در گفتار فارسی زبانان گاهی نام روسیه (Russia) ناخودآگاه به جای نام سوریه (Syria) بر زبان جاری میشود که ناشی از حروف الفبای مشترک (س و ر ی ه) است. البته این امر دلایل دیگری دارد که عمدهترین آنها، نزدیکی این دو کشور است.
سوریه کشور عرب و مسلمانی است که نزدیک به 50 سال است با حزب بعث (سوسیالیست عربی) اداره میشود. نظام سیاسی که روسها تلاش نمودند آن را در برخی کشورهای خاورمیانه مستقر کنند و دو کشور سوریه و عراق، نمونه بارز این سیاست بودند. در عراق حزب بعث در زمان صدام یکه تازی کرد و نتیجهاش انفعال و انزوای شیعیان و شکاف در میان مردم عراق بود. در سوریه هم به نوعی دیگر باعث تفرقه گردید.
به هر حال هم سوریه و هم عراق کنار لیبی و برخی کشورهای عربی به شرکای استراتژیک و سیاسی و نظامی و... روسیه تبدیل شدند که به مرور کشورهای مصر و عراق و اخیرا لیبی با سرنگونی حکومتها و تغییر و تحولات در منطقه از روسها فاصله گرفتهاند. همین امر باعث گردیده که روسها نگران تحولات جاری ماههای اخیر در سوریه باشند.
البته آنچه در سوریه رخ میدهد، واقعا نگران کننده است. چرا که هر روز تعدادی از مسلمانان در این کشور، قربانی خشونت و درگیریها میشوند.
بر اساس آمار مخالفان حکومت تاکنون بیش از 5 هزار نفر کشته شدهاند و براساس آمار دولت سوریه تاکنون 2 هزار نفر از نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی سوریه کشته شدهاند و در آخرین خشونتها بر اثر انفجار بمب، بیش از 40 نفر از شهروندان سوری جان خود را از دست دادهاند.
بیشک ادامه روند درگیری و خشونت، نه تنها سوریه را ناامن کرده که جان مسلمانان را نیز تهدید میکند. روند ناآرامیهای اخیر که بعد از تحولات در دیگر کشورهای عربی شروع شده است، کمکم توجهات را جهانی و بین المللی کرده است.
واکنشهای برخی کشورهای همسایه و منطقه نیز ناشی از همین نگرانیهاست. چطور همسایگان سوریه میتوانند به ثبات خود بیندیشند، اما درون یکی از مهمترین همسایگانشان درگیری و خشونت هر روز عدهای را بکشد و شماری را آواره و بیخانمان کند؟
تحولات سوریه تنها مردم دیگر کشورها را معطوف خود نکرده، که قدرتهای جهان نیز به تکاپو افتادهاند. نگاههای برخی دلسوزانه و برای حفظ آرامش و برقراری صلح و ثبات نیست و ناشی از به خطر افتادن منافع این قدرتهاست.
به هر حال مدتهاست در سازمان ملل بحث و مشاجراتی در رابطه با سوریه در جریان است. به ویژه آن که اتحادیه عرب نتوانسته است به راه حلی دست یابد و هر روز درگیریها شدیدتر میگردد. البته سازمان ملل، حمایت خود را از روند مسالمت آمیز و راهکارهای اتحادیه عرب اعلام کرده است، ولی همانطور که ذکر شد، این اتحادیه که 22 عضو دارد و اخیرا ترکیه نیز با آن همکاری نزدیکی دارد، نتوانسته است آرامش را به سوریه بازگرداند. بنابراین قطعنامه اخیر روسها در سازمان ملل که بعد از مخالفت روسیه با صدور هر قطعنامهای که دولت سوریه را محکوم کند و یا منجر به تضعیف موقعیت دولتمردان سوری گردد، مطرح شد، و در ابتدا با استقبال برخی دیگر از اعضای شورای امنیت روبرو شد، اما بحث درباره آن ادامه دارد چرا که موضعگیری سریع و قاطعی در برابر کشتارهایی که صورت گرفته ندارد و تنها طرفین را به آرامش دعوت کرده است.
در شرایط کنونی و با توجه به آنچه طی ماههای اخیر رخ داده است، هر قطعنامهای باید مورد قبول کامل طرفین و دربرگیرنده حفظ امنیت و آزادی شهروندان باشد.
به هر حال از اروپا و آمریکا تا چین و روسیه و برخی کشورهای منطقه و به ویژه اتحادیه عرب، نگران تغییر و تحولات در سوریه هستند. اما همان طور که اشاره شد، این نگرانیها با قصد و اهداف خاصی صورت میگیرد.
یقینا نگاهها از اینجا به بعد، بیش از گذشته متوجه روسها خواهد بود. چرا که روسها دو هفته پیش ناو هواپیمابر خود را به سواحل سوریه اعزام کردند تا نشان دهند از دولت سوریه دفاع خواهند کرد. امری که طرف مقابل، یعنی مخالفان را به واکنش تندی علیه روسیه واداشت. تا جایی که شعارهایی علیه مدودف رییس جمهور و پوتین نخست وزیر روسیه سر دادند و پرچم روسیه را نیز آتش زدند.
همین امر نیز بر نگرانیهای روسیه افزود و قطعنامهاش را پیشنهاد کرد. هر چند که ناظران اتحادیه عرب وارد سوریه شدهاند، اما روند ناآرامی و خشونتها ادامه دارد. ادامه این اوضاع، روسیه را وادار کرده که اعلام کند با هرگونه تحریم سوریه مخالفت میکند و تحمل تکرار روند لیبی را نخواهد کرد.
به هر حال خواست مردم سوریه مقدمتر و تعیین کنندهتر از دوستان و یا مخالفان دولت سوریه است. چه کسانی که سوریه را دشمن خود میدانستهاند و چه کسانی همانند روسها که به دولت سوریه به عنوان مهمترین و عمدهترین شریک تجاری، تسلیحاتی و سیاسی و قدرت همسوی خود در منطقه، خاورمیانه و جهان مینگرند. در نتیجه واکنشها به آنچه در سوریه رخ داده و میدهد، تنها نگرانیهای نوع دوستانه و انسانی نیست، چرا که همان طور که ذکر شد، برخی منافع کوتاه و بلند مدت خود را در خطر میبینند و برای حفظ منافع خود، تصمیم گیری میکنند.
باید دید این مداخلات و قدرت نماییها به حل مسالمت آمیز اعتراضات در سوریه منجر میشود و یا منجر به افزایش خشونتها و تلفات جانی بیشتر میگردد و آتش جنگی داخلی را شعلهور میسازد؟