جمعه 2 آذر 1403 11/22/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 19 بهمن 1390 ، 48 : 17

کد خبر : 872

از 0 نفر 0

دلالی، رانت و وظیفه دولت

دلالی، رانت و وظیفه دولت

منوچهر حبیبی/ همان طور که برای ارتباط بین ملل مختلف دنیا از زبان مشترک و قابل قبولی استفاده می­شود، در بعد اقتصادی و داد و ستدهای بین المللی نیز...

همان طور که برای ارتباط بین ملل مختلف دنیا از زبان مشترک و قابل قبولی استفاده می­شود، در بعد اقتصادی و داد و ستدهای بین المللی نیز از ارز معتبر و شناخته شده­ای بهره گرفته می­شود و در این عرصه پول رایج و قابل معامله و در دسترس، ارزی جز دلار آمریکا نیست.

البته این بدان معنا نیست که تنها ارز معتبر دنیا دلار آمریکاست، بلکه این ارز پایه و مبنای معاملات قرار داده شده است. خوب بها و ارزش پول ملی کشورها هر چه با دلار آمریکا به برابری نزدیک شود، نشان از سلامت و پویایی اقتصاد آن کشورها دارد. مثلا ارزش پول ملی ایران در سال 1357 نسبت به دلار آمریکا در یکصد سال گذشته به بالاترین سطح خود رسیده بوده است. طوری که هر دلار آمریکا به مبلغ رسمی و اعلام شده بانک مرکزی در آن سال، 70 ریال معامله و نرخ گذاری شده بود.

از آن زمان تاکنون به دلایل مختلف از جمله جنگ تحمیلی که خسارت­های چشمگیری بر اقتصاد ما وارد کرد، ارزش برابری پول ملی ما نسبت به دلار با سقوط و افت فراوان روبرو گردید. تا جایی که در آذرماه، نرخ اعلام شده برای هر دلار آمریکا به 1100 ریال رسیده بود، اما طی یک ماه و در دی ماه به علل مختلف بهای دلار از مرز 20/000 ریال هم گذشت و برخی سرمایه­های دلاری­شان طی یک سال گذشته در مقابل با ریال ایران 2 برابر شد. یعنی گردش پول و سرمایه­شان صددرصد افزایش یافته است.

برای مثال اگر شخصی یک میلیون دلار در اوایل سال داشت، این مبلغ معادل یک میلیارد تومان بود، در حالی که در بحران هفته­های اخیر، این مبلغ به دو میلیارد تومان هم افزایش یافت. یعنی یک سود بسیار کلان و باد آورده، بدون آنکه در زمینه­ای سرمایه گذاری شده باشد و یا آنکه روند مشروع و متعارفی را طی کرده باشد.

تحولات سکه و ارز طی دی ماه و افزایش بهای سکه و ارز با چنین نوساناتی نه تنها نشان از بیماری اقتصاد ما دارد، که خود به عاملی برای سوءاستفاده­های اقتصادی و تخریب ارزش و اعتبار پول ملی­مان تبدیل شد.

بدون شک در این بازار آشفته سکه و ارز، رانت خواران و دلالان به سودهای نجومی و غیر قابل تصور دست یافتند. دلالان ارز که از نامشان مشخص است، به گروهی اطلاق می­شود که در بازار آزاد و خارج از سیستم خرید و فروش و معاملات بانک مرکزی و صرافی­ها فعالیت دارند و همیشه روی نوسانات ارز، حساب باز کرده و می­کنند و تنها به سود خویش می­اندیشند و از ثبات و تعادل که به زیان آنان است، گریزان و فراری هستند.

و اما دسته دیگری که به آنان رانت خوار گفته می­شود گروهی را تشکیل می­دهند که نسبت به دلالان از سرمایه­های خیلی کلان برخوردارند و همانطور که ثروتی نماینده مجلس اشاره کرد، با سرمایه­های میلیاردی وارد عرصه می­شوند و نه تنها از آشفتگی بازار به سود کلان دست می­یابند، که تأثیرگذاری شدید بر بازار سکه و ارز و... دارند.

این گروه از حمایت­های پنهان و آشکار افراد صاحب نفوذ نیز می­توانند برخوردار باشند، طوری که دست دولت و تصمیماتی آن را می­توانند بخوانند و یا خنثی کنند. اما علاوه بر این دو گروه دلالان و رانت خواران، نیروی سومی نیز می­تواند در ایجاد این آشفتگی­ها تأثیرات مستقیم و یا غیرمستقیم بگذارد که همانا عملکرد دولت و تصمیمات و تدابیری است که برای حفظ ارزش و بهای پول ملی (ریال) اتخاذ می­کند.

یقینا آنچه در بحران اخیر بازار سکه و ارز که از سوی بسیاری از اقتصاددانان بارها مورد اشاره قرار گرفت، ناشی از اتخاذ عدم سیاست و استراتژی علمی و مناسب از سوی دولت و شخص رییس دولت و وزیر اقتصاد در سال 1390 که به نام سال جهاد اقتصادی نیز نامگذاری شده بود، است.

و این شک و سوءظن را تقویت می­کند به طوری که بعضی­ گفتند، نکند علاوه بر رانت­ها و دلالان که به چپاول و غارت دارایی­های مردم روی آورده­اند، دولت نیز چاره­ کسری­های ریالی خود را در این اوضاع نابسامان بازار ارز می­بیند و جبران می­کند.

یعنی اگر دولت برای نیازهای جاری خود، نیاز به فروش مبلغی از درآمدهای ارزی خود دارد، چرا آن را به بهای بیشتر که درآمد بیشتر ریالی برایش در پی دارد نفروشد. مثلا ده میلیارد دلار خود را به جای یازده هزار میلیارد تومان به پانزده هزار میلیارد و یا حتی 20 هزار میلیارد تومان بفروشد.

رساندن دارایی ریالی دولت از مبلغ 11000/000/000/000 به 20/000/000/000/000 تومان در یک مقطع بسیار کوتاه، یعنی کاهش بخشی از کسری دولت. شاید عده­ای بگویند که این راهکار بدی نیست، اما از آنجایی که همیشه مردم بهای این نوسانات بازار ارز را می­پردازند، در واقع به نوعی گرفتن مالیات غیرمستقیم، آن هم به مبلغ و میزان بسیار بالا می­ماند. اما آن سوی دیگر، سود بردن دولت (البته اگر صحت داشته باشد) از این آشفتگی بازار، اعلام نرخ جدید ارز به مبلغ 12260 ریال بود که نسبت به نرخ قبلی، بیش از 1500 ریال افزایش را نشان می­دهد.

بنابراین طی دی ماه که این آشفتگی در نرخ و بهای سکه و ارز به بالاترین حد خود رسید، انتظارات و توقعات از دولت و بانک مرکزی برای تدابیر جدی و علمی، بیشتر و بیشتر شد. در مقابل این انتظارات معقول و منطقی مردم، از سوی رییس بانک مرکزی اعلام شد که دولت نرخ سود سپرده­های مردم را در بانک­ها افزایش می­دهد و آن را به 21 درصد می­ساند. یعنی براساس اعلام محمود بهمنی، این نرخ از نرخ تورم، یک درصد هم بیشتر است و به طور ضمنی نرخ توم را 20% تأیید می­کند. هرچند که این نرخ نیز تا نرخ واقعی و حقیقی تورم فاصله دارد، اما تاحدودی به نرخ تورمی که مردم با آن دست به گریبان هستند، نزدیک است و هر چند اعلام افزایش سود سپرده­های بانکی نیز تا این لحظه نتوانسته است التهاب بازار ارز را به طور کامل و قابل قبول کنترل و یا از بین ببرد، با این وجود کمی بر روند افزایش­های لحظه­ای نرخ سکه و ارز تأثیر گذاشته است.

سؤالی که پیش روی مردم است این است که چرا دولت و به ویژه احمدی­نژاد طی سال 90 با روند بی­ثباتی نرخ سکه و ارز، خواسته یا ناخواسته همسو شده­اند و از این آشفتگی­ها علاوه بر دلالان و رانت­ها، چه گروه­های دیگری به سودهای کلان و سرشاری دست یافته­اند. سودهایی که هر چه بیشتر کمر مردم و به ویژه اقشار کم درآمد و حقوق بگیران را زیر بار تورم و گرانی خم کرده است و آیا این انفعال و یا همراهی دولت در شرایط و برهه حساس کنونی، بیش از تحریم­های اعلام شده بر مردم و معیشت آنان، تأثیرات سوء و جبران ناپذیر نگذاشته است؟

 

 


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها