آغاز سال نو را مردم در گوشه و كنار جهان جشن مي گيرند، اما هر ملتي براي خود رسم و رسوم خاصي دارد. مثلا برخي آن را در تابستان، عده اي آن را در زمستان و ما ايرانيان نيز سال نو را در اولين لحظات آغاز بهار جشن ميگيريم. جشني چند هزار ساله با آيين و آداب خاص ايراني كه نسل به نسل اين مراسم به ايرانيها منتقل گرديده است. اما اين جشن ها با تعطيلات نوروز همراه است. تعطيلاتي كه عده زيادي از مردم به آن واقعا نياز دارند. هر چند که به معناي كامل تعطيل تعطيل هم نيست، اما بالاخره مدتي كاركنان، كارمندان، كارگران و دانش آموزان و دانشجويان، از محيط كاري خود دور ميشوند تا استراحت كنند. تا به قول معروف هوايي عوض كنند و دوباره آماده كار و تلاش و تحصيل و ... شوند. اما چند سالي است كه فضاي نوروز و آغاز سال نو براي اقشاري بسيار تلخ و حتي آزار دهنده شده است و اين مراسم و جشن، به كابوس و خلاصه دردسر بزرگي تبديل شده است كه مشكلات و گرفتاريهايش را پدران و مادران به دوش ميکشند.
قصه تلخ شدن نوروز، مانند سر كشيدن چاي يا قهوه تلخ است كه وقتي دسترسي به قند و يا شكر نباشد، چارهاي جز نوشيدن تلخ آن نيست. و اما آنچه شيريني نوروز را از بسياري از خانوادهها و سرپرستان خانواده ها گرفته است، مشكلات مالي و اقتصادي است. پديده اي كه لحظه به لحظه بر شدت آن افزوده
مي گردد و گويا حالا حالاها قصد كوتاه آمدن و يا تمام شدن ندارد. در اين گيرودار گويا كسي هم گوشش بدهكار نيست. فرزندان كه با كلمه نيست و ندارم آشنايي ندارند و تا خودشان تجربه اش نكنند، باور ندارند. مسئولين و دست اندركاران و دولتمردان هم كه خودشان عامل و مسبب آن هستند، برهان و استدلال خودشان را ميكنند. اصولا فاصله بين زندگي اقشار كم در آمد و مستمري و حقوق بگيران، با برخي از آقايان آنقدر زياد شده كه گويا بخواهيد نور و روشنايي را براي يك فرد نابينا توصيف كنيد.
هر چند در يك كلمه بايد گفت عدهاي رندانه خودشان را به آن راه زدهاند و مشكلات را به گردن ديگري مياندازند. به هرحال چه دوست داشته باشند و چه دوست نداشته باشند، آنچه در حال رخ دادن است، محروم كردن هر چه بيشتر درصدهايي از مردم از حقوق و رفاه اجتماعي است.
و اما بازگرديم به نوروز باستاني و ايراني كه هميشه با خودش عطر و بوي بهار را به همراه دارد. البته بخشي از اقشار جامعه كه جزء خانواده بزرگ حقوق بگيران و مزدبگيران ومستمري بگيران هستند، ميدانند كه قبل از امدن بهار و عطر و بوي خوش آن، اين پاداش اخر سال است كه به حساب كاركنان و كارگران ريخته ميشد تا با آن، تداركات جشن نوروز فراهم شود. اما آنقدر اين عيدي و يا همان پاداش را طي اين چند سال در مقابل تورم و گراني، كم بها و ناچيز كردند، كه عملا آن مبلغي را كه دولت امسال به عنوان پاداش آخر سال تعيين کرده و ميپردازد، به درد يك نفر هم نميخورد، چه رسد كه خانوادهاي را بخواهد نو نوار كند. يقينا اگر از برخي افراد بپرسيم مقدار مبلغ پاداش آخر سال 83 كه همان عيدي 84 است چقدر بوده است، بسياري ميگويند ما يادمان نيست كه صبحانه چه خورديم، آنقدر مشكلات و فكر و خيال داريم كه حتي اسم خودمان را هم به زور به ياد ميآوريم . اما مدام تكرار ميكنند كه چرا اينقدر عيدي و پاداش آخر سال 90 در مقابل افزايش قيمتها ناچيز است؟ علتش هم درست همين است كه پاداش 83 (عيدي 84) به مبلغ 150 هزار تومان بود و قيمت يك قطعه سكه بهار آزادي در آستانه انتخابات رياست جمهوري نهم (احمدي نژاد) خردادماه 84 مبلغ 115 هزار تومان بود. يعني با 150 هزار تومان عيدي آن سال ميشد يك قطعه سكه و يك ربع سكه خريد. مبلغ عيدي به تدريج همراه با تورم طبق فرم افزايشها كه هيچگاه با تورم و گراني همسو و هماهنگ نبود، افزايش يافت. طوري كه در اسفند ماه 89 (پارسال) مبلغ عيدي كاركنان دولت به 318 هزار تومان رسيد، يعني در سال گذشته هم تنها ميشد با اين مبلغ و افزودن 50 هزار تومان، يك قطعه سكه خريد.
و اما از آغاز سال 1390 كه سال تحول اقتصادي بود، چنان سرعت و شدت تورم و گراني اوج گرفت كه عليرغم افزايش عيد به 350 هزار تومان، براي نوروز 1391 (امسال) با افزودن 50 هزار تومان به آن شايد بتوان يك نيم سكه خريد!
متاسفانه با بالا رفتن قيمت ها و پايين آمدن قدرت خريد مردم، بسياري از خانوادهها انگشت به دهان مانده اند كه اين نوروز را بايد چگونه جشن بگيرند. نوروزي كه معمولا با نو نوار شدن ها و خريد شيريني و آجيل و ميوه و عيدي دادن و رفت و آمدها و حتي سفر كردنها همراه بود، حالا به راحتي ميتوان درك كرد كه چه بر سر كاركنان و كارگران و حقوق بگيران و مستمري بگيران دولتي و لشكري و كشوري آمده است.
البته حساب آناني كه بر موج گراني و تورم سوارند و حسابي از سياستهاي ناموفق دولت، كمال سوءاستفاده و سودجويي را بردهاند و آن گروه از مديران و مسئوليني كه ارقام نجومي مبناي حقوق و مزايا و پاداش آخر سالشان است و نوروز را با خانواده هايشان در سفر به نقاط خوش آب و هوا و حتي در كشورهاي خارجي مي گذرانند را بايد از اكثريت خادمين به مردم و كشور جدا كرد كه در تب مشكلات اقتصادي و هزينههاي سال نو و نوروز ميسوزند و لحظه شماري ميكنند كه اين ايام به سرعت به سر آيد تا از كابوس نوروز فرار كنند و سر كارهايشان حاضر شوند بلكه ناملايمات نوروز و مشكلات آغاز سال نو را به فراموشي بسپارند و اميد داشته باشند كه نوروز سال آينده اين چنين شرمنده نشوند و نوروزشان پيروز شود!!