مردم ايران براي حفظ اين ميراث تلاشي ميكنند؟!