زرنگها و رندان ادعا میکنند که گنجشک را رنگ میکنند و جای قناری میفروشند. البته نه اینکه این کار محال و غیر ممکن است، ولی شرطی دارد که طرف معاملهشان کسی باشد که همه عمرش، قناری ندیده باشد. هر چند در این فریبکاری و نیرنگ بازی، نقش همدستان خیلی مؤثر و تعیین کننده است که جلوی سادهلوحی بگویند عجب قناری خوش آب و رنگی، خلاصه آنان هم جو سازی کنند.
حکایت کلاه سر ملت گذاشتن هم یه جورهایی به این بازی و کلاهبرداری گنجشک رنگ کنها میماند و قصه هم از آنجایی شروع میشود که ملتی به آب و آتش میزند که از دست امپراتور و سلطان و ملکهای دیکتاتور نجات یابد و با سرنگون کردن او، نظام سیاسی جدیدی برمیگزیند تا از خفقان و استبداد رهایی یابد.
نظام سیاسی یکی دو قرن اخیر هم نامش جمهوری است. جمهوری خواهان (Republicans) هم معتقدند که نظام سیاسیشان بر مبنای مردم محوری است. خوب اسمهایی هم به جمهوریها اضافه میشود تا مشخص کند که جمهوری آنها مردمیتر و پایدارتر است. مثلا جمهوری خلق یا جمهوری خلق دمکراتیک یا جمهوری دمکراتیک و الی اخر.
و اما در کره بعد از جنگ، شبه جزیره کره به دو کره تقسیم شد. هر چند هر دو نیم کره شدند، ولی حرف اول و آخر هر یک از این دو کره تجزه شده، این است که کره کامل و مستقلی شدهاند. کره آمریکاییها به کره جنوبی(جمهوری دمکراتیک) و کره روسها (شوروی) به کره شمالی (جمهوری خلق دمکراتیک) معروف شدند.
حکایت کره جنوبی با شمالی بسیار متفاوت است و تا حدودی به جمهوری بودن و حضور و نقش مردم بسیار نزدیکتر است. اما حکایت کره شمالی خیلی تأسف بار و دردناک است. دقیقا گنجشک را رنگ کردند و به جای قناری به مردم بدبخت و ساده لوح کره آن زمان قالب کردند و رندانه هم به کمک زرنگهای دیگر، جوسازی میکنند که عجب جمهوری و عجب نظام سیاسی سر تا پا مردمی و قدرتمندی که دنیا روی آن حساب باز کرده و خیلی از ملتها آرزوی داشتن چنین نظام سیاسی پایدار و مردمی را دارند.
حالا این مردم فریب خورده که گهگاه تعدادی از آنان به کره جنوبی فرار میکنند و یا دستگیر و زندانی میشوند و بدبختانه به اردوگاه کار اجباری فرستاده میشوند، چه گناهی کردهاند؟ میتوان گفت قربانی تقسیمات قدرتهای زورگو شدهاند.
شاید شنیده باشید که روز پنجشنبه 8 دی ماه، در میان بارش برف شدید و با حضور هزاران کرهای، مراسم تشییع جنازه و وداع مردم کره شمالی با رهبر عزیزشان (به گفته رسانههای بین المللی و به نقل از رادیو و تلویزیون کره شمالی) برگزار شد. بله کیم جونگ ایل، پسر کیم ایل سونگ بنیان گذار جمهوری خلق دمکراتیک کره و پدر کیم جونگ اون، درگذشت.
تا اینجای کار معلوم شد نفر دوم از خاندان سونگ (بنیان گذار) بعد از نشستن به تخت سلطنت که همان ریاست جمهوری است، هنگام سفر استانی در قطار بر اثر سکته قلبی جان داده است و اما آنچه درباره او میگویند و رسانهها به اطلاع عموم و مردم دنیا رساندهاند که وی از دو ماهگی زبان به سخن گفتن گشوده است (عجب قناری) و اینکه او ظرف 3 سال بالغ بر 1500 جلد کتاب نوشته است. یعنی روزی 1/33 کتاب (عجب قناری) و اینکه او قادر است روی جو و آب و هوا تأثیر گذاری کند.
حالا علت این قحطی و خشکسالیها چه بوده است، باید گفت عجب قناری و خلاصه تا دلتان بخواهد از این بهبه و چهچه کردنها که متأسفانه اجل مهلت نداد تا مردم کره و دنیا، از کیم جونگ ایل بهره ببرند.
هرچند طبق پیش بینی جادوگر اعظمشان، قرار بود با مرگ او، دنیا یه جوری بشود، تنها اتفاقی که افتاد هنگام تشییع جنازه وی، برف سنگینی بارید که گفتهاند آسمان هم متأثر و دلشکسته شده و عزاداری کرده است. برفی که همه ساله در زمستان و شبهای کریسمس، بخشهایی از اروپا و آمریکا و... را سفیدپوش میکند و نه برای خنده و نه برای گریه، آسمان میبارد. تا اینجا معلوم شد که این کمونیستهای دو آتشه که اعتقادی به یگانگی پروردگار ندارند، عجب خرافاتیاند و اما نکته بعدی انتخاب پسر کوچک کیم جونگ ایل و نشستن وی بر تخت پادشاهی کره شمالی است.
بله کیم جونگ اون 28 ساله که در چشم بر هم زدنی، سال گذشته در میان جمع ظاهر شد و همان لحظه هم ژنرال 4 ستاره شد، امسال به ریاست جمهوری (پادشاهی) رسید. حالا میبینید که اگر برخی باور ندارند گنجشک را میشود رنگ کرد و به جای قناری جا زد، خیلی غیرممکن و محال هم نیست. کافیست که مخاطب (مردم)، به عمرشان قناری ندیده باشند و عدهای هم از جمال و زیبایی قناری (گنجشک رنگ شده) بگویند. آن وقت میبینید که هنوز رنگش (حکمش) خشک نشده، ملت فریب خورده و به او وارث کبیر هم میگویند. یعنی کاملا باور میکنند که این همان کسی است که برازنده نشستن بر تخت ریاست جمهوری (پادشاهی) است. حالا این مردم دارای چه نظام سیاسی جمهوری (انتخاباتی) خلقی (مردمی) دمکراتیک (آزاد) هستند که هیچ حقی در تعیین حاکم و یا ریاست جمهور خود مستقیم و غیرمستقیم ندارند، باید گفت فقط عجب قناری بازی است.
تصور کنید دهها سال کیم ایل سونگ پدر و کیم جونگ ایل پسر حکومت کردهاند که پادشاهان و ریاست جمهوریهای بسیاری در اکثر کشورها آمدند و رفتند، تازه نوبت به کیم جونگ اون جوان رسیده که اگر او بخواهد فقط 70 سال عمر کند، مردم کره شمالی باید بیش از 42 سال دیگر صبر کنند و او را تحمل کنند. یعنی در مجموع بیش از صد و چند سال از حکمرانی این خاندان خواهد گذشت و این یک رکورد جهانی خواهد بود که در نقطهای از دنیا، ریاست جمهوریهای (پادشاهان) مادام العمر آن قدر در حکومت میمانند که فقط عزرائیل چارهشان میکند و بس. و این همان مصیبتی است که باید به مردم همیشه داغدار کره شمالی تسلیت گفت که یا باید اطاعت کنند و یا بمیرند و به اردوگاه کار اجباری و زندان بروند تا نماینده گروهی مستبد حکومت کند و منافع پشت صحنه گردانها تأمین شود و نام نظامشان هم جمهوری است!