هفته گذشته، توجهات به دو نشست در ژنو و لندن معطوف شد. اوایل هفته در ژنو سوییس، نشست صلح سوریه بعد از مدتها رایزنی شروع به کار کرد، نشستی که برای برگزاری آن، رفت و آمدهای بسیاری در جریان بود. چرا که مقبولیت گروه های سیاسی و معارض و نمایندگان دولت سوریه مورد توافق نبود. حتی در مورد کردهای سوریه هم اختلاف نظرها بسیار بود. ترکیه مخالف حضور کردهای آن کشور در مذاکرات بود و روسیه و سوریه از حضور آنان استقبال می کردند.
و اما در میانه مذاکرات، دوباره بحث و جدال ها شدت گرفت. انفجار در شهرک زینبیه، موجب شد که گروه های مختلف، گناه را به گردن دیگری بیندازند. دولت، مخالفان را متهم کرد ومخالفان، دولت سوریه را مقصر می دانستند، تا اینکه داعش اعلام کرد انفجاری که منجر به مرگ 50 غیرنظامی گردید، کار آنها بوده است.
در حالی که همین انفجار، ادامه مذاکرات را با شک و تردید روبرو کرده بود، به ناگاه خبر پیشروی ارتش سوریه درحوالی حلب به دنبال حملات جنگنده های روسیه، کار را در ژنو برای مذاکرات صلح سوریه چنان سخت کرد که با ترک این مذاکرات توسط مخالفان، روند صلح تحت الشعاع آنچه در عمل رخ می دهد (یعنی جنگ و بحران آوارگان) قرار گرفت.
در این میان، هیأت اعزامی از ایران به ریاست دکتر ظریف و چند کشور دیگر، خواهان آتش بس و پایان فوری جنگ بودند، اما جنگ به شدت ادامه یافت. به گونه ای که دولت روسیه اعلام کرد که تنها ظرف یک هفته، نزدیک به 500 حمله هوایی در داخل سوریه انجام داده است. این در حالی بود که همچون ماه های قبل، برخی از مخالفان دولت اسد، مدعی بودند که روس ها بیش از آنکه با داعش بجنگند، با نیروهای آنان درگیر می شوند. البته همگان مطلع می باشند که بعد از سه سال درگیری با مخالفان و تصرف بخش های زیادی از خاک سوریه که منجر به آواره شدن چند میلیون تن از شهروندان سوری شد، ابتدا آمریکا رو به حملات هوایی آورد و سپس فرانسه و انگلستان وارد جنگ و بمباران بخش هایی از سوریه شده اند و دقیقا بعد از 4 سال از جنگ داخلی روسها از میانه سال میلادی 2015 رسما با بمباران هوایی، وارد این جنگ شده اند که تا حدودی موجب تصرف بخشهایی از قلمرو داعش و مخالفان توسط ارتش سوریه شده است و حال نیروهای درگیر به سمت حلب، دومین شهر بزرگ سوریه نزدیک می شوند که همین اوج گیری جنگ و آواره شدن شمار بیشتری از اهالی حلب، خود بر بحران آوارگان شدت بخشیده است. به نوعی به تعویق افتادن مذاکرات صلح همانطور که ذکر شد به دنبال بر هم خوردن توازن در میدان های نبرد رخ داده است.
در حالی که مذاکره کنندگان، ژنو را ترک می کردند، نشست دیگری در لندن پایتخت انگلستان در اواخر هفته برگزار گردید که این جلسه اختصاص به کمک به آوارگان و بحران پناهندگان داشت. هرچند این نشست که با حضور وزیر خارجه بریتانیا و شماری از هیأت های سیاسی برگزار گردید و طبق برنامه پیش رفت، این نشست نیز با چالش های فراوانی روبرو بود. برای مثال شرکت کنندگان در راستای کمک به آوارگان، یک صدا نبودند و اختلافات زیادی داشتند که این واکنش ها هم قابل پیش بینی بود؛ لذا این نشست نیز تحت تأثیر رقابت های داخلی و بین المللی و قدرتهای درگیر در سوریه قرار گرفت. طوری که شیوه کمک رسانی همچون قبل صورت می گیرد، با این وجود برآورد شده که در حدود هشت تا نه میلیارد دلار باید برای کمک رسانی به مردم گرفتار در جنگ و آوارگان اختصاص یابد. در واکنش به این تقاضا، دکتر ظریف اعلام نمود که دولت ایران، دو میلیارد و هشتصد میلیون دلار معادل نه هزار و هشتصد میلیارد تومان به آوارگان و مردم داخل سوریه کمک نموده است.
اما آنچه نگران کننده است، ادامه این جنگ و این وضعیت ناامید کننده است. طی سه سال گروه های معارض و مخالفان دولت سوریه به ویژه داعش، با جنگ با دولت سوریه، زیرساخت های این کشور 28 میلیونی را نابود کردند و طی دو سال گذشته هم نیروهای هوایی فرانسه، آمریکا و طی چند ماه گذشته هم نیروی هوایی روسیه و در کنار آن جنگ های زمینی، گلوله باران و پرتاب موشک و راکت به شخم زدن این کشور انجامیده است.
حکایت دست به دست شدن بخش های دیگر در شمال و جنوب سوریه و مناطق هم مرز با لبنان، سوای مناطق اشغالی داعش در شرق و کردهای شمال، وضعیت بغرنجی را پدید آورده است که نیاز به اعلام یک آتش بس فوری و بدون قید و شرط از سوی نهادهای بین المللی را می طلبد. به ویژه آنکه طی روزهای اخیر، آمریکا با درخواست عربستان سعودی و ورود ارتش آن کشور و همچنین استقرار نیروی زمینی در خاک سوریه موافقت کرده است. در حالی که استقرار نیروی زمینی سعودی ها عملی نشده، از بحرین هم خبر آمد که ارتش آن کشور نیز تقاضای شرکت در این جنگ ویرانگر را کرده است. بالطبع ارتش بعدی که می خواهد در این عملیات ظاهرا ضد داعش وارد عرصه شود، متعلق به ترکیه است.
یقینا آنچه در عمل دارد رخ می دهد، نزدیک شدن به اوج جنگی است که علیرغم ادعای نیروهای درگیر و کشورهای منطقه، نبرد با داعش نیست، جنگ ارتش هاست. حال با این اوضاع و احوال، تلفات سنگین جانی و صرف میلیاردها دلار از ثروت منطقه و کشورهای خاورمیانه در حمایت از جنگ و کنار آن حمایت از مردم گرفتار و آوارگان سوریه، باید نگران بازسازی کشوری بود که جز دمشق و برخی مناطق، عملا به ویرانه ای تبدیل شده است. اما از این ویرانه ها بدتر و خطرناک تر، مرگ ده ها هزار تن است که برآورد شده تا سیصد هزار نفر می باشد؛ عملا شکاف در میان مردمی را به وجود آورده که تا پنج سال پیش باور نداشتند که به این سرنوشت شوم و خون و خونریزی، آوارگی، اسارت و فقر و فلاکت دچار بشوند.
به راستی این مصیبت ها، دربدری ها و رنج و مشقت ها تا کجا و کی می خواهد ادامه یابد؟ و در پایان آن، چه از این مردم باقی خواهد ماند که رأی دهند و تعیین تکلیف کنند؛ یک دولت مشروع و مردمی را سر کار بیاورند تا موجب وحدت و یکپارچگی دوباره این کشور جنگ زده شود؟